تاریخ اسلام پر از حوادثی است که در گذر زمان پدیدار گشته و بسیاری از آنها، به مرور به فراموشی سپرده است؛ اما در این میان، نهضت مقدس امام حسین (ع) و یارانش، نه تنها با گذشت زمان فراموش نشده و از صفحه تاریخ کنار نرفته، بلکه هرچه زمان بر آن گذشته، برعظمت و اهمیت آن افزوده شده است.
به گزارش ایسنا، در این نوشتار اهداف قیام امام حسین(ع) و دیدگاههای نادرست در تعیین هدف نهضت حسینی را در کلام مقام معظم رهبری بررسی میکنیم.
هدف قیام حسینی
باید دید هدف آن بزرگوار از این نهضت مقدس چه بوده و راز ماندگاری نهضت عاشورا در چیست؟ چگونه شهادت جمعی اندک در گوشهای از تاریخ، این گونه با تأثیرگذاری و تحول آفرینی در عصر خود، از قالب زمان خارج شده و اکنون نیز حقیقت جویان گیتی را به شگفتی واداشته است؟
رهبر انقلاب در سخنانی بسیار دقیق، به تفصیل درباره هدف اصلی قیام امام حسین (ع) سخن گفتهاند و ابعاد گوناگون آن را واکاویدهاند. آنچه دراین بخش بدان میپردازیم، عصاره سخنان ایشان در این باره است.
الف) دو دیدگاه نادرست در تعیین هدف نهضت حسینی
از دیدگاه مقام معظم رهبری، دو گروه از اندیشمندان در تعیین هدف قیام حسینی به بیراهه رفتهاند:
- کسانی که قیام آن حضرت را برای «تشکیل حکومت و کنار زدن حکومت فاسد یزید» میدانند؛
- کسانی که قیام آن حضرت را برای «شهید شدن» میپندارند
دیدگاه گروه نخست درست نیست، زیرا «کسی که به مقصد حکومت حرکت میکند، تا آنجا پیش میرود که ببیند این کار، شدنی است. تا دید احتمال شدن این کار، یا احتمال عقلایی وجود ندارد، وظیفهاش این است که برگردد»؛ حال آنکه حضرت با وجود علم به شهادت خود و یارانش، تا آخرین قطره خون پاکش به مبارزه ادامه داد و شربت شهادت نوشید.
دیدگاه گروه دوم نیز نادرست است؛ زیرا که با مبانی اسلامی درباره مسأله مهم شهادت سازگاری ندارد. این گروه معتقدند «حضرت میدانست که نمیتواند حکومت تشکیل دهد؛ بلکه اصلاً آمد تا کشته و شهید شود!»؛ یعنی امام حسین (ع) اندیشید که «چون با ماندن نمیشود کاری کرد، پس برویم با شهید شدن، کاری بکنیم!»؛ درحالی که «ما در اسناد و مدارک اسلامی، نداریم که برو خودت را به کام کشته شدن بینداز».
پس نتیجه این شد که «نه میتوانیم بگوییم که حضرت قیام کرد برای تشکیل حکومت و هدفش تشکیل حکومت بود، و نه میتوانیم بگوییم حضرت برای شهید شدن قیام کرد».
ب) هدف حضرت؛ بازگرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح
از نظر رهبر فرزانه انقلاب، هدف اصلی قیام خونین دشت نینوا، «بازگرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح» است.
انحراف در جوامع بشری به دو شکل قابل تصور است: انحراف فردی که در آن، مردم یک جامعه به فساد آلوده میشوند، ولی انحراف ایشان، ضرری به اصل دین وارد نمیآورد؛ و انحراف حکومت و حاکمان افزون بر انحراف مردم، که اساس اسلام و مسلمانی را هدف قرار میدهد و بیم تغییر جهت در صراط مستقیم دین داده میشود. به فرموده رهبرعزیزمان: یک وقت مردم که فاسد میشوند! از آدمهای فاسد، اصلاً دین صحیح صادر نمیشود. قرآن و حقایق را تحریف میکنند؛ خوبها را بد، بدها را خوب، منکر را معروف و معروف را منکر میکنند! خطی را که اسلام مثلاً به این سمت کشیده است، صد وهشتاد درجه به سمت دیگر عوض میکنند!
