بسم الله الرحمن الرحیم- - فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها-بخش پانزدهم-حضرت فاطمه سلام الله علیها والها وبعلها در علت انتخاب حضرت رسول اعظم صلوات الله علیه واله والسلم- میفرمایسند"ک این بدان جهت بود که خدای تعالی به اینده امور دانا بوده – و به پیش امدهای روز گار احاطه کامل داشته وبه جایگاه مقدورات( سرنوشت مخلوقات) عارف واگاه است اراده فرمودند تا محمد را مبعوث گرداند- اولا اثبات شد که انتخاب حضرت محمد براساس دانائی وحکمت بوده است که حتی فرشتگان قدرت تشخیص که کدام موجود لیاقت رهبری انسان را داشته باشند نداشته اند- برای کامل کردن امر خود ( دستورات واحکام) خود به خاطر تصمیم قعطی برا اجرای حکم انفاذ مقدورات حتمی اش- بیان دستورا واحکام الهی مرد میدان میخواهد خود حضرت فرمودند ایه ای در سوره هود است که کمر من شکست نه بخاطر استنباط وکشف حکم بلکه برای بیان ان وامر وا دار کردن مردم به اجرای ان پادشاهان قدر قدرت برای دادن پستی به کسی از زنان خود ویافرزندان خود یا قوم خود ویا بیگانگان در تس وحشت بودند بگذریم از انکه هوای نفس هم داشتند جناب معاوی علیه العنت از ترس زنش وقبیله زنش که قبیله کلب بود ": یزید :"را انتخاب کرد ومیدانست که انسان خام واحمقی هست جناب خلیفه دوم از ترس انکه فرزندانش را ابوسفیان نکشت که خوداش به ان اعتراف کرده است جناب عثمان راانتخاب کرد ترس کاملا در حکمران درجاهائی خوداش رانشان میدهد شخص پلید محمد رضا شاه ازترس مجبور به این همه اعمال شنیع شد – در ثانی علم عظیمی میطلبد از زمان حال تا ایندهای بسیار دور که خارج ازقدرت درک بشر است که تنها بوسیله تنها وحی الهی میتوان انرادرک کرد وبه ان احاطه پیدا کرد ومیابیست رضایت الهی را جلب کرد نه رضایت اجماع را بعد ا همین اجماع که حقایق رادرک خواهند کرد مدعیخواهند شدکه چرا مارا هدایت نکردید ما جاهل بودیم پذیرش مسئولیت درجامعه که از همه عقب افتاد تر است تعصبات به طریق ماهرانه در ذهن انها رسوخ پیدا کرده است ونهادینه شده است کاری بس مشگل است خون دل خوردن میخواهد جامعه که اکثر مشکلات خوداش را باشمشیر ورشوه وحیله وتحقیر کردن وارعاب وترساندن وترور کردن پیش میبرد هیچگونه دیالوگ منتطقی موجود نیست به جناب مروان بن حکم عاص بن وائل ومعاویه ومنصور دوانقی بعدا ها متوکل ها ملاحطه بفرمائید چه خوب بود اگر فرمایشات این خلفایه طرفدار اجماع وغیر اجماع که فرمایشات خودشان را جمع میکردند ونقد میکردند تا ارزش علمی وفمری واخلاقی وابعاد دیگر اش مشخص میشد تاریخ به خوبی گواه است که با احکام الهی چگونه رفتار کردند واز ترس دست به چه اقدامتی که نزدند من بعدا بطور مختصر بیانات جناب استادا عز فیضه بعد از رحلت اما م رضا علیه السلام عراق به خصوص بغداد یک گیچی ومنکیعجیب رخ داد که دلیل ان بیانات مکمل وعلت تامه ائمه اطهارشد که بیشتر توسط ایرانیان که وارد بغداد میشدند بهئهیجان وتفکر وبهت فرو برد استادمن درانگلستان میفرمود که اصول فلسفه مانند ان چوبی است که مداوم بر طبل زده میشود ورقصنده مداوم بان به چپ وراست وحرکت دیگر انجام میدهد درست همان بیاناتی که فرشتگان به خداوند زمانی که میخواست انسان بیافریند فرمودند که انسانها خودرا گیچ ومنگ وحیرت زده وبهت زده وهم دیگر رابه ظلم میکشند وغیره شد به انجا ذسید که اولین بار پدیده حق طلبی ودرک علمی واقعیت های مذهب درعراق بوجود امد که یک پدیده بی نظیری بوده است که به ان شدت درهیچ جای عالم رخ نداد گرچه انهم راتوانستند بامهدب حنبلی ودیگر مسائل تا حدودی مهار کنند وکاملا جمله ائمه اطهار علیه السلام میفرمودند که دشمن ما از حمقها هستند صحت پیداشد علت اصلی ان است درهر امری معیاری باید ازروی علم انتخاب شود وچناچه بعدا فهمیدند معیار بهتری هست معیار سابق را باید از میدان بدرکنند وهنوز این اصل منطقی را درک نکردهاند ومداوم بر خلاف ان حرکت میکنند تا روز که به گیچی ومنگی عقلا وحتی مردم برسند که نداند راه چاره چیست –ادامه دارد