[A1] بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-نیم نگاهی به کتاب توحید جناب ابن وهاب- چند روز قبل جناب اقای ترشابی مطالبی فرمودند که من واقعا گیچ شدم وهیچ تصور نمیکردم که ایشان چنین بیاناتی – بکنند—قبلا  اقایان بیانمیکردند اهل سنت اکثریت هستند وتواتر یعنی تکرار یکی ازشاخص های مهم است  لذا شیعه دراقلیت است ایا اکثریت میخواهند به جهنم بروند این استدلال غلط است- ازشیعه گذشتیم فر ق تسنن ایا افرادانها میخواستند به جهنم بروند شما دوباره گیر می افتید- هرچه شما ببافید واستدلال کنید وانهاهم خواند کرد شما ایا تصدیق میکنید سابقه درهرحال با مراعات بسیارمهم است  اخیرا فرمودند- که- اکثریت واقلیت مهم نیست درک عقلانی مهم است ویک قدم جلو امدند ومن کاری به مطالب دیگر فعلا ندارم ولی شما ثابت کنید درک عقلانی چه خصوصیاتی باید داشته باشد- اما کتاب توحید جناب اقای ابن وهاب- اولین فردی که انکتابرا ترجمه کرده است-کتاب التوحید

ف??تأ

محمد بن عبدالوهاب)رحمه ا?(

ه???

إسحاقدبیری)- اقای اسحاق دبیری است???

مقدمه ناشر

مقدمهی ذیل،مقدمه مترجم کتاب عقیده اس?میه اثر شیخ ا?س?م محمدبن

عبدالوهاب می باشد که توسطآیت ا? العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا

برقعی قمیبه نگارش درآمده استو به علت تناسب با موضوع کتاب حاضر،

خدمتتان تقدیم میگردد ایشان بیانمیکند که کتاب های ایشان درایراننبود ویکنوع نفرت برعلیه نویسندهم وجود داشت-نشده است. این کتاب، کتاب دعوت است؛دعوت

بسوی توحید. شیخ:، اقسام توحید عبادت و توحید اسما و صفات را

بصورت اختصار در این کتاب و همچنین شرک اکبر و اَشکال آنرا و اسباب

هر یک از آنها را نوشته است. همچنین راههای پاسداری و حمایت از توحید

نیز را هم بیان کردهاند.

از اینرو ?زم است که شما بعنوان یکمسلمان موحد، بدان توجهی

شایان، در حد خواندن و حفظ کردن مطالبش داشته باشید. زیرا هر کجا که

باشید از آن بینیاز نخواهید بود- ایشانمیفرماید وهابیت هیچگاه خودرا وهابی تلقی نمیکردند بلکه خودرا مسلمان میدانستند وخودرا مسلمان نمام گذاری میکردند اما ایشانمیفرماید که یک اعتقاد جدید اوردند ماند شیعه -حنفی شافعی مالکی وجنبلی-2امثالهم.پس در صدد برآمدم به قاعده و به حکما?نسان حریص علی ما

منع که جستجو و تحقیق نمایم و ببینم جماعت وهابیه چه میگویند-؟؟-همچنین خداوند فرموده است: ¨

ª«¬®Z]انعام:151[.»بگو: بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما

حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزى را شریک خداقرار ندهید- اولین بحث مسئله حرام ها است-حلال ها اگر بعضی انجامنگرفت زیادمهمنیست ولی حرام ها نمیشود انهار درنظرنگرفت ودر بحث طاغوت حرام هارا حلال میکند- ومشرک میشود-بحثی اقای ابن وهاب درک نکرده است مسئله درعرض بودن ودر طول بودن است- پیامبراکرم صلواته الله علیه والسلام فرمودند برای علم اموزی به چین بروید نفرمودند که چین مسلمان بله داریم اولباید  دربین مسلمانان باید رفت وبعد هرجا ک هعلم بهتری دارد ومسائلی هم ندارد- وسپس فرض کنید برای خریدن ماشین باز همین معنا استا نرامیگویم در طول است ولی دراحکام از اسلام ومسلمانان تبعیت میکنیم که حکم یا عین حکم رسول صلواته الله علیه واله وا لسلم ویا درطول است-