بسم الله الرحمن الرحیم- اشکال اهل جبر درکجا است- مقدمات -1- خداوند به انسان استعدادهادی به تکوین داده است که به معنای سخت افزاری است- ویک برنامه تشریعی هم خداوند برای این استعداد ها درنظر گرفته است- که به معنای نرم افزاری است- خداوند توان عمل به این برنامه را به انسان داده است واذن هم داده است اذن تشریعی- درمیان این استعداد ها-صفت مختاربودن هم داده است که ازاد است- ومیخواهد مطابق برنامه خداوند انسان عمل کند ونیک وبد همه چیز هم مشخص کرده است وبه انسان اجازه انکه خارج ازاین برنامه – برنامه دیگری داشته باشد نداده است یعنی اختیار خوب وبد فقط به دست خداونداست توجه شود بسیارمهم است- این امر با الهام از بیانات اما صادق علیه السلام یاد اول وطرح اول است( ذکر اول) است- اما اذن تکوینی به انسان دادکه با دستورات الهی مخالفت کند نه اذن تشریعی- اولین اشکالیکه به نظر اهل جبر امده است این است درحالیکه خداوند اذن نداده است ولی عمل میشود- درطرح دوم خداوند اجازه مخالفت به صورت تکوینی داده است دوم علم غیب الهی رادرک نمیکند که یکی از صفات بسیار پیچیده الهی است که ازاینده مطلع است بدونانکه درایجادان سهم داشت باشد – ازدوجهت برای اهل جبر مسئله است یکی هر عملی به فرمان خداونداست دوم هرچه خداوند میداند به جبر درست میشود- نکته حائز اهمیت این است که خدواند به کسی نمی گوید هرطور که خواستی خوب وبد را انتخاب کند پس از نظر اهل جبر هرکس چنین بگوید لاجرم کارخداوند است از طرقی خداوند بفرماید خوب وبد بعهده خودت ودر قیامت انرا توبیخ کند پس ازهمه جیزرا خداوند انجام میدهد بیان بسیار زیبائی اما رضا صلواتالله علیه دارد که قران در باره افراد درقیامت میفرمایدکه اهل بهشت گفتند که": سپاس خدایراست که مارا به این بهشت هدایت فرمود واگر خدا ما را هدایت نمیکرد ما هدایت نمیشدیم- پس نتجه میگیریم- خوب وبد دراختیار خداوند است- اهل جهنم گفتند": پروردگارا –ما بسبب انکه شقاوت خودما بر ما غلبه کرد وما گروهی گمراه بودیم "ک معنای ان است که ما خوب وبدرا میدانستیم ولی هوای نفس مارا به سمت مخالف ان سوق داد" پس اهل جهنم خوب وبد را از ان خداوند میدانند وشیطان گفت:" پروردگار را بسبب انکه تو مرا گمراه کردی- یعنی عقل را ازمن گرفتی یعنی شیطان هم خوب وبد را ازان خداوند میداند نمی گوید مثل اهل جهنم شقاوت بر من مستولی شد اشکال مهم اهل جبر این است چون بعدازانکه شیطان این حرف زد بلافاصله خداوند نفرمود دروغ میگوئی پس خداوند حرف شیطان را تائید کرد البته این اصل درهمه جا صادق نیست واگر بگوئیم که خداوند دربسیار جاها دروغگوبودن شیطان بیان کرده است میگویند انجا ها درست است ولی ربطی به اینجا ندارد قانون است درجواب خداوند درقران میفرماید که ای شیطان چرا عصیان کردی شیطان جواب میدهد که منرا از اتشدرست کردی وانسان را ازخاک وخداوند به اومیگوید طرد شود یعنی برو گمشو- زیرا برتری شیطان بر ملائکه این اصل را نقض میکند وخوداش خوب میفهمید که این اصل نمیتواند درست باشد ولی ازجهتی اهل جبر فکر میکنندمخالفت بادستورات الهی اعوذ بلالله کوچک تر خداوند است وبقول علما وعرفا اگر پرده بالا رود میفهمد با لابردن خداوند وکوچک کردن خود است- اشکال مهم قدریه این است که فکر میکنند که خوب وبد کلا دراختیار انسان است ولو بر ضد قوانین الهی باشد ودرنتجه اهل جبر خواستند انراهم به خداوند نسبت دهند