بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- در زمان وعالم ذر ویا ذره خدوندمنان فرودند هدفاز خلقت شما لقا الله است—میتوان گفت بهمیمانی خداوندمنان رفتن وباخداوندمنان حشر ونشر کردن است تاحدی مانند معراجرسنگی و اراض-ولی تاریخ نشان میدهد انسانمغرور دنیا میشود ومیخواهد ابرقدرت شود تا اروزها وامیال سیراب شوند-سرانجام سیاست واقتصاد وغیره کنار میرود وفقط میدان میماند چون اوس وخزرج که درحقیقت جدراخرازماننگ بین برادران است چون اوس وخزرج برادربودند- ودر اخرالزمان باز هم این منش ونهج ادامه پپدا میکند ومیکندگرسنگی وامراض وفقر رابوجود یاورد امریکامروز نمیتواند به راحتی گذشته هم مسائل مردم راه حل کند به اصطاح مسائل درون سیستمی وهم مسائل بیرون سیستمی را حل کند وابرقدرت بماند که پسازمدتی خداوندمنان انراپوچ وهیچ میکند-امامالرضا علیه السلام فرمودندهرگاه انسانگناه کند و تزکیه نکندخداوندمنان امراض جیدی میاورد که راه حل اش رانمیداند مگر ادم شودوبلاهی طبیعی راهم ردیف میکند وعمر راهم کم میکند زیاد کوشش میکند وکم بدستمیاورد و مصبیتهای دیگر-تا رنج وسختی بکشد وب سمت خداوندمنان به معنای رفتن ورسیدن به لقا الله که هدف است برسند- اصل اول داشتند حالت خوف ورجا است هرکدام رانداشته باشد اهل جهنم است- نتجهان این است که انسا قوانین الهی راعمل کند تامورد رضایت الهی واقع شود- خداوندمنان میرماید درقران بهبترین اعمال شما ما ضریب میدهیم وهمه اعمال شمارا دران ضریب میزنیم پس باید سعی کرد دریک عمل به سمت بالاترین درجه ممکن رفت گرچه باید درتمام اعمال اینطورباشد ولی بشر معدل میگیرد وباید شاکر باشید من شمار را بقول طلبه ها هل دراین راه میدهم وشرایط چهم مادی وچه معنوی درست میکنم مغرورنشوید خاشع وخاضع بودن نسبت به بشریت وخداوندمنان منهای افراد طاغوتی بقول قران وسیله ا وتوشه راه است ویاسوخت این راه است تاریخ زمان رضاشاه رامطالعه میکردم بیان درمجلس پنچ نفر فقط نسبت به رضا شاه منتقد بودندکه درراس حضرت ایتالله اعظمی حسن مدرس رحمت الله واسعه بودند وعم سیلی خوردند وهم گلولهخوردن واخر هم شهید شدن باخودفکر کردم کارایشا منطقی نبوده است وباید مردم بیدارکرد ولی بدقت متوجه شدم راهای رانگذاشته تنهاراه همین است انسانباید چون اسوه شهدا امامحسین علیه السلام هم به همین مسئله رسید نتجه جریان مسجد گوهرشاد رخ دادکمکم مبارزه وارد سرخودمیشد که کلک رضاشاهرا کندن- امویان نابودشدنددرمسجد بزرگ ام داخل راروی کناریرعبور میکردم بدقت هنرانهار ا میدیم- رسیدم که دونفر کنار یکحفره کوچک که داخل ان یکقران روی رطل بود وشیشه فردی مداوم دست روی شیشه میکشید وبعد روی صورت خودمیکشید و بیانی زمزه میکرد گفتم این چه کاری است فرمود مدتی سر امام حسین علیه السلام اینجا بوده است وماهروقت حاجتی داریم اینجا می ایم ودعا میکنیم وحاجت ما برطرف میشود- در دمشق یاباید باتور داخلی مال سازمان توریست گشت ویاکتاب خواند درصحن یک موکت قرمز پهن شدهبود اکثریت خانمها کهازلباس انها معلوم بود اشراف هستند نشستهبود ودونفرپیرمردهم نشسته بودنددونفر یک جوان ویکی میانسال ایستاده بود دروی یک منبر سه پله نبود اوردهبودند ویک فرد چاق زیاری واردسن شده روحانی درس اخلاق میداد درحقیقت برای ختم بود صحبت که تمام شد اقایی که ایستاده بود از ایشان پرسید نظرشما درباره اسرا یل چیست ایشان فرمودند امربهم عروف ونهی از منکر وظیفه ما نیست وظیفه ولی امر است که هرچه او بگوید این شکرا اقای عمر خورد اقلیتی گفاتند جناب قای عمر شمادربعضی موارد سنت رااجانرا نمی کنید ایشانفرمودند من بابزرگمشورت میکنم وحکم صادر میکنم شما مسئول نیستید من در قیامت پاسخ میدهم واگرخدوندمنان قبول نکرد ولی قبولمیکند من بجهنم میروم نه شما ازهمینجا باید مسئله حل شود ایشان کمی ترس پیداکرده بود-رمودند شما قبول نداریدردن زده میشو مشکل نیست ولی اگر مخالفت کردید گردنت رامیزنم دونفر درمسجد میخواستند بروند یکی ازانها ازمن پرسید شماتوریست هستید من گفتم بله گفت صبر کن من می روم بازار یک بازاری است او وارد است به شماا اطلاعات میدهد- بنده خدا امد درضمن شرح فرمود این مسجد نیاز ان زمان دراین حدنبود-جاه طلبی معاویه اینرا باپول مردم وبزور درست کرد- چهارتا محراب درد من برد درنزدیکی دیوار مقابل اثاری از محراب پنجمبود وسنگهای ان زمان روی زمین بود برای شیعیان ولی کسی جرئت نمیکرد بیاید نماز بخواند حالفراموش کردم یزید خراب کرد یامروان بن حکم وگفت تمام شیعیانرابکشید-ولی بعدا گفتند چهارمذهب قبول است ودیگر مذاهب باطل است وخون وعرض وابرو وناموس انها حلا لوباید گشته شوند دقیقامانند داعش ادامه دارد