بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- نیم نگاهی به کتاب سترگ- اسما وصفات حق – تالیف اسادمعزز ومکرم وصاحب خرد عظیم وعلم وافر- دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی- شناخت درمرحله وال شناخت خداوند منان است تا بااین درجه ازکمال برسد که معشوق اصلی خداوندمنان است وسپس هادیان معظم ومعزز این راه شناخت-وسپس احکامی که اینراه راتسهیل واسان میکنند ویادگیری انها ضرورت دارد- بقول عرفا معلول از پلکان رسیدن به علت بایدبالارود- واین احکام دراین جهت کمک میکنند- عرفا درشناخت خداوندمنان- مانندشناخت انسان مراحلی موردشناخت قراردادند اول ذات که فقط بیداند بینهایت است وازجنس روح است ولی چگونه روحی است نمیدانند-واحدی است که دران کثرت نیست-که مقام یامرتبه عما میگویند که کلا درپشت پرده غیب مطلق است ودرضمن یکی ازعوامل لذت الهی است- دوم صفات است که بینهایت صفت درنوع وبی نهایت کیفیت درهرنوع اینهم عامل دوم لذت الهی است- ایت الله کمپانی میفرماید ظرفیت بهنمای است وصفات هم بینهایت است هردویک اندازه هستند اگر ظرفیت کمتربود خداوندمنان غش وحیرت میکرد واگر بلعکس اگر صفات کمتربودند زیاد لذت بخش نبود- لذا خداوندمنان هروقت ذات وصفات وافعال خودرانگاه میکند درلذ ت مداوم است-اما مسئله خلقت-خداوندمنان درامر خلقت فکر واندیشه وتخیل ندارد اراده فقط کافی است بعنوانمثال یکبرگ سبز به انسان نشان دهند وبگویندچه رنگی است فورا میگوید سبز—خداوندمنان اراده یکخلقت میکند دران واحد یکصفت لازم دارد ویاچند صفت لازم دارد انا ازدواج صفات انجام میگیرد این صفات ازجنس روح هستند یا ذات هستند وحدت ذای با ذات دارند- ولی مالنسان فقط ادراک است که اینچنین اس انهم قاب جدا شدن است وصفات دیگر بوجود میایند—انصفات برای هرکس عددی است میشودازخداوندمنان تقاضکرد که صفاتی رکه برای انفرد تعینکرده است تحقق پیداکند انسان اولفکر میکنداز این زمین چه استفادها ی ببرد وبعد تصمیم میگیرد که خانه سازیکند بعد طرح کلی را رسممیکند وبعد خصوصیت هر جارامشخص میکنند فرض کنید اخرین کار رنگ امیزی باشد مرحله بهمرحله گیش میرود ولی برای خداوندمنان هم لحظهاول است وبرایهربخش اسمی درست کردن اخرین بخش شان نامیدند- حال مخلوقات دوصفت اصلی واساسی دارند- یکی رابطه علتومعلولی که به ان رابطه علی میگویند یک دانه گمدم از ربطه علی اززمین استفاده میکند ودانه گندم رابوجودنی اورد وتبدیل بهاردمیشود ودربدن مایه قوی شدن عضله میشوند وعضله هم حرکت رابوجود میاورد ودوم در موجود بهچند بخش تقسیممیشود وعناصری را دبرمیگیرد فرض کنید دانه گندم پانزده بخش داشته باشد ااین دواصل خارج نیستند پس شانس وجودندارد این مطلب بایدچدا گانه بحث نمیشود- یکیرابطع علی ودگیرکی که اعضا وبخش دارد یک قوه به فعل مادی داریم که دانه گندم ازقوه به فعل تغیر میکند ویک قوه یعنی گندم در صفات الهی وقتیکه ظهورکرد بالفعل شده است ازاین گندم ما ه وجودالهی وتاحدیبه علم الهی میبریم- علم درگندم مستقل ازخداوند نیست عین علم الهی است- ظهور تو بهمن است و وجود من ازتو0- فلست تظهر لولای لم اکن لولاک—حال خداوندمنان میفرماید درقران من یک لحظه دنیارانابود میکنم ویکلحظه دنیا را ازنو ابادمیکن- حصرتعلی علیه السلام همینمطلب برای خود گفته است اینعمل در خداوند نزدیک به هیچ است ودر حضرت علی علیه السلام اندک است یک فرشته است بنام فرشته لوح هرچهخداوندمنان خلق کرده است تمام خصوصیات انهارا به فرشته لوح یاد داده است دو حدیث متضادوجودارد که فرشتهلوح هممیتواند کارخدای کند ولی عدم ان بیشترمطرح است علم این فرشته درکتابی بنام کتاب ام الکتاب که امام معصوم به محض انکه متولد شد درذهن او است فرشته بعدی نام اش قلم است ازلوح مطالبی روشنمیشود وان مطالبرا به فرشتگان درجه اول میرساند وانها بهفرشتگان گایتنتربراسا فعلیت انها مقداری بیان میشود امام روحی استکه تجسم انسانی بخودگرفته است حال خداوندمان به پیامبراکرم صلواته اللهعلیه والسلام درقران میفرمیاد بگو ربی زدنی علما- اینکدام علم اسا اینعلم صفاتی که خداوندمنان دارد وبکارخلقت نمیخورد ویا ازان صفت دیگر موجودی مختارخلق نمیشود انهارا یادبگیرد به اصطلاح علوم نظری-صرف- درسی که خداوندمنانمیدهد این است هم علم کاربردی وهم علم نظری رایادبگیرید زیرا درشناخت اثراتی دارد- ودیگر اینده باید بهتراز گذشته باشداز علم استفاده کنید وغرق درمادیات نشوید مادیات ومعنویات هردرا باهم داشته باشد