اگر جامعه و نظام اسلامی به چنین چیزی دچار شد، تکلیف چیست؟
تا پیش از حاکم شدن یزید بر جامعه اسلامی، هنوز انحراف جامعه به حدی نیست که بیم از بین رفتن اساس اسلام وجود داشته باشد. «جامعه در زمان پیغمبر و زمان امیرالمومنین که به آن شکل منحرف نشده است. در زمان امام حسین که معاویه در رأس حکومت است، اگر چه خیلی از نشانههای آن انحراف، پدید آمده است، اما هنوز به آن حدّی نرسیده است که خوف تبدیل کلی اسلام وجود داشته باشد. شاید بشود گفت در برههای از زمان، چنین وضعیتی هم پیش آمده؛ اما در آن وقت، فرصتی نبود که این کار انجام گیرد؛ موقعیت مناسبی نبود». اما حاکم شدن شخصی چون یزید بر سرنوشت مسلمانان، دیگر قابل تحمل نبود و شخص اول جهان اسلام باید کاری میکرد.
دوره سیدالشهدا (ع) دو ویژگی داشت که تا پیش از آن به وجود نیامده بود:
1. انحراف حاکم به حدّی بود که برای اصل اسلام احساس خطر میشد؛ «برای اینکه بعد از معاویه، کسی که حتّی ظواهر اسلام را هم رعایت نمیکند! شُرب خَمر و کارهای خلاف میکند. تعرّضات و فسادهای جنسی را واضح انجام میدهد. علیه قرآن حرف میزند. علناً شعر بر خلاف قرآن و بر رّد دین میگوید و علناً مخالف با اسلام است! منتها چون اسمش رئیس مسلمانهاست، نمیخواهد اسم اسلام را براندازد. او عامل به اسلام، علاقهمند و دلسوز به اسلام نیست؛ بلکه با عمل خود، مثل چشمهای که از آن مرتب آب گندیده تراوش میکند و بیرون میریزد و همه دامنه را پر میکند، از وجود او آب گندیده میریزد و همه جامعه اسلامی را پر خواهد کرد».
2. زمینه و موقعیت ایستادگی دربرابر حکومت پدید آمده بود. «زمینه هم آماده است. زمینه آماده است، یعنی چه؟ یعنی خطر نیست. چرا؛ خطر که هست. مگر ممکن است کسی که در رأس قدرت است، در مقابل انسانهای معارض، برای آنها خطر نیافریند؟ جنگ است دیگر. شما میخواهی او را از تخت قدرت پایین بکشی و او بنشیند تماشا کند! بدیهی است که او هم به شما ضربه میزند. پس خطر هست.
اینکه میگوییم موقعیت مناسب است؛ یعنی فضای جامعه اسلامی، طوری است که ممکن است پیام امام حسین (ع) به گوش انسانها درهمان زمان و در طول تاریخ برسد. اگر در زمان معاویه، امام حسین به گوش انسانها در همان زمان و در طول تاریخ برسد. اگر در زمان معاویه، امام حسین (ع) میخواست قیام کند، پیام او دفن میشد. این به خاطر وضع حکومت در زمان معاویه است. سیاستها به گونهای بود که مردم نمیتوانستند حقّانیت سخن حق را بشنوند. لذا همین بزرگوار، 10 سال در زمان خلافت معاویه، امام بود، ولی چیزی نگفت؛ اقدامی و قیامی نکرد؛ چون موقعیت آنجا مناسب نبود».
جالب اینجاست که این تکلیف سترگ، با عذر و بهانه و احساس خطر و ترس جان برطرف نمیشود. به همین دلیل، امام حسین (ع) نصیحت دوستان به ظاهر مشفق را نپذیرفت و در حرکت به سوی تکلیف سستی نورزید.
البته این هدفِ «بازگرداندن جامعه اسلامی به خطر صحیح»، زمان و مکان نمیشناسد و هرگاه راه عوضی شود و جهالت و ظلم و استبداد و خیانتِ کسانی، مسلمانان را منحرف کند، زمینه و شرایط آماده جهاد در راه خدا میشود و باید در آن مسیر حرکت کرد. «امام حسین (ع) فیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است، انجام دهد. این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است؛ بلکه خودش یک مصداق بزرگ امر به معروف و نهی از منکر است». این حرکت، ناگزیر به دو نتیجه می انجامد: حکومت یا شهادت:
وقتی انسان به دنبال این هدف راه میافتد و میخواهد علیه حکومت و مرکز باطل قیام کند، برای اینکه اسلام و جامعه و نظام اسلامی را به مرکز صحیح خود برگرداند، یک وقت است که وقتی قیام کرد، به حکومت می رسد؛... یک وقت است که این قیام، به حکومت نمیرسد؛ به شهادت میرسد.-( کافی است به غرب واطراف خودنگاه کنیم!!)
