بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- نیم نگاهی به کتاب- فلسفه درقرن بیستم- اقای اریک متیوز- بخش بعدی- دربخش های گذشته بیان شد که فلسفه سنتی یا کلاسیک غربی برداشت ان غیراز برداشت فلسفه خاص جدید فرانسه است- باید اختلافات بین این دورا بخوبی شناخت- درفلسفه خاص که نسبی است- وبهمین جهت وعلت پیچده میشود ونوع پیچیدگی ان با فلسفه تحلیلی که متعلق به انگستان است وفلسفهمحض ومطلق که متعلق به اسلام است فاصله زیادی دارد فلسفه تحلیلی براساس ملاک های بدیهی است مثلا جنگل سوخت چون اتش گرفت واتش میسوزاند- لی ازنظم در مخلوقات - به تعریف خالق ومخلوق نمیرسد- درفلسفه اسلامی انهم براساس بدیهات است کهمکنن است مرکب باشد ولی به مولفه های بدیهی تجزیه میشود ویک سری مسائل فوق زمانی ومکانی وفرا زمانی ومکانی را تعریف وقانون بندی کند- که بدست اوردن انملاکها وتفسیر بسیارپیچده است ولیدرفلسفه خاص ملاکهای فیلسوف عقلانی باشد درک ان پیچیده میشود بخصوص که شرایط درونی وبیرونی پدیده موردنظر فیلسوف که باهم جمعبندی میشودبرداشت از خاص است- نویسنده متوجه یک نکته نشده است که تنها خارجیان نیستند که نسبت پیش زمینه وزیرساخت وضعیت فرهنگملی وفرهنگهای جز یک کشور ووسیرتاریخ ابعادمختلف بخصوص وضعیت اجتماعی اختلافدارندبلکه خودفرانسویان بامذاهب مختلف و ایدولوژِ های مختلف برداشتهای مختلفی نسبت بهمواضعفرنگیملی وجزدی وباعادسیرتاریخی هم خواهند-داشتوبحث دیدگاه انتقادی به برهانی فلسفه خاص-صحیح بنظر نمیرسد انتقاد زمانی معنا میدهد که ما بهحقایقی دست پیداکردیم ودرست وخطارا میشناسیم ولی دراول صفحه میگوید فلسفه به این معنا است- که ان زیر ساخت فرهنگی را با معیارهای فیلسوف به دیگران معرفی کند ومشکلراهم بیان کند وراه حل هم مشخص کندوچگونه فیلسوف به این نتایج رسیده است-پس درست ازمائی وارزش گذاری نه براساس فلسفه تحلیلی است ونه براساس فلسفه محض است-براین اساس است که کدام فیلسوف بهتر به حقایق نزدیک شده است مثلا مانندعلم پزشکی-قبلا میگفتند مشروبات باعث کم حافظه شدن بخصوص درنسلهای اینده است اتفاقا بعضی ها نسل انهابسیارباهوش شدند گفتندمشروبات میتواند بعضی رابا هوشتر کند وپس از تحقیقات مشخص شدکه دربعضی جنین یک ماده ای ترشح میشود کهجلوی نفوذ مشروب به جنین میگیرد-دوحالت دارد یا انکه ذاتا جنین باهوش است وربطی به ان ماده ندارد ویاان ماده بعللیدرهوش بچه تاثیرمثبت میگذارد کهالی بیشترموردتوجه است- درانجیل گفته است سرنوشت انسان از ازل معین شده است واینامر جای امیدواری وخوشحالی است این حقیقت نصف حقایق است چون خداوندمنان الرحمن الرحیم وعلیم وحکیم است این گزاره یافرمل ویاقانون حرف درستی است ولی بخش از سرنوشت عکسالعمل خداوندمنان نسبت به رفتارواعمال فرد است که میتواندمثبت یامنفی باشد جمع جبری ان ملاک است
