سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

 

بسم الله الرحمن الرحیم-لتَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ «112»

(مؤمنانِ مجاهد،) اهل توبه، عبادت، ستایش، سیاحت، رکوع، سجود، امر به معروف ونهى از منکر و حفظِ حدود و مقرّرات الهى‌اند و چنین مؤمنانى را بشارت ده.

نکته ها 

در این آیه، نُه صفت براى مؤمنانِ مجاهد بیان شده است: از گناهان توبه کرده، در مدار عبادت قرار مى‌گیرند. با زبان، حمد و با پا حرکت و با بدن رکوع و سجود دارند، پس از خودسازى، با امر به معروف به اصلاح جامعه مى‌پردازند و از مرز قوانین الهى خارج نمى‌شوند.

توبه از گناه، راه عبادت را باز مى‌کند، زبانِ ستایشگر همراه با پویایى و تحرّک، آمادگى براى رکوع و سجود در پیشگاه خدا مى‌آورد، و امر به معروف و نهى از منکر، حافظِ حدود الهى در جامعه است.

کلمه‌ى‌ «التَّائِبُونَ»، نشانه‌ى آن است که مؤمنانى که جان و مال خود را به خدا مى‌فروشند، مى‌توانند با یک انقلاب و بازسازى درونى و اعراض از کردارهاى نارواى گذشته، وارد این‌

جلد 3 - صفحه 510

میدان معامله با خدا شوند. «1»

عُبّاد بصرى در راه مکّه امام سجاد علیه السلام را دید، به حضرت گفت: «ترکتَ الجهادَ و صعوبَته واقبلتَ الى‌الحجِّ و لِینَه؟» جهاد و سختى آن را رها کرده‌اى، به حج وآسانى آن روى آورده‌اى؟ آنگاه آیه‌ى‌ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‌ ... را خواند! حضرت فرمودند: ادامه‌ى آن را هم بخوان! عبّاد آیه‌ى‌ التَّائِبُونَ‌ ... را خواند. حضرت فرمود: اگر یاران ما این صفات و کمالات را دارا مى‌بودند، بر ما واجب بود، قیام کنیم و در آن صورت، جهاد از حجّ برتر بود. «2»

در روایتى آمده است که مراد از «السَّائِحُونَ» روزه‌داران مى‌باشد. «3»

پیام ها 

1- شرط وفادارى خداوند به پیمان خود، پایدارى مؤمنان بر حفظ حدود الهى است. وَ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ‌ ... التَّائِبُونَ‌ ...

2- جهاد اکبر و خود سازى، لازمه‌ى جهاد اصغر در جبهه‌هاست. یُقاتِلُونَ‌ ... التَّائِبُونَ‌ ...

3- اسلام دینى جامع است، اشک را در کنار شمشیر و عبادت را در کنارِ سیاحت قرار داده است. یُقاتِلُونَ‌ ... التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ‌ ... السَّائِحُونَ‌

4- آنچه مطلوب است، ملکه شدن کمالات در انسان است. التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ‌ ...

5- تقویت روحیه‌ى رزمندگان اسلام، با ذکر و یاد خدا و عبادت است، نه شراب و موسیقى و ... که در جبهه‌ى دشمن است. یُقاتِلُونَ‌، التَّائِبُونَ‌ الْعابِدُونَ، ...

6- تحرّک، تلاش، سیاحت، هجرت و خودسازى، در راه کسب کمال و قرب‌الهى ارزش است. «السَّائِحُونَ» (مردان خدا، راکد و زمین‌گیر نیستند)

7- سرباز ورزمنده‌ى اسلام باید اهل نماز و عبادت باشد. «یُقاتِلُونَ‌، الرَّاکِعُونَ‌ السَّاجِدُونَ»


«1». چنانکه در ماجراى کربلا، افرادى مانند زُهیر و حُر، با آنکه سابقه‌ى درخشانى نداشتند، ولى در یک چرخش و معامله با خدا، جان خود را تسلیم کردند و درخشیدند.