بسم الله الرحمن الرحیم—نیم نگاهی به راهبردی های جدید-نظریات شخصی است- جناب دکترمصدق با راهبرد سکولار –کم دامنه- مذهبی کم دامنه وکم عمق با شاه وامریکا- چالش برد-برد رانتخاب کرد که بازنده شد ولی حضرت الله کاشانی رحمت الله علیه اسلام انقلابی با ظرفیت وعمق ودامنه زیاد چالش برد – باخت را انتخاب کرد که پایه های انقلاب بعدی را گذاشت وحضرت ایت الله العظمی بروجردی رحمت الله علیه یک دوره فطرت که میتوان درحد یک نرمش قهرمانانه باشد برگزید که پایه های انقلاب را محکم کرد وامام راحل رحمت الله علیه گرچه در اوائل بحث اصلاحات بود که باز یک نرمش قهرمانانه میشودتلقی کر د ولی چالش برد – باخت را انتخاب کرد وبرنده شد- امریکا حتی درچالش با سوریه بخوبی روشن میشود که چالش برد- باخت را نتخاب کرده است واخیرا میخواهد سفری به لهستان داشته باشد .ودوباره ناپلونیسم را میخواهداحیاکند- در زمان اندلس پاپ متوجه دخطر اسلام شد واروپا نزدیک بودکه اسلام را جایگزین مسیحیت کند وبا دادن مقام ولایت فقیه به حکمرانان وتهیه سپاه نیرومندی وحمله به اندلش وشرق اسلامی جلوی پیشرفت اسلام گرفت وحال دوباره اسلام با جان تازه تری به میدان امده است که سکولارسیم قدرت مقابله ندارد وبنظر میرسید درکشورهای اسلامی یک نوع ولایت فقیه خاصی که هم انقلابی باشد وهم طرفدار غرب باشد بوجود اورد ونباید دراین مسئله بازی بخوریم- اشنالله پیروز میدان ماخواهیم بود
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به خصوصیات حلقه ها- نظریات شخصی است جزوه بسیار کوتاه استاد معزز جناب حجت السلام اسماعیلی درباره خصوصیات حلقه بدستم رسید گرچه معلومات من درغرب درباره سیستم حلقه های تحقیقاتی بسیار اندک است ولی سرانجام وسوسه شدم که مطلبی رابنویسیم- سیستم حلقه ها درتمام ابعاد دارای استانداردهائی است که میبایست درخانواده واموزش وپروش خصوصا وسپس دانشگاه وحتی درجامعه تعلیم داده شود واگر این خصوصیات نباشد تشکیل حلقه زیاد سودمند نیست ومیبایست قبلاز تشکیلذ حلقه ها تعلیم خصوصیات عضو حلقه ها وروش تحقیق کار شود وهمه به یکسانی اخلاق وروشمند بودن برسند وچه خوب است که همه دریک سطح باشند واز لحاظ انگیزه دریک سطح باشند وان سطح هم قابل قبول باشد- نمونه جالب وحائز اهمیت ان پیامبران اعظام هستند نمونهد جالبی ایشان از پیامبران انتخاب کرده است حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد کشتن حضرت اسماعیل علیه السلام- حضرت به استادخوداش خداوند منان انتقاد ندارد وانتقاد گریز هم نیست واحساس تحقیر شدن هم نمیکند واستقلال طلب هم نیست ومیداند خداوندمنان کریمانه وحکیمانه ومخلصانه برخورد میکند وایشان هم نسبت به خداوندمنان چنین است وحضرت اسماعیل علیه السلام چنین است درهمهد موارد حضرت ابراهیم علیه السلام مثلا در اتش پرتاب شدن هم چنین است این نشان درجه شناخت است البته درمسائل مذهبی به علت انکه سطح اموختنی بسیار بالا وپیچیده است وباید ایمان به غیب داشت توکل به غیب کرد نسبت به علوم دیگر درسطح دشوار تری میباشد لذا از لحاظ تقویت عقلانی باید