بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-پاسخ به دانشمند وهابی-رسش :مقدمه اول-رسش : از دیدگاه امام علی(علیه السلام) معاویه دارای چگونه شخصیتی بود؟
پاسخ اجمالی:
پاسخ تفصیلی: امام على(علیه السلام) ـ در توصیف معاویه ـ می فرماید: خداوند براى او پیشتازى در دین و پیشینه اى درست در اسلام، قرار نداد. او آزاد شده فرزند آزاد شده است. او دسته اى از همین دسته هاست که با اسلام مخالفت می ورزیدند. او و پدرش همیشه دشمن خداوند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بودند تا این که با کراهت به اسلام روى آوردند(1).
و نیز امام على(علیه السلام) ـ در توصیف آن مرد نکوهیده می فرماید: بدانید که بى گمان، پس از من مردى گشاده گلو و بزرگْ شکم بر شما چیره خواهد شد. آنچه بیابد، مى خورد و آنچه را نیابد، مى جوید. او را بکشید، و هرگز او را نمى کشید. بدانید که او شما را به دشنام گویىِ به من و بیزارى جُستن از من وا مى دارد؛ امّا دشنام را، پس دشنام دهید که براى من، مایه پاکى و براى شما موجب نجات است؛ و اما بیزارى جُستن، پس از من تبرّى مجویید که من بر فطرت [توحید] زاده شدم و در ایمان و هجرت، [بر دیگران] پیشى گرفتم.(2)
همچنین امام على(علیه السلام) ـ در طی نامه ای به معاویه ـ می نویسد: سبحان الله! چه سخت به هوس هاى بدعت آلود، گرفتارى و به سرگردانىِ پیروى شده، دچارى: با تباه ساختن حقیقت ها و کنار نهادن وثیقه هایى که خواسته خداوند است و حجّت او در برابر بندگانش (3).
و نیز امام على(علیه السلام) می فرماید: به خدا سوگند، معاویه دوست مى دارد که از [بنى] هاشم، کسى نباشد که در آتش بدمَد،(4) جز آن که بمیرد تا نور خدا خاموش شود؛ (ولى خدا جز این نمىخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند) (5). (6).
همچنین در شرح نهج البلاغه آمده است که امام علی (علیه السلام) خطاب به معاویه فرمود: ... من تو را اندرز مى دهم با این که از گذشته تو آگاهم؛ گذشته اى که از دیر باز نسبت به آن آشنایى دقیق دارم [گر چه مى دانم که اندرز سودى براى تو ندارد]؛ امّا خداوند متعال از دانایان پیمان گرفته که رسم امانت به جاى آورند و گمگشته را اندرز دهند [و از این روست که تو را اندرز مى دهم] .
پس، از خدا بترس و از کسانى مباش که از شُکوه خدا بیم ندارند و فرمان عذاب بر ایشان واجب مى آید، که خداوند، سخت در کمینگاه است. همانا دنیایت به زودى از تو روى مى گردانَد و زودازود، مایه حسرتت مى گردد. اکنون که کُهنْ سال شده اى و عمرت رو به پایان است، گم گشتگى و گم راهىِ پیشین را [از دل] برکَن که حالِ امروزِ تو، همانند جامه اى پوسیده است که از هر طرف اصلاحش کنند ، از طرف دیگر گسسته مى شود.
به راستى، تو گروهى بسیار از مردم را به هلاکت افکندى و با گم راهى خویش فریفتى و چنان در موج دریاى [حیله هاى] خود در انداختى که تیرگى ها آنان را فرا پوشانْد و شبهه ها آنان را به تلاطم انداخت. آن گاه از مسیر خویش به در رفتند و به گذشتگانِ باطل خویش روى آوردند و به پشت سرشان روى گرداندند و بر خاندان و نژاد خویش تکیه زدند.
