بسم الله الرحمن الرحیم- خداوند شناسی- رابطه خداوند با مخلوقات خوداش یک رابطه بالذات با موجودات امکانی است رابطه بلذات با بلذات نیست زیرا موجود بلذات نمیتواند مخلوق باشد درنتجه رابطه خداوند جل وجلاله الشریف با پیامبران عظیم الشان رابطه بالذات با موجودات غیر بالذات=( امکانی) است- لذا حضرت مسیح علیه السلام نمیتوان از این قاعده مستثنی باشد رابطه پیامبران اکرم علیهم السلام اجمعین با وجودانکه رابطه امکانی است ولی هیچگاه قطع شدنی نیست که انگا ه بگوئیم چون رابطه حضرت مسیح علیه السلام با خداوند جل وجلاله الشریف قطع نمیشود پس رابطه ذاتی با ذاتی است- رابطه خداوند با انسانها که بنام رابطه پدر با فرزندان است نشان از عظمت ومهربانی ودلسوزی خداوند جل وجلاله الشریف با مخلوقاتانسانی وجنی خوداش دارد که تاد حدودی میتواند خاص باشد وومعنی دیگری ندارد همانطور هم که درفرب گفته میشود به معنای علاقه فعال بیشتری ومستقیم به امورات انسانها دارد- جون خداوند جل وجلاله الشریف هر لحظه درحال تمشیت امر انسان ها است ودرهر لحظه امادگی پاسخ به خواسته های انسان را داراست- بهائیت در مسئله خداوند دارای مسائل وابهامات زیادی د اااست درتوحید محض نمیتوان انرا قرار داد روابط انسان باخداوند متغیر است میتواند کم شود وی زیاد شود ویاحتی قطع شود درست مانند رابطه با پدر البته همیشه حالت مخلوق بودن نسبیت باخداوند قطع نمیشود همانطور که فرزند بوجود امده از طرف پدر است واز جهتی هم معیشت انسانها از طرق خداومند منان تعین میگردد- این بیان که هیچکس پدر مانند فرزند وفرزند را مانند پدر نمیتواند بشناسد این امر برای کلیه پیامبران صادق است که بالاترین شناخت نسبت به خداوند متعلق به 15 معصوم میباشد تمام پیامبران دارای روحی بودند که هم معصوم بوده است وهم توانائی ها ودرک وفهم وعلم بسیار بالائی داشته اند لذا با جان ودل ودرک وفهم خصوصیات الهی ودرک وفهم احکام الهی را دارا هستند که دیگران تنها از طریق انان میتوانند به اسرار انان پی ببرنند وگاهی باید مطیع محض باشند ولو از درک اسرار ان عاجز باشند این خصوصیت تنها مخصوص حضرت مسیح علیه السلام نیست وعصمت پیامبران به معنای بالذات بودن انان نیست لذا در توجید اسلام تقسیمی بوجود نمیاید که این عصمت طرفی ازان در درست پیامبران دارد وطرفی در دست خداوند منان ولی به معنای انکه توحید تقسیم بر دار شود نیست وذات بینهایت درک اش چون انسان عموما درک نسبی دارد قابل فهم اش ماورا ی درک نسبی است ولی عقل میتواند انرا به طور اجمال درک کند ودرک تفضیلی ان بالا تر وماورای درک انسان است که تفکر درباره ان نهی شده است وچون انسان نمیتواند انرا هضم کند ممکن است انرا نفیه کند- خصوصیات الهی واحکام الهی نمیشود درست طبق نعل به نعل طبیعت قیاس کرد- ونظرگروه سکولار که عمل گرا هستند که نتایج درعمل ملاک ما انها است اولا بسیار جاها چمیم نیستند وهیچ عمل گرائی امروزه وجود ندارد که واقع عمل گرا باشد وبسیار جاها ایده ال گرا هستند وخلط مبحث از کارهای همیشه انها است- بعنوان مثال زمانی انها سئوال میکنند که تقسیم ارث بین دختر وپسر تقسیم یک به دو دارد جواب اقتصادی دارد؟ جواب میدهیم بله دارد وحال ما سئوال میکنیم ایا تقسیم ارث به صورت مساوی پاسخ اقتصادی دارد جواب میدهد ازمایش نشده است ولی پاسخ اخلاقی دارد ومیگوئیم چناچه پاسخ اقتصادی نداشته باشد چه جواب خواهید داد میگویند خواهیم گفت به جهنم- حال میپرسیم شما پس چرا بعضی جاها حقوق مساوی به خانم ها بامردان نمیدهید جواب میدهند زنان کمتر کتر میکنند ومسئال زایمان وغیر رو دارند ما درجواب میگوئیم جائی که ساعتی کار میشود چرا حقوق برابر نمیدهید جواب میدهد زنان عهده دارد نفقه خانواده نیستند ودرضمن شرکتها چناچه بخواهند حقوق مساوی بدهند ورشکست میشوند ویک راه میان بر وجود دارد که به نفع ملت است ولی میذیریم درزمانی که شرکت پول دار شد باید پس بدهد- جناب اقای جوان رئیس ساواک شیراز که درالمان واسرائیل دوره دیده بود یکی ازتعلیمات ایشان ایجاد نفاق وتفرقه بود- ادامه دارد