سعی بیشتری شود وبسیاری از ایات قران قدرت الهی وعلم الهی تبین میکند تا حدی بقول استاد غیر ممکنی برای خداوندمنان باقی میماند واین نباید درشعار فقط باشد درهلند رشته سیاسی بسیار رنج اور شده است که تعداد زیادی حتیدر سطح دکتری به مواد مخدر روی میاورند وسپس تغیر رشته باهنر میدهند گرچه نسال های گذشته حرکت سیاسی درحال درست میداند ومیخواهند نسل جدید محافظه کار داوطلبی باشد ولی این امر دال بر شکست سیاسی درهلند است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- اخلاص- حقیقت اخلاص- به این معنا است که همه اعمال برپایه دستورات الهی ونائل شدن به قرب الهی باشد- ویژ یگی های اخلاص- مصالح الهی رابر مصالح مردم مقدم شمردن وانرا برگزیدن( مصالح واقعی مردم در بطن مصالح الهی است)-منتظر تشکر نشدن وگله مند نبودن از برخورد وبی تفاوتی های مردم- - عبادت خداوند درجمع ودرحال تنهائی به یکصورت انجام دادن- از نعمتها واستعدادهای خود را دراختیار دیگران قرار دهی تا انها نیز بهرمند شوند—راه های افزایش اخلاص-1- تبین اثار وفواید اخلاص-2- انجام عمل که همراه اخلاص باشد انسان راز انجام عمل زیاد بی نیاز میکند-2 اخلاص کلید بهشت است- باعث افزایش رزق وروزیمیشود- اخلاص خود باعث ازدیاد اخلاص میگردد- از جناب استاد حجت السلام رحمت الله علیه اسماعیلی
بسم الله الرحمن الرحیم- اخلاص- حقیقت اخلاص- به این معنا است که همه اعمال برپایه دستورات الهی ونائل شدن به قرب الهی باشد- ویژ یگی های اخلاص- مصالح الهی رابر مصالح مردم مقدم شمردن وانرا برگزیدن( مصالح واقعی مردم در بطن مصالح الهی است)-منتظر تشکر نشدن وگله مند نبودن از برخورد وبی تفاوتی های مردم- - عبادت خداوند درجمع ودرحال تنهائی به یکصورت انجام دادن- از نعمتها واستعدادهای خود را دراختیار دیگران قرار دهی تا انها نیز بهرمند شوند—راه های افزایش اخلاص-1- تبین اثار وفواید اخلاص-2- انجام عمل که همراه اخلاص باشد انسان راز انجام عمل زیاد بی نیاز میکند-2 اخلاص کلید بهشت است- باعث افزایش رزق وروزیمیشود- اخلاص خود باعث ازدیاد اخلاص میگردد- از جناب استاد حجت السلام رحمت الله علیه اسماعیلی
بسم اله الرحمن الرحیم- سخنان امام حسین برگرفته از سایت صالحین-رهایی از آتش
امام حسین (ع): گریه از روی ترس از خدا، موجب رهایی از آتش است. دوست و دشمن
امام حسین (ع): کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد میکند و کسی که با تو
دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید میکند.
تصویر مرگ
امام حسین (ع): اگر مردم مرگ را باور می کردند و آنرا به همانگونه که هست به
نظر می آوردند دنیا ویران می گشت.
خوف از خدا
. به امام حسین(ع) عرض شد بیم تو از پروردگارت چه فراوان است؟
فرمود: در روز قیامت جز آنکس که در دنیا خوفِ خدا داشته، کسی ایمن
نیست.
ناتوان ترین مردم
امام حسین (ع): ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا کرد واماند و
بخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن واماند.
کمخردی
امام حسین (ع): عجله کردن، کمخردی است.
