بسم الله الرحمن الرحیم- - فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها-بخش شانزدهم- درک معنائی از ایات قران واحادیث جز درمواردی که بیان معنا و پیام ان روشن باشد انهم برای کارشناسان ان که میبایست به تمام کل ایات واحادیث مسلط باشند زیرا پیام به خصوص پیام های مذهبی باهم یک ارتباط منطقی وفلسفی خاصی را دارا هستند وبه همین جهت اهل ذکری راقران مشخص میکند که به کل ایات فران واحادیث هم دربطن ان است عالم باشند بلکه حتی به کل علومی که سرمنشا این ایات واحادیث بوده است هم باید مسلط باشد واین افراد نمیتواند جز معصومین علیهم السلام باشند البته تا حدودی با شناخت کلمات واصطلاحات ودرک معنائی که تا حد زیادی بدیهی باشدوبقول فیلسوفان کلام تمام کرانه یا افق ان مشخص هست میتوان درک کرد که البته همانهم به علوم خاصی باید مجهز شد چه بسا مطالبی به ظاهر بدیهی میاید ولی انسان در درک ان گمراه میشود- بعضی جملات یا چند بطنی هستند که همه بطن های انها درست است ویا چند وجهی هستند که ممکناست بعضی وجهه ان نادرست باشد وجملاتی هم موجود است که به هیج وجهه ما نمی توانیم ان معنای مخفی انرا بدست اوریم وفقط معصوم علیه السلام میتواند انرا روشن کند که جناب سقراط هم دارایچنین جملاتی دارا میباشد- یونانیان اول بدنبال رسیدن به معنای واقعی بودند که به ان رسیدن به معنای مبدا گفته میشد .بیش از همه براسطورها که تصور میکردند که ساخته شخص خدایان است کار میکردند تا پیام انها را به خوبی درک کنند بعد چون دربعضی جملات نتوانستند به معنای مبدائی دست پیداکنند که میبایست متوقف میشدند ترجمه انرابعنوان بطوریکه یک را بطه منطقی بین کلمات وزبانشناسی باشد وسپس بین ان با معنائی که ممکناست یک رابطه منطقی با ترجمه ان داشته باشد انتخاب میکردند که بعد ا به ان معنای تفسیر کردن دادند که همان هرمنوتیکس است وبعدها متوجه شدن باید این هرمنوتیکس با هرمونتیکس های که ارتباط منطقی دارد یک سلسله معنائی دقیقی را دارا هستند میتوان شناخت که پیام را منطقی وقابل فهم وروشن مینماید وانها هم باید به شناخت جامع رسیده باشند که به ان فلسفه کلام میگفتند متاسفانه در هرمنوتیکس مسیحیت این قواعد بکار نرفت- دقیقا انچه را که اسلام تفسیر به رای میگوید رخ داد درحالیکه در پیام های الهی اولین شرط ان است که به صحت جملات پی برده شود- متاسفانه در امریکا جنابی برای اولین رمانی نوشت که بسیار دیر چاپ شد وحاضر به مصاحبه هم بعدا نشد وبه اصطلاح هرمنوتیکس ازاد را پایه گذاشت وچون درا مریکا ازادی بیان را میخواستند برجسته کنند تلقی هر فرد را ازاد گذاشتند وسپس درک نوشت دیگران راهم ازاد گذاشتند که یک جنایت عظیم است وبعد ها جهان سوم تصور کردند که انان به یک فلسفه ناب کلامی دست یافتند- شناخت متد ووروش حقیق یابی میخواهد واین امر ذوقی نیست پای استدلا لیان چوبین بود این جا صدق میکند ولی هرمنوتیکس به صورت علمی اگر بکار رود قابل استفاده است در روانشاسی اثبات شده است چناچه فردی ریاضی بخواند در شناخت فلسقه وحتی هنر وبسیاری از علوم نقش بسزائی دارد این یک مورد ومورد دوم فرض کنیم که شعر جناب حافظ علیه السلام باد دو وجهه به ان نگاه کرده میشود یکی خاکی ودیگری سماوئی هردو حالت مستقل از یک دیگر لحاظ میکنیم کاری نداریم اول کدام درست است واین موضوع را مورد توجه قرار میدهیم در هر حالت ایا درست است یا نه وچه استفادهای ما میتوانیم از این اوصول ببریم در پیامهای مذهبی بیشاز همه پنهان بودن مطالب موجود است و وکشف پیام گاهی بقدری نادرست است که به روح انسان ضربه سخت میزند وانسان تصور میکند که از اغوذبالله از یک منبع مجنون صادر شده است در جملات الهی وایات بعضی پیامها بقدری مخفی هستند –جز حضرات معصومینعلیهم السلام نمیتوانند انها را اشکار کنند البته این نکته هم در بین ادبا رایج است که نکاتی مانند عرفان را درلفافه جذاب قرار دهند که عقلا انها را درک میکنند وبدست اوردن معنا هم کوشش خاصی میخواهد که بعضی معتقد هستند که خالی از لطف هم نیست - ادامه دارد