«2». وسائل، ج 15، ص 46. سائِح» در اصل از مادّه «سیح» و «سیاحت»، به معنای جریان و استمرار گرفته شده.
و در این که منظور از «سائِح» در آیه فوق، چه نوع سیاحت و جریان و استمراری است، در میان مفسران گفتگو است:
بعضی «سائح» را به معنای سیر در میان کانون های عبادت گرفته اند، در حدیثی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: سِیاحَةُ أُمَّتِی فِی الْمَساجِدِ «سیاحت امت من در مساجد است».
بعضی دیگر، «سائِح» را به معنای «صائم» و روزه دار گرفته اند; زیرا روزه یک کار مستمر در سراسر روز است، در حدیثی می خوانیم که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: إِنَّ السّائِحِیْنَ هُمُ الصّائِمُونَ «سائحان روزه دارانند».
بعضی دیگر از مفسران، «سیاحت» را به معنای «سیر و گردش در روی زمین»، و مشاهده آثار عظمت خدا، و شناخت جوامع بشری، و آشنایی با عادات و رسوم و علوم و دانش های اقوام، که اندیشه انسان را زنده و فکر او را پخته می سازد، دانسته اند.

wikialkb:


«3». تفسیر نورالثقلین.

بسم الله الرحمن الرحیم-نئریات شخصی است- بنظر میرسد که کلمه اسائحون دو مقوله وحوزه باشد اولنئامی  وىوم شخصی - ىرحوؤه نظامی فرد جاسوس که اولا افرادخودی بخصوص  بخاطر مسائل اعتقادی و شجاعت موردتوجه قرار دهد ورفع اشکال کند وهمچنی درخط دشمن توحید انا را بخوبی درک کند- چون توحیدناقص باتوحد کامل درگیر میشود واعتقادها انهاوقواین وحدودانها ودلیل حملهانه  وتاکتیک نظامی وغیره را کشف کند البته ان صفات دیگرهم بایدلحاظ  کند- ودرفردی  بدنبال کامل کردن توحید خود بههرجا بهتر میتواند اورا  تکامل دهد برود ودرطبیعت اثارتوحیدی را پیدا کند وهمچنی از حدود قوانین دفاع کند وانهارابخوبی یادبگیرد رابطه  اساءحون- باماه رمضان بسیاردقیق است چون پیچیدهترین ومهترین ماه تربیت وتکامل ماه رمضان است- وبتواند دراین ماه  راه ای تعلیم وتربیت وخودسازی وتقرب الهی بهحدکامل برساند- نَّ اللَّهَ اشْتَرى‌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (111) التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ (112)

ترجمه‌

همانا خدا خرید از اهل ایمان جانهاشان و مالهاشان را بآنکه مر ایشانرا باشد بهشت جنگ میکنند در راه خدا پس میکشند و کشته میشوند وعده است بر او حقّ ثابت در توریة و انجیل و قرآن و کیست وفا کننده‌تر بعهدش از خدا پس شادمان شوید بفروشتان که معامله نمودید بآن و این است آن کامیابى بزرگ‌

آنها توبه کنندگان عبادت کنندگان حمد کنندگان روزه گیران رکوع کنندگان سجود کنندگان امر

جلد 2 صفحه 625

کنندگان بمعروف و نهى کنندگان از منکر و نگهداران مر احکام خدایند و بشارت ده گروندگان را.