بسم الله الرحمن الرحیم-نگاهی به چالش ایران وامریکا—امریکا قبل از انقلاب اسلام ومدتی بعد از ان هرنوع درخواست کمک از امریکامنوط به ارتباط با اسرائیل بود و وزمانی که ایران استارت جبهه گیری استراتژیک خودرا برعلیه اسرائیل اشکار ومداوم تقویت میکرد امریکا دوترس را پیدا کرد- یکی همسایگان عرب اسرائیل ودیگر جامعه کلی اعراب ومسلمانان وبا این تاکتیککه اگر اسرائیل توسط انان به رسمیت شناخته شود واسرائیل از حالت مخاصمه خارج شود مشکلات هردوحل خواهد شد وبازی زیگزاگی خودارا شروع کرد وچون درعمل هیچ اتفاقی نیافتاد بلکه وضع بدتر هم شد وغزه به محاصره درامد دمکراتها علت نرسیدن به صلح رابه گردن جمهوریخواهان انداختند- وتمام ملاقاتهای جناب عباس وناتان یاهو تمام نقشه های اقای اوباما رانقش بر اب کرد بطوریکه ملاقات دهای اقای اوباما با اقای محمود عباس بسیار کوتاه وتشریفاتی شد وبلافا صله پس از انتخاب مجدد اقای اوباما یک برنامه بسیار ضعیفی دراین باره مطرح شد- برنامه حمله به ایران رد شدد لیل نیروی یک ملت هفتاد میلیونی بود وساختار های وسیع وگسترده وحساب شده بخصوص از لحاظ امنیتی ونظامی کهبرخوردبان یک کار ساده نبود وتبدیل به جنگ تمام عیار میشد وضربه قعطی به ایران هم وارد نمیشد وممکن بود ایران را وارد فاز اتمی کند وضرباتی که به اسرائیل واردمیشد کاری بود وممکن بود یک اتئلاف باهمسیگان اسرائیل ایران بتواند ضربه های جبران ناپذیر وارد کند وجنگ به چه سمتی ودرچه ابعادی کشیده بود از لحاظ دیپلماسی قابل تعین دقیق نبود لذا باید صورت مسئله رابه نحوی مینوشتند که قابل قبول جهان نیان وتاحدودی حکمرانان اعراب منطقه باشد- ولذا دوموضوع – یکی کمک به ترویست های منطقه ودوم غنی سازی که میتواند روزی به بمب اتمی تبدیل شود وبرای منطقه هم خطرناک است وشیعیان جهان را بخصوص درکشورهای اسلامی عامل تحریک برای اشوب وایجاد حرکات انقلابی ورادیکال معرفی کردند- همانطور که خبرنگاران امریکائئ بیان کردند- امریکا- اسرائیل- ایران مداوم سئوالات زیادی را بوجود میاورد وبر عکس پاسخ ها مداوم روبه کمی است وبا این تاکتیک که اسرائیل با اطمینانی که نسبت به امریکا دارد به اقدامات امریکا درباره ایران متکی میشودکه تاحدودی اسرائیل از لبه پرتگاه به بیرون کشیده شود- واسرائیل باهمسیگان خود به توافق برسند وبا انها یک جبهه واحد بر علیه ایران بوجوداورند که دراین راستا قطر وعربستان واردن ومصر وتعداد دیگری مخفیانه مانند لیبی این جبهه رابوجوداوردند که بسیار موردتعجب دنیا بود وماهیت انها شناخته شد که این عمل ازلحاظ سیاسی به هیچ وجهه به نفع انان نیست ودر دراز مدت شگافی عمیق بین ملت ها ودولت ها بوجود میاید بخصوص که اسرائیل دارای مراکز اتمی است که جزوسازمان انرژی اتمی نیست ولی همیشه برای منطقه دراین مورد دستور میدهد- - ودر لبنان هم مسئله خلع سلاح وترور رفیق حریری را دامن زدند که بتوانند لبنان را واداربه تسلیم کند وباتمام سعی که ان جبهه کرد وحتی جنگ داخلی راه انداخت ولی سرانجام شکست خورد ونشان داد ملتهای عربی بخاطر نفرتی که از امریکا پیدا کردند باجنگ داخلی تغیر عقثیده نمیدهند بلکه مصم تر از گذشته وارد کار زار میشوند- طرح صلح بزرگ مطرح کردند که با حرکت مصر متوقف شد که نقشه بعدی ان بود که سوریه دراین مذاکرات هم وارد شود برای انکه الگونشود ونگویند انها بخوبی راه راتشخیص داده اند ودرضمن تز ودکترین ایران کم رنگ شود بر خلاف طرح قبلی به سوریه حمله کردند اقای اوباما اعلم کرده بود طرح صلح بزرگ امری خلق الساعه نبوده است از سال2009 درقاهره دربارهاش صحبت کرده است کهموردنیاز منطقه است وحتی اشاره کرد سرز مین هائی که اسرائیل در سال1967 گرفته است هم شامل ان خواهد شد که درحقیقت ایشان ونخست وزیر اسر ائیل لباس گوسفند را در تن کرده بودند وتقریبا همه ساکت شدند تا ایشان این برنامه را تحقق بخشد- ولی هم فلسطینی وهو اسرائیلی ها هرکدام با دلائل خاصی این طرح پس از مدتی رد کردند وجناب اقا ی اوباما کاری کارستان نکرد بلکه بافرستادن افرادی سعی میکرد که درحقیقت وقت کش کند وداستان گربه وموش را راه بی اندازد وتمام تحلیلهای الیت های اعراب گناه به گردن اسرائیل وامریکا نداختند وعلنا انهارا شیطان نامیدند وهمه گفتند انتقام انرا از ایران درمسئله اتمی خواهند گرفت- وخبرنگاران امریکائی با کمال تعجب گفتند که مشخص شد که برنامه اقای اوباما همان برنامه اقای بوش هست حتی موبه مو واین تاکتیک اقای اوباما به ضرر سیاست امریکا است- که به مراتب بدتر از عملکرد اقای بوش است واعتمادی که ایشان دراعراب بدست اورده است یکباره همه راازدست خواهد داد وحکمرانان دوست ما راهم بی اعتبارخواهد کرد تنها سودان مال ایران وسوریه است- گرچه اقا ی اوباما هم تاکتیک های خاصیرا اجرا میکرد-که زمانی که رهبر اسرائیل به امریکا رفت اقای اوباما فرمودند که ایشان بعلت مشغله زیاد فرصت ملاقات با ایشان ندارند ولی سفرها زیادبود وبیان میشود که نسبت بههم شک وتردیدهائی بوجود امده است- وگروه های افراطی شروع شایعه پراکنی وایجادفشار کردند ولی خیلی زود اقای اوباما فرمودند- اتحاد نظامی ما بین مادونفر بسیارقوی وتحت تثیرات بعضی مسائل واقع نمیشود- وسفر اقای اوباما به مصر وترکیه شروع شدودر اسرائیل افکار سنجی نشان داد که اقای اوباما فقط ده درصد طرفدار دارد-لذا طرفدان کسانیکه که مایل بودند که زمینهای بیشتری از اعراب با دخالت نظامی گرفته شود حزب لیکود مخالفت کرد وخانم- تزپی-لیونی- رابعنوان مسئول تعقیب واجرا صلح تعین کرد- وجریان ساختمان سازی اسرائیل در سرز مینهای فلسطین که نفرت زیادی ایجا دکرده بود- باعث ایجاد کدورت بین اقای اوباما ورهبر اسرائیل شد؟؟ که غیر قانونی از طرف مجامع بین المللی شده بود که تقریبا 500000نفر شامل میشد وخانه سازی در کناره غربیرود اردن هم دوبرابر شده بود ومداوم اسرائیل اعلام برنامه ها ی جدید میکرد که بعنوان شغل سازی هم مطرح بود واین امر منافات با طرح دودولت مستقل بود- وجریاناتی درخاورمیانه ودر کشورهای عربی رخ میداد باعث اختلاف بین امریکا واسرائیل میشد واسرائیل از اقدامات امریکا درمنطقه خشمگین بود بخصوص با خلع اقای حسنی مبارک که صلح بین اسرائیل ومصر در زمان اقای سادات یک اقدام راهبردی برای اسرائیل بود- وتقربیا جریانات خاور میانه خواست خودرا به امریکا تحمیل کردند وامریکا ساده لوحانه اقدام میکرد- وامریکا بیان میکرد دراین جریان تارخی دروسط راه نخواهد ایستاد ولی مذاکرات باحکومت جدید شروع خواهد کرد وسعی در تقویت انان خواهد کرد وگرنه شکست سختی امریکا خواهد خورد- گرچه اسرائیل معتقد بود از مسلمانان افراطی ورزمی در سوریه استفادنشود وامریکا وارد این مقوله نگردد زیرا ایجادیک خلا بریا معتدلین خواهد شدکه افراطی ها سرانجام قدرت درداخل این کشور را بدست خواهند اورد ولی امریکا روش اسرائیل نپذیرفت – وبرای شکست حلقه رادیکال ها حمله به سوریه توسط افراطیون سازمان داد که درحقیقت دکترین ایران وموقعیت ژئو پلتیک وتبلیغات سوریه وتاثیرات نیروی مقاومت درلبنان که امرزوه گستره زیادی در کشورهای عرب دارد رابتواندخاموش کند زیرا اسرائیل در نزدجهانیان از لحاظ اپارتاید به مراتب شدیدتر از انگلیسی ها در افریقای جنوبی شدند واز طرف تمام سازمان های مهم غرب به تبعیض بر علیه فلسطینی درمحاکمه بین المللی شناخته شده اند—ادامه دارد