بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به کتاب ":فلسفه دربحران:" جناب استادشهیر وعزیز جناب مستطابدکتر رضا اردکانی دامت افاضاته- فلسفه دربحران در حقیقت عقل ناب ودین هم دربحران است پس چیزی برای این بشر احسن المخلوقین باقی نمیگذارد- دفای از حق بر اساس سنت غالب دفاع از جهالت است ؟؟!!که سینه چاکنشان طرفدار حق هستند؟؟؟ وحق یعنی قشریت یعنی دفاع از طبقه ای خاص- ادیان همیشه جامع نگر بودند ولی منافقانه برچسب قشریت خورده اند وتمام ایدولوژی های قشری واقعی خود را جامع نگر وجهانی قلمداد میکنند که مصداق اتم شیطان است- سرمایه داری همه را سرمایه دار میداندزیرا درسودبانکی وسهیم شدن دربورس وشرکت ها وحتی میتواند مختصری خرید وفروش کند وکمونیست همه را کارگر میداند چون از سرتا پا کارگرهستند چون میدانندکه جامع نگربرتراز قشریت است- ومیبایست ژست جامع نگر گرفت جامع نگری متضادبا انواع واقسام قشرها نیست بلکه درتائید وپیشبرد قشرها است- قران مجید اشاره میکند که ما درعالم طبیعت دردرختان وپرندگان وحشرات وغیره انواع اقاسام وبا اصناف متنوع خلق کردیم مثلا درمورچگان در زنبوران وغیره کههر صنفی حکمت وکارکردخاص خودر اداردتا جامعه بخوبی بچرخد- یعنی شماهم همین طورهستید- ویک جدل سنگینی رابا اسلام عزیزراه انداختندلذا مجبور شدند رودخانه تفکر منطقی وفلسفه وحتی علوم بشری را به سمت اهداف خودشان کج کنند لذا عده ای روشنفکر ساده لوح رابه این مرحله رساندن که ازدین قدرت سیاسی- تفکر منطقی وفلسفه وعلوم عقلانی وحیانی بگیرندمسئله مشکلات حل میشود وسپس از تما م ایدولوژی ها گرفته شود تنها علم تجربی وتکنولوژی باقی بماند- علوم هدایت انسان وپیشرفت علم وتکنولوژی نیازمند قدرت سیاسی است- بقول استادعزیز لا راگفتند الا را نگفتند انزمان انرا چگونه توجیه میکنند؟؟ لا اله الا الله- خود را الله میدانند وحق را اله میدانند- هرنفی یک اثبات میخواهد وانها حزب لا هستند ومشتری جلب میکنند وما حزب الله هستیمونباید مشتری جلب کنیم البته قدرت سیاسی میتواند مرض اور باشد همچنان که درطول تاریخ بشرچنین بوده است ولی درمان انرا طبیب سیاسی میفهمدو-اوکه اله مرض ساز رابکنار میزند والله شفا بخش را جایگزین میکند ولو کره المشرکون ولومشرکین راناخوش اید-