بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- استنباطدر اسلام درشیعه داخل محدوده است-نه خارج محدوده- مثال یک مغازه داریک خطا کرد این خطا مجازات اش مثلا دراسلام تعین شده است سی ضربه شلاق وفلان مقدار جریمه یکخطا دیگر هم یکی کرد باز حکم انمشخص است بیست ضربه شلاق وفلان مقدار جریمه- حلا یکسی خطا کرد میان اندو است وحکم مشخص نشده است ویا بهمانرسیده است ویا اصلا مشخص نشده است یک حدیث داریم دراینموارد میانه ملاک است- ولی یک درک عقلانی هم داریم بین ایندو سه تا ثلث میکنم اگر به ثلث بالا نزدیک است با مقایسه به نزدیکی ودوریمثلا بیست وهشت ضربه میشود ویا ثلث پاین بیسد دو میشد هردو درست است ولی خارج ازمحدوه نمیشود استنباط کردمثلا جنا ب اقای عمر بفرمیاند من اینمرد را میشناسمبقدری بزنید که بیهوشود-مردم فرمودند اقای عمر خارج ازسنت است فرمود نظر عقلاهم من پرسیدم بانظرمن موافق بودندذ من درقیامت جوا ب خداوندمنان را خواهم داد همین حکم سنت شد اای هارون الرشید یک سالن بسیار دراز درست کرد که اطاق های کوچک روبروی هم بودند ودر هر اطاق یک کنیز داشت که پشت میزی مینشست - معلومنیست انهاچه میکردند ولی من تصور میکنم خراجهای جاهی مختلف را کهمشخص میکرد انها حسابداری میکردند واین پولها برای ارتش و وکارمندان کاخ و فامیل گل گشاد توزیع شود ومین روز مثلا سلعت ده انها کنار درب مینستند وقران میخواندند روای میگوید مانند زکندوی زنبور عسل صدای وز وزمیامد اینکنیزان ازهمهجا اطراف بودند از رو تا قفقاز یکپیرمردی استادانهابود یک روز یک کنیز گفت جناب استد معنی این ایه چیست-؟؟ایشانمتوجه شد بو دار است گفتکاری نداشته باشد او اصرار کرد وگفت اندکی باکار هارون الرشید مخالف است ایشان گفتمقدار اندکی است جاسوسان انرا به هارون الرشید منتقل کردند وهارون ایشان خواست وگفت معنی ان چیست ایشان سکوت کرد گفت نترس من هم به شما یادمیدهم وشما هم باید بهما یاد بدهی اصرار گفت جریان گفت هارونالرشید گفت مرحبا افرین اینکهترسی ندارد با هدایای زیادی اوربهخانه فرستاد بعدبیست روز یک شعبانبی مخ صداکردفلانی به باغ میبرید پذیرای شاینه میکنید دم غروب سراور میبری ودرون بده رابیرونمیاوری جوی سگا انمیاندازی ودرمغز و ودرون بدن را از کاه پرمیکنی وسرابه بدن میدوزی ومیاوری اسلام اقایان فقط شعار است ایمانی به اسلام وجودندارد