... پس اى معاویه! بر خویشتن از خداى بپرهیز و زمام خود را از چنگ شیطان بیرون آور، که دنیا از تو جداشدنى، و آخرت به تو نزدیک است.(7). (8)
پی نوشت: (1). تاریخ الطبری، ج 5، ص 8.
(2). نهج البلاغة، الخطبة 57؛ إعلام الورى، ج 1، ص 340؛ شرح المائة کلمة، ص 237؛ بحار الأنوار، ج 39، ص 325، ح 27؛ ینابیع المودّة، ج 1، ص 205، ح 3.
(3). نهج البلاغة، الکتاب 37؛ الاحتجاج، ج 1، ص 428، ح 92؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 98، ح 403.
(4). این مَثَل براى مبالغه در نابودى و هلاکت به کار مى رود؛ زیرا کوچک و بزرگ، آتش را روشن نگه مى دارند.
(5). سوره توبة، آیه32.
(6). عیون الأخبار لابن قتیبة، ج 1، ص 180؛ النهایة فی غریب الحدیث، ج 5، ص 90؛ شرح نهج البلاغة، ج 19، ص 129 ؛ تفسیر العیّاشی، ج 2، ص 81، ح 30.
(7). شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 133؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 85، ح 400.
(8). گرد آوری از: دانش نامه امیرالمؤمنین، محمّد محمّدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، 1386هـ ش، چاپ اوّل، ج5، ص323و419.
تاریخ انتشار: « 1391/08/24 »
مطالب مرتبط
انگیزه معاویه از شبیخونها از منظر علی(ع)
قتل و غارت بسر بن ابی ارطاة به دستور معاویه
معاویه و دستور شبیخون
انگیزه معاویه از شبیخون به مردم عراق!
واکنش امام علی(ع) پس از شنیدن خبر لعن خویش توسط معاویه
ممنوعیت نامگذاری به نام علی(ع) توسط معاویة!
*متن از دیدگاه امام علی(علیه السلام) معاویه دارای چگونه شخصیتی بود؟
پاسخ اجمالی:
پاسخ تفصیلی: امام على(علیه السلام) ـ در توصیف معاویه ـ می فرماید: خداوند براى او پیشتازى در دین و پیشینه اى درست در اسلام، قرار نداد. او آزاد شده فرزند آزاد شده است. او دسته اى از همین دسته هاست که با اسلام مخالفت می ورزیدند. او و پدرش همیشه دشمن خداوند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بودند تا این که با کراهت به اسلام روى آوردند(1).
و نیز امام على(علیه السلام) ـ در توصیف آن مرد نکوهیده می فرماید: بدانید که بى گمان، پس از من مردى گشاده گلو و بزرگْ شکم بر شما چیره خواهد شد. آنچه بیابد، مى خورد و آنچه را نیابد، مى جوید. او را بکشید، و هرگز او را نمى کشید. بدانید که او شما را به دشنام گویىِ به من و بیزارى جُستن از من وا مى دارد؛ امّا دشنام را، پس دشنام دهید که براى من، مایه پاکى و براى شما موجب نجات است؛ و اما بیزارى جُستن، پس از من تبرّى مجویید که من بر فطرت [توحید] زاده شدم و در ایمان و هجرت، [بر دیگران] پیشى گرفتم.(2)
همچنین امام على(علیه السلام) ـ در طی نامه ای به معاویه ـ می نویسد: سبحان الله! چه سخت به هوس هاى بدعت آلود، گرفتارى و به سرگردانىِ پیروى شده، دچارى: با تباه ساختن حقیقت ها و کنار نهادن وثیقه هایى که خواسته خداوند است و حجّت او در برابر بندگانش (3).
و نیز امام على(علیه السلام) می فرماید: به خدا سوگند، معاویه دوست مى دارد که از [بنى] هاشم، کسى نباشد که در آتش بدمَد،(4) جز آن که بمیرد تا نور خدا خاموش شود؛ (ولى خدا جز این نمىخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند) (5). (6).
