بسم الله الرحمن الرحیم-نظریا ت شخصی است-نسل سوخته کیست-این موضوعدرطول تاریخ روشنفکران دربار ه اش بحث کردندباعناوین مختلف ویک حقیقت باطنی واحد- قران مجید کسانی که مرده هستند واز دین ناب دور هستند وحاضر بقول دین ناب نیستند مرده میداند انسان نمیتواند با تمدن فکری خود- خودرا احیا وزندهکند بلکه خودرا میسوزاند- والعصر – ان الانسان لفی خسر انسان درخسران است مگر ایمان ناب بیاورد وعمل صالح کند-یک نکته عمیقی دارد- ان این است احیا برگرفتن مدرک نیست ورفا نیست- باازادی مطلق نیست- استقامت در گفتن حق وصبر کردن است-ولو انسان به هیچکدام از ان شروط نرسد که انها درجاخودهم چناچه درچهارچوب- اسلامی هم باشدنرسد-سعی کند-مایوس نشود ویاس پیدا نکند-کنار نکشد-وفریب نخورد-یک حدیثی عجیبی است- خداوندمنان فردی که زاهد وباتقوا بوده است- دستور میدهد که ایشان به جهنم بفرستند- فرد تعجب میکند-خداوندمنان میفرماید-تودر دنیا زحمات زیای دبرای درک دین کشیدی- ولی دهمیشه درمقابل کفر ارزش انهاراکم میدانستنی –تو دین من را خفیف میدانستی پس منراخفیف میدانستی مسئله فروتنی یک امر اخلاقی است ولی مسئله عقاید یک بحث عقلانی وارزشی است غرب زده درزمان قبل هم یک نسل سوخته است-حال میفهمد – ازشمال ایران تا جنوبی ترین نقطه ایران درجبهه وحدت واشترام ایدلوژی بود وهمه یکسان میفمهد- این پدیده یک معجزه است حال کسی که وحدت زبان دارد –وحدت به خاک- دمکراسی معتقد است به رفاه معتقد است به حقوق بشر معتقد است به غرب گرائی معتقد است دارد- به فرهنگ باستانهم معتقد است-ولی به هم اعتمادندارد وهرکس تحلیل ونتجه گیری ایشان مورد کنکاش قرارداد دشمن ن فرد میشودوبه خانه اش- برای گفتمان راه نمیدهاد- هرکس به غیراندیشه من میاندیشد-دشمن است- وحاضر به استقامت نیست- زیرا بیست وپنج سال کاریازپیشنرفته است- چرا این ارزش ها سازنده نیست اینهاارزش های حاشیه ای هستند ارزش های اصلی راگم کرده است بین اندیشه درونی واجرایان دربیرون وقفه وتعطیلی افتاده است تقریبا انچنان قران میفرماید دراوهام است- وخودرا میسوزاند بدون انکه بداند- ونسل بعد درخارج دیگر برای ایشان ان ارزشی که خودقبول داشت-قبول ندارد ومصرف نسلی دارد از جهتی دربهت است چراین ارزشها کارائی لازم راندارندومومنین دربهت وشگفتی هستندکهچگئنه این ارزشها انسان راباور وامیدوار وعقلانی حتی جوانان کالیفرنیا میگویند جوانان ایر انی مارا برای انکه ازامریکاجداشویم کمک کنند-قران مجید همین حرف رامیزند- که کفر درختی است زیاد رشد نمیکند وبا باد شدید کنده میشود-اما ایمان دانه ای است که درخاک قرا ر میگید وسپس نمو میکند وسرانجام درمقابل طوفانها ایستاد است- درحالیکه قبلا بنحو دیگری تصور میکرد- ایران را درحالت خففقان میبند- به غرب میرود-کتاب ها ی ایدولوژِی غربی که درایران عاشق انهابود- دویستنسخه بیشر فروش نداردتنهاموزیک وکارهای هنری ونوروز عامل جذب است-ان فضا ازادی ایشان دوقطبی کرده است نمداندچگونه بندبازی کند خطرناکترینموقعیت همین است که میبایست یک طرفه شود که نمیشود وبحران هویت ایجادمیشود وهمهچیز را دگرگون میکند جبرو اختیاری که عاقلانه نیست- البته سرانجام افرادمتفکربوجود خواهند امد وراه را نشان خواهندداد-انشاالله