تعیین خلیفه و امام از سوی خداوند نه مردم!!
نوشته شده در تاریخ پنجشنبه بیستم شهریور 1393 توسط غلامرضا نظری
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِقبل از مطالعه خطبه غدیر از شما خوانندگان گرامی خواهش دارم که مطالب اینوبلاگ را به طور کامل از ابتدا تا انتها بخوانید و منصفانه قضاوت کنید کهآیا واقعه غدیر خم تنها بیان دوستی حضرت علی بوده یا تعیین ولی و خلیفه وجانشین رسول الله (صل الله علیه و آله وسلم)!؟اینکه تعیین خلیفه و امام از سوی خداوند است و نه از سوی مردم یک امر بدیهیو روشن قرآنی و سنت الهی است: وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِخَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُالدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّیأَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ?30? وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَاثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاءهَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ?31? قَالُواْ سُبْحَانَکَ لاَ عِلْمَلَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ?32?قَالَ یَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْبِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَالسَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنتُمْتَکْتُمُونَ ?33? وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَفَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَالْکَافِرِینَ ?34 بقره?و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین خلیفه ای خواهم گماشت» گفتند: «آیا در آن کسى را مىگمارى که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد وحال آنکه ما با ستایش تو [تو را] تنزیه مىکنیم و به تقدیست مىپردازیم» فرمود: «من چیزى مىدانم که شما نمىدانید» (30) و همه [معانى] نامها را بهآدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «اگر راست مىگوییداز اسامى اینها به من خبر دهید» (31) گفتند: «منزهى تو ما را جز آنچه بهما آموختهاى هیچ دانشى نیست تویى داناى حکیم» (32) فرمود: «اى آدم ایشانرا از اسامى آنان خبر ده» و چون [آدم] ایشان را از اسماءشان خبر داد فرمود: «آیا به شما نگفتم که من نهفته آسمانها و زمین را مىدانم و آنچه را آشکارمىکنید و آنچه را پنهان مىداشتید مىدانم» (33) و چون فرشتگان رافرمودیم: «براى آدم سجده کنید» پس بجز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و ازکافران شد ، به سجده درافتادند (34 بقره) فرشتگان در اینجا برای حضرت آدم (علیه السلام) در مقام خلیفة اللهی سجدهکردند!! وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَإِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَیَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ ?124 بقره?و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود و وى آن همه را به انجامرسانید، فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم» پرسید: «ازدودمانم [چطور]؟» فرمود: «پیمان من به بیدادگران نمىرسد!» (124 بقره) در اینجا نیز امامت و هدایت مردم عهدی الهی است که به ظالمان نخواهد رسید وامام پیشوای مردم از جانب خداوند تعیین می گردد!! یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَالنَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِاللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌشَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ?26 ص?اى داوود ما تو را در زمین خلیفه گردانیدیم پس میان مردم به حق داورى کن وزنهار از هوس پیروى مکن که تو را از راه خدا به در کند در حقیقت کسانى کهاز راه خدا به در مىروند به [سزاى] آنکه روز حساب را فراموش کردهاندعذابى سخت خواهند داشت (26 ص) و در اینجا نیز خداوند نقباء بنی اسرائیل را که دوازده نفرند خود تعیین وانتخاب می نماید: وَلَقَدْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنهُمُاثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبًا وَقَالَ اللّهُ إِنِّی مَعَکُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُالصَّلاَةَ وَآتَیْتُمُ الزَّکَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِیوَعَزَّرْتُمُوهُمْ .... ?مائده 12?در حقیقت خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرکرده ورئیس برانگیختیم و خدا فرمود من با شما هستم اگر نماز برپا دارید و زکاتبدهید و به فرستادگانم ایمان بیاورید و یاریشان کنید و .... (12) قال رسولالله(ص): «ان عدة الخلفاء بعدى عدة نقباء موسى» پیامبر خدا فرمود: «شمار جانشینان من به تعداد نقباى موسى است» [مسند احمد بن حنبل، ج 1 / 183 / 645] لا یزال هذا الأمر عزیزا إلى اثنی عشر خلیفة قال ثم تکلم بشیء لم أفهمهفقلت لأبی ما قال فقال کلهم من قریشاین امر(دین اسلام) به سر نیاید تا دوازده خلیفه را پشت سر گذارد....کههمگی از قریش هستند.» [صحیح مسلم، ج6، کتاب الإمارة » باب الناس تبع لقریش والخلافة فی قریش» ص3] و همچنین در اینجا: أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْقَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِاللّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِن کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلاَّتُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللّهِوَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا کُتِبَعَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ قَلِیلًا مِّنْهُمْ وَاللّهُعَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ?246? وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللّهَقَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا قَالُوَاْ أَنَّى یَکُونُ لَهُالْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَسَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُبَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنیَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ?بقرة 247?آیا از [حال] سران بنى اسرائیل پس از موسى خبر نیافتى آنگاه که به پیامبرىاز خود گفتند: «پادشاهى براى ما قرار بده تا در راه خدا پیکار کنیم» [آنپیامبر] گفت: «اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد چه بسا پیکار نکنید» گفتند: «چرا در راه خدا نجنگیم با آنکه ما از دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بیرونرانده شدهایم!؟» پس هنگامى که جنگ بر آنان مقرر شد جز شمارى اندک از آنان [همگى] پشت کردند و خداوند به [حال] ستمکاران داناست (246) و پیامبرشان بهآنان گفت: «در حقیقت خداوند طالوت را به پادشاهى بر شما قرار داده است» گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنکه ما به پادشاهى از وىسزاوارتریم و به او از حیث مال گشایشى داده نشده است!؟» پیامبرشان گفت: «درحقیقت خدا او را بر شما برترى داده و او را در دانش و [نیروى] بدنى برشما برترى بخشیده است و خداوند پادشاهى خود را به هر کس که بخواهد مىدهد وخدا گشایشگر داناست» (247) و همچنین در اینجا: اجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ?29? هَارُونَ أَخِی ?30? اشْدُدْ بِهِأَزْرِی ?31? وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ?32? کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا?33? وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ?34? إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرًا ?35? قَالَقَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ?طه 36?و براى من وزیری از کسانم قرار ده (29) هارون برادرم را (30) پشتم را به اواستوار کن (31) و او را شریک کارم گردان (32) تا که [باعث شود] تو رافراوان تسبیح گوییم (33) و بسیار به یاد تو باشیم (34) زیرا تو همواره بهما بینایى (35) فرمود: «اى موسى خواستهات به تو داده شد!» (طه 36) نکته مهم در اینجا این است که حضرت موسی (علیه السلام) خودش وزیر و دستیارشدر امر رسالت را تعیین نمی کند و نمی گوید خدایا من این شخص را تعیین کردم، بلکه از خداوند می خواهد که برایش وزیری تعیین کند!! نکته ظریفی هم در اینجا وجود دارد و آن اینکه پیامبر بارها از جمله در قضیهجنگ تبوک و در قضیه سَد ابواب و همچنین روز مؤاخات [برقراری برادری میانمسلمانان پس از نزول آیه 10 سوره حجرات] که پیامبر حضرت علی را برای خودشنگاه داشت و با او پیوند برادری بست فرمودند: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَرَجَ إِلَىتَبُوکَ وَاسْتَخْلَفَ عَلِیًّا فَقَالَ أَتُخَلِّفُنِی فِی الصِّبْیَانِوَالنِّسَاءِ قَالَ :أَلَا تَرْضَى أَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِهَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَیْسَ نَبِیٌّ بَعْدِی. رسول خدا به غزوه تبوک رفت و علی را جانشین خود قرار داد . علی گفت: آیامرا بین بچه ها و زنها به جای خود میگذاری؟ فرمود: آیا راضی نمیشوی کهمنزلت تو نسبت به من، منزلت هارون به موسی باشد بجز اینکه پیغمبری بعد ازمن نیست. [صحیح البخاری ، باب: مناقب علی بن ابی طالب و ایضاً باب :غزوه تبوک ج 5 ص 129 // صحیح مسلم ج 7 ص 120 . 121 // الجامع الصحیح سنن الترمذی ج 5 ص 302 // سنن ابن ماجه ج 1 ص 45 // خصائص نسائی ص 48 و 121 // المستدرک علیالصحیحین ج 3 ص 108 // مسند احمد ج1 ص170و 173 وج 3 ص 338 و ج 6 ص 396// کفایه الطالب ص283 // الاستیعاب قسم الثالث ص 1097و 1098 // اسنی المطالب ص 53 // شرح السنه بغوی ج 14 ص 113 // شواهد التنزیل حاکم حسکانی ج 1 ص –--195-بسم الله الرحمن الرحیم بر گرفته از سایت-] بوی پیراهن یوسف-