همچنین در شرح نهج البلاغه آمده است که امام علی (علیه السلام) خطاب به معاویه فرمود: ... من تو را اندرز مى دهم با این که از گذشته تو آگاهم؛ گذشته اى که از دیر باز نسبت به آن آشنایى دقیق دارم [گر چه مى دانم که اندرز سودى براى تو ندارد]؛ امّا خداوند متعال از دانایان پیمان گرفته که رسم امانت به جاى آورند و گمگشته را اندرز دهند [و از این روست که تو را اندرز مى دهم] .
پس، از خدا بترس و از کسانى مباش که از شُکوه خدا بیم ندارند و فرمان عذاب بر ایشان واجب مى آید، که خداوند، سخت در کمینگاه است. همانا دنیایت به زودى از تو روى مى گردانَد و زودازود، مایه حسرتت مى گردد. اکنون که کُهنْ سال شده اى و عمرت رو به پایان است، گم گشتگى و گم راهىِ پیشین را [از دل] برکَن که حالِ امروزِ تو، همانند جامه اى پوسیده است که از هر طرف اصلاحش کنند ، از طرف دیگر گسسته مى شود.
به راستى، تو گروهى بسیار از مردم را به هلاکت افکندى و با گم راهى خویش فریفتى و چنان در موج دریاى [حیله هاى] خود در انداختى که تیرگى ها آنان را فرا پوشانْد و شبهه ها آنان را به تلاطم انداخت. آن گاه از مسیر خویش به در رفتند و به گذشتگانِ باطل خویش روى آوردند و به پشت سرشان روى گرداندند و بر خاندان و نژاد خویش تکیه زدند.
... پس اى معاویه! بر خویشتن از خداى بپرهیز و زمام خود را از چنگ شیطان بیرون آور، که دنیا از تو جداشدنى، و آخرت به تو نزدیک است.(7). (8)
پی نوشت: (1). تاریخ الطبری، ج 5، ص 8.
(2). نهج البلاغة، الخطبة 57؛ إعلام الورى، ج 1، ص 340؛ شرح المائة کلمة، ص 237؛ بحار الأنوار، ج 39، ص 325، ح 27؛ ینابیع المودّة، ج 1، ص 205، ح 3.
(3). نهج البلاغة، الکتاب 37؛ الاحتجاج، ج 1، ص 428، ح 92؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 98، ح 403.
(4). این مَثَل براى مبالغه در نابودى و هلاکت به کار مى رود؛ زیرا کوچک و بزرگ، آتش را روشن نگه مى دارند.
(5). سوره توبة، آیه32.
(6). عیون الأخبار لابن قتیبة، ج 1، ص 180؛ النهایة فی غریب الحدیث، ج 5، ص 90؛ شرح نهج البلاغة، ج 19، ص 129 ؛ تفسیر العیّاشی، ج 2، ص 81، ح 30.
(7). شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 133؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 85، ح 400.
(8). گرد آوری از: دانش نامه امیرالمؤمنین، محمّد محمّدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، 1386هـ ش، چاپ اوّل، ج5، ص323و419.
تاریخ انتشار: « 1391/08/24 »
مطالب مرتبط
انگیزه معاویه از شبیخونها از منظر علی(ع)
قتل و غارت بسر بن ابی ارطاة به دستور معاویه
معاویه و دستور شبیخون
انگیزه معاویه از شبیخون به مردم عراق!
واکنش امام علی(ع) پس از شنیدن خبر لعن خویش توسط معاویه
ممنوعیت نامگذاری به نام علی(ع) توسط معاویة!- اگر مطالبی مخالف ومتضاد-مطلب فوق باشد بی شک ساخته وپرداخته خود معاویه ملعون- است-معاویه از جریان سقیفه بنی ساعده دفاع کرد انها هم ازمعاویه دفاع کردند
*متن