بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- درباره صفات الهی - جناب ابن سینا رحمت الله علیه میفرماید تصور کنید فردی دراطاق تاریکی روی تختی بدون انکه احساس بدن کندچشم باز میکند جز سیاهی چیزی درک نمیکند چشم رامیبندند وباخود فکر میکند من چطور به اینجا امدهم کی منرا به اینجا اورده است - ومن چگونه بوجود امده ام پس به یک مرکز ادراک معتقد میشود واین سئوال وپرسش علم است چگونه این علم پیدا شد یک مدلول دارد وجود خودا ش- همان سئوال که اقای درکارت از خوداش کرد-بعداین فرد بیدار میشود واز تخت بیرون میاید وبه پنچره ای پرده ا ی کشیده شده است راکنار باغی را میبند که درختانی دارد باز سئوال مطرح میشود این درختان چگونه بوجود امده اند وبیرون میاید متوجه میشود اراده میکند پا از ان اطاعت میکند پس ان مرکز قدرت اعمال میکند وهمین طور احساسات وحس ها حمع این قوه ها بارخورد به مدلول ها- صفات های خاصی رابوجود می اورد اینها ممکن الوجود هستند شب اراده از بین میرود وفراموشی ویاز دست دادن حس میتواندبوجود اید پس صفات از روح سرچشمه میگیرند ایت الله دکتر مرتضی مطهری رحمت الله علیه روح بهساعت مچی تشبیه میکندکه هم وقت رامشخصد میکند وهم میتواند وزنه باشد وهممیتواند یک زینتی بر دیوار باشد وهم مانندسنگ پرتابشود ومیشود هم اضافه کرد که میتواند خرید وفروش شود حال ذات الهی که بینهایت است اینصفات پراکنده دروح جمع الجمع میشوددریک صفت کلی هرنوع ذات ارادهکند بخاطربینهایت بودن درقدرت خلق ظهور خارجی پیدامیکند