تفسیر

خداوند تشبیه فرموده است حال کسانیرا که جهاد میکنند و بفیض شهادت نائل میشوند یا انفاق مى‌نمایند اموال خودشان را در راه خدایا صرف مى‌نمایند قواء خودشان را در تحصیل علوم دینیّه و ترویج معارف حقّه الهیّه بکسیکه متاع جان و مال خود را فروخته و در مقابل بهشت جاوید را خریدارى نموده است در آنکه واجب است باو اعطاء شود و الّا کسى در مقابل خداوند مالک چیزى نیست تا بفروشد و عوض بگیرد لذا تصریح فرموده بآنکه وعده داده است وعده که لازم است بر او وفاء بان و حق ثابت در کتب ثلثه نامبرده است و تأکید فرموده بسئوال از آن کس که او وفا کننده‌تر است از خدا بعهدش که واضح است جوابش که هیچکس نیست و در نتیجه حکم فرموده است بوجوب وجود مسرّت فوق العاده براى فروشنده در این معامله عقلا بحدّیکه آثار فرح در صورتش ظاهر شود چون بسیار معامله پر فایده کرده که لذّت موّقت مشوب بزحمت و محنت را داده و نعمت مؤبّد و عشرت مخلّد مأمون از هر آفت و عاهت را گرفته است چه کامیابى و کامرانى و کامکارى بالاتر از این است و اوصاف آن اشخاص از این قرار است آنها کسانى هستند که همیشه مواظب اعمال خودشان هستند که بر خلاف دستور و رضاى الهى قدمى بر ندارند با وجود این اگر اتفاقا قصور یا تقصیرى از آنها روى دهد فورا توبه میکنند و انابه مینمایند تا خدا از آنها بگذرد و عبادت نمیکنند جز براى رضاى خدا و حمد مینمایند خدا را در حال شدّت و رفاهیت و روزه میگیرند و نماز میخوانند با اطمینان کامل در رکوع و سجود و امر بمعروف و نهى از منکر میکنند با وجود شرائط آن و آخرین علامت آنها آنستکه حفظ مینمایند احکام الهى را از تصرّف و تغییر و تبدیل اهل بدعت و ضلالت و در مقابل قرآن قانون وضع نمى‌نمایند و نمیگذارند کسى وضع کند و اگر نتوانستند اقلا خودشان بآن عمل نمیکنند و نیز حفظ مى‌کنند اوقات نماز و آداب آنرا و نمیگذارند نمازشان از اول وقت تأخیر بیافتد و موانع قبول در آن روى دهد چنانچه در کافى قریب باین معانى را براى این اوصاف از امام صادق (ع) نقل نموده و نیز از آن حضرت روایت شده است که عباد بصرى حضرت على بن الحسین (ع) را در راه مکه دید و عرض کرد جهاد را براى صعوبت آن ترک کردى و حج را براى سهولتش اختیار نمودى‌

جلد 2 صفحه 626

با آنکه خدا فرموده انّ اللّه اشترى من المؤمنین تا آخر آیه اول حضرت فرمود تمام کن قول خدا را پس او آیه دوم را قرائت نمود و حضرت فرمود وقتى دیدیم کسانیرا که اینها اوصافشان باشد جهاد با آنها افضل از حج است و قمى این مقاوله را از آنحضرت با زهرى نقل نموده است و فرموده این آیه در شأن ائمه اطهار نازل شده چون این اوصاف در غیر آنها جمع نمیشود و امر بمعروف و نهى از منکر و حفظ حدود الهى موقوف بمعرفت تمام احکام است بزرگ و کوچک خفىّ و جلىّ و براى غیر آنها ممکن نیست و عیاشى ره این معنى را تأیید نموده و در مجمع از صادقین علیهما السلام نقل نموده که التائبین تا و الحافظین بیا و نون قرائت نموده‌اند بنابر آنکه اوصاف المؤمنین باشند و در روایات دیگرى این قرائت تقریر شده است و بنابر قرائت مشهوره اوصاف مذکوره براى مدح مرفوع شده و خبر مبتداء محذوف است که کلمه هم باشد و بنظر حقیر ائمه اطهار مصادیق کامله این اوصافند غیر از صفت اول چون ایشان معصومند از هر گناه و توبه از ایشان محقق نمى‌شود مگر بمعنى لغوى باشد که رجوع است یا آنکه توبه از ترک اولى باشد که بعضى قائل شده‌اند و حقیر قبول ندارم و در خاتمه پیغمبر اکرم مأمور ابلاغ این بشارت باهل ایمان شده است.

پانویس


 


ارسال شده در توسط علی

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3
اردیبهشت 3