بسم الله الرحمن الرحیم- فلسفه نبرد کربلا وریشهای ان –بخش نهم-یزید علیه العنت شیعیان رایک افراد مبارز میدانست-مقدمتا سه نوع شخصیت به صورت عمده درتاریخ بوجود امده است- شخصیتای که غربیان غرورسخت وطغیانی نام گذاشتند کهکهدرگذشته فرهنگ مسلط بو.ده است وامروزهم کم بیش به توجه میشود انسانهائی هستند که درجوانی شخصیت محترم وبا ارزشی به انها داده نشده است کمبود ارزشها وشخصیت مورد احترام عقلا را دارای نیستند ویکنوع برتری طلبی انهم ازطریق قدرت راطالب میشوند وبدنبال قدرتمندان هستند که ازانهاحمایت کنند وبهانها امکانت وشخصیت قابل تمجید از طرف انان به انها عطا کندودرجوانی همراه اوباشان میگردند اینان بعد جذب افراد مقدر میشوند نمونه ان رضاشاه وشاه وبشدت سر سپرده میشوند وضد اجتماع وهرگز دردهای جامعه برای انها ارزشی ندارد واز رهبران خود بشدت دفاع میکنند وارزش ایمان برای انان همان است که رهبران تائید میکنندودرچنین جامعهای امربه معروف ونهی ازمنکر یا نابودشده است .یا استحاله شده است- گروه دوم دارای احساسات بسیار رقیق میشوند که حتی نمیتوانند یک مورچه را بکشند وازجنگ وخونریزی بیزار هستند وسر درلاک خودشان هستند ولی تا حدودی بدنبال زندگانی هستند ولی زیاد خود راالوده نمیکنند- گروه سوم- مومنین واقعی هستند که بدنبال راهبران واقعی وحقیقی هستند ومیخواهند این روش منحوس را دگرگون کنند این دوگروه هیچگاه نمیخواهند حتی خودرا ارزیابی کنند وهرگز درخود کنکاش نمیکنند وحتی خودرابرای خودبیان نمیکنندواین منحی روبه رشد است وامروزه فردرامنحی اش رابه سمت تنزل دادن کاری مشکل است امام حسین علیه السلام میخواستند بانشان دادن جنایات انان خودانها رابرای خودشان ودیگران اشکار کنند وعظمت ایمان وارزشهای تربیتی اسلام را نشان دهند که جامعه بفکر بیفتند که تربیت دراسلام اهلبیت مکرم رامورد توجه قرار دهد وارزش انسان را مشخص سازد کدام طریق راباید انتخاب کرد- جالب انکه معاویه یاران حضرت علی علیهالسلام را قاتلین خونخوار معرفی کرده بودکه فقط بدنبال قدرت برای خویشتن بودند وامام علیهالسلام این تبلیغات راهم باطل کردند- زمانی که امام علیه السلام درمکه بودند بیسش از پنجاه هزار نفر گردامام علیه السلام جمع شدند وگفتند حق باشمااست وما همراه شما خواهیم امد لذا یزید کهبه حربن ریاحی که باهزارنفر(دقیق تر ازچهار هزارنفر زیرا ایان جاده ازلحاظ اب وغذ بامشکلات زیا دی ربروبوده است) است به حر گفت قطعا امام به سمت کوفه خواهد رفت جلوی انرا دردیالمت بگیر وچناچه خواست باز به سمت کوفه برود ایشان رابکش بیاض( جاسوسان خبره) پیکی سریع برای یزید فرستاد که درحدود پنچاه هزار نفر همراهی با امام حسین علیه السلام میکنندکه حداقل نصف انان خواهند امدند وانان برای کسب دنیا میایند یزید ترسید پیکی برای حر فرستاد که باامام نجنگ وسعی کن لشگرانها پراکنده سازی ودرکوفه لشگری برای انها فراهم میشود ودستور داد نصف مالیات افرادرانگیرنندذ وبه رهبران پادش سنگین بدهند ودراینده هم وعدهائی دادخواهد شد- اینهمان تربیت اوباوشی است که کل جامعه را دربر گرفته بوده است