بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- نظریات خانم دکتر جمیله کدیور دربره نحو تبلیغات داعش-داعش افرادخودرا بشدت  افراطی میکند- ومبانی - اجتماعی- سیاسی وفرهنگ وموضوعا ت  اقتصادی - سعی میکندجامعه   ارام - وتاحدی مطیع حکومت ها را  بهسمت انقلابی شدن  سوق دهد هم افراد  ودوستانخودرا مرعوب وترسناک میکند وهم افرادی که درجهت اونیستند دشمن خود میداند- این مطلب دقیق است خراب کردنمناز ل افراد که بترسند وفرر کنند ویا مطیع شوند  ازاین عناصر  بانرم افزار خاص خود  که  باتبلیغات اغوا کنندههژمونی خودرا باتحمیل  باعوامل مانند مسجد- بارزگانی ومالی - واعتقادی وتوجه اص به دانش اموزان فضارابنفع خود عوض کند دقیقا کار شیطان است وسنت رسول اکرم صلواته الله علیهواله والسلم برخلافاین روش وسنت جاهلی بوده است- ایشان نظریه اقای گرم سی درسال 1973- بیان میکند که امروه تبلیغات بخشی از  قدرت هژمونی است بعلاوه-کلیسا-مدارس - صنفهای بازرگانی- که میتواند جلب رضایت مردم رابکند- داعش از این سبک هم استفاده کرده است از مدارس - مساجد- برای جلب  پیروان بیشتر- وهمچنین  حکومت کردن برمردمدربخشی از روشهای  غیر تحمیلی هم سودببرد-داعش نشان داد باایران درمراحل اولیه بانرم افزار اعتقادی  وطرد ونفی مذهب شیعه وباطل دانستن انتاثیر بگذارد وچون تغیراتی راندید از سخت افزاریقدرت خواست بپیش برود ان مطلب بخوبی طرح ریز ی ان در سیستان وبلوچستان مشاهده میکینم که امروز ه عوامل امریکادر پاکستان  دلسوزی نسبت به بلوچستان پاکستان  پیدا کردند- که تاثیرا ایران راتاحدی خنثی کنند- وافردی هم بهایرن سوقد داه شوند که تعدادخاصی  اشوب و گشتار ایجاد کنند ومابقه اطلاعات زیادیرا کسب کنند جاسوس پروری کنند- وزمینه رابرای داعش فراهم سازنند- نکته جالبی خانم کدیور  رحمت الله علیها- ذکر میکنند فرب و داعش  تکیه فقهات خاص انها میکنند- بهتجربه بخوبی اثبات شده است برای غرب فقهات مهم نیست که یکخانمی باشوهراش بیرون بیاید ویاتنها بیرون بیاید برای غرب  رابطه احتماعی وسیاسی که کم کم به سمت غرب برود در افغانستان وایران وحتی یمن بخوبی  روشن است- دوم رابطه اقتصادی -وهژمونی فرهنگی که رهبرمعزز فرمودنکه  شبیخون فرهنگی - این عومال  ریشه هی انها وعملکرد انها پنهان است چرا برایانکه تغیران انعومال باید به کندی عمل شود تاجامعه امادگی پذیرا شانرا پیدا کند ولی فقه سریع میتواند  تغیر دهد بایکنگاه اجمالی درپاکستان از ایننکتهمشخص میشود- وانه اهرم ها حرکت دهنده هم میشوند- کمله انقلابی امروزه  دارای پتانسیل بسیار بالای  جذب کردن است حکومتی زیاد بهمردم بها نمیدهند و میدا نمیدهند   حرکت انقلابی جاذبیت زیادپیدا میکند- این کلمه زیاد درادبیان  داعش استعمال میشود-گرچه درجهان این  افراط گرایی  راز دید درماتیک و رنج اور میبیند-ولی برای نسل جوان  هیچان زیادی دارد-ودر غرب وکشوره به هیچ وجه  دیدگاه علمی دقیق برعمل کرد داعش ندارند- داعش دو رسانه  بوجود اورده است- ارگان نظامی - بنام دولت - اسلامیه-2015- ورسانه ارگان سیاسی  وحکومتی-  ولایت صلاح ا لدین-2015-هنوز داعش  معتقد است که تغیرات بخصوص تعیراتی که بسیارسخت است تغیران- که هویت  امت است بایدبا اهرم های بافشارزیادباشد میبایست  اعتقادات وارزش های مسلمانانرا دگر گون کندودر ایجاد اندو  رسانه سرمایه گذاری کرد- برای پاتک زدن به تبلیغات دشمنان خود- به همین علت  محبوبیت زیادی وهمچنین شناخت زیادی پیدا کرد- وایدولوژی او  بهسرعت گسترش پیدا کرد و پیامهای او هم همچنین روبه گسترش پیدا کرد-درنتجه  قدرت فعالیت او هم روبه ازدیاد رفت- چه در  حالت  ان لاین ویا افلاین- یعنی  بدون انلاین باشد- وبشدت به سمت حرفه ای شدن-حرکت کرد- وچشمان خیره وجذب کرد- درمقایسه با دیکران متفکرانه وپیچیده تربود-حال برگردیمبه تبلیغاتی  ایرانی ه ان ط راب بر علیه ایران میکنند وان زمینه بالا را  کاملا  درک اش اسان تر میشود- عنوان این است-چراجمهوری اسلامی سازش نا پذیر است- از نادر گنجی- حکومت در خصوص به‌کارگیری ذخیره‌های دوره بحران خود -یعنی رهبران اصلاحات- نیز کاملاً بی‌میل است، با وجود آنکه آن‌ها رسماً عدم همراهی با اعتراضات را فریاد زده‌اند و احتمالاً به فرصت‌های آینده دستیازی به قدرت سیاسی پس از سرکوب کامل چشم دوخته‌اند.- ر شرایط فعلی، حکومت نیازی به عقب‌نشینی نمی‌بیند و حتی اعطای اندک امتیازی به معترضان از سوی حکومت، شروع شکست‌های دومینووار بعدی تلقی ‌می‌شود.- آشتی ملی» یا مذاکره نیازمند یک دولت با قدرت متمرکز در یک طرف و نهادهای قدرتمند جامعه در طرف دیگر است، حال آنکه ایران کنونی فاقد هر دو است.- ساختار سیاسی ایران فعلی شامل یک حکومت، و نه دولت، با قبیله‌های پرشمار می‌شود و دستگاه اجرایی خود تنها یکی از این قبایل است.- با وجود آنکه این قبایل برای حفظ نظم سیاسی در سرکوب متمرکز عمل کنند تا مبادا منافع جمعی آن‌ها به خطر بیافتد، اما در عین حال قدرت میان آن‌ها بسیار پراکنده است. هر قبیله‌ای در این ساختار به اندازه‌ای قدرتمند است که می‌تواند خود را در چرخه رقابت برای کسب سهم بیشتر در اقتصاد سیاسی کشور حفظ کند. - در طرف دیگر، نیز همین قاعده صدق می‌کند. کشور دچار شکلی از فروریختگی نظام اجتماعی است. جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت تمام‌خواهی‌اش اجازه شکل‌گیری نهادهای قدرتمند چون احزاب و اصناف را نداده است و سال‌ها کشور را به‌صورت توده‌ای اداره کرده است. جمهوری اسلامی از ابتدای شکل‌گیری بسیج عمومی توده‌ها را به تشکیلات مردمی ترجیح داد و از همین روست که تشکلی را که در آن شهروندان در خصوص اداره عمومی عقاید و منافع مشخصی داشته باشند، برنمی‌تابد- این شیوه‌ حکومت‌داری البته در ذات خود متناقض است، چرا که هم‌زمان که مردم باید برای اهداف حکومت در نمایش‌های عمومی بسیار سیاسی و کنش‌گرانه عمل کنند، لازم است بسیار غیر سیاسی و فاقد ذهن پرسشگر باشند س از آن، حکومت توده‌‌های همراه را برای برپایی یک نمایش خیابانی گسترده در سراسر شهرها بسیج می‌کند و سپس، در هنگامه‌ استشمام بوی ثبات، به فکر سرخورده کردن معترضان، اقناع جامعه، یا ایجاد تشکیک در میان مردم از طریق دستگاه پروپاگاندای عظیم خود می‌افتد-. از نظر اقتصادی نیز حکومت فاقد ظرفیت امتیازدهی به معترضان است. صاحبان سرمایه در جمهوری اسلامی بسیار پرتعدادتر از دوران پهلوی هستند و هرگونه امتیازدهی نیازمند چشم‌پوشی از منافع بخشی از آن‌هاست. در چنین ساختاری نمی‌توان به درستی تشخیص داد که قدرت مرکزی تا چه میزان قادر به جلب رضایت آن‌ها یا برقراری تعادل میان قبایل قدرت باشد. جمهوری اسلامی همچون دهه‌های گذشته به انتظار تصفیه می‌نشیند و این بار بخش گسترده‌تری از جامعه را از صحنه سیاسی کنار می‌گذارد.- مسئله دیگر آنکه به لحاظ تاریخی جریان‌های اصلاحی که بخشی از توده‌های عاصی را نمایندگی می‌کردند و قادر بوده‌اند مدتی در عرصه سیاست رسمی دوام بیاورند و با آن‌ها مصالحه صورت می‌گرفت، همگی ویژگی دینی داشتند. این ویژگی دینی هم آن را با بخشی از توده‌ها و هم به بخشی از طبقه حاکم پیوند می‌زد. حتی جنبش‌های چپ و لیبرال نیز در تاریخ معاصر ایران در نقطه‌ای خود را به دین گره زده‌اند تا حمایت بیشتری جلب کنند.

از همین رو جنبش‌های اصلاحی در ایران به تدریج شکل محافظه‌کارانه به خود گرفتند و امروز این همچنان این ویژگی را دارند غیر دینی بودن جنبش حاضر و عدم پیوند آن با جریان‌هایی سنتی طبقه حاکم در ایران نیز‌ امکان مصالحه برای هر دو طرف را به حداقل می‌رساند-توخوى حىیث مفصل بخوان اؤ این مجمل-والسلام.