بسم الله الرحمن الرحیم- به یاد عظمت سلطان واعظین-متاسفانه تاریخ گویای این حقیقت است که انسانهای زیادی در اوائل انسانهای وارستهای بودند وبعدا به خاطر قدرت چه علمی وچه هنری وچه ورزشی وسیاسی ونظامی وغیره بسیار احمقانه وحتی بچه گانه عمل کردهاند وتاریخ پادشاهان مملو از این خصوصیات است که یکمورد خصوصیات پادشاهان انگلستان است وسازمان وابسته به انان سعی بلیغ کردند تا صورت مسئله را بر عکس کنندولی هماممیزان اندک که قائل به حماقت انان شدند انقلابی را بوجود اورد ود رتاریخ اسلام هم مستثنی نیست وهمین امرپیامبراکرم صلواله الله علیه واله والسلم گوشزد کردند درحالیکه بشدت ناراحت بودند- دوستمن در سازمان مهندسی ارتش زمانیکهدرحال ساخت یک سالن بودند که هدف اصلی انرا کسی نمیدانست وستاد بزرگ ارتشداران فرمانده به بعضی ازجمله مغازه داران کنار گفته بود یک سالن چند منظوره است ولی اصل ان برای سالن رقص مرد وزن است وتحقیقات دوست من ان از فرمانده سازمان مهنذسی ارتش ایشان اعتراف کرده بود که قبلا انرا به من هم گفته بودند- نکته مورد توجه این است یک مناقضه برای خاک برادری ان وانتقال به بیرون قرار میدهند وکسی برنده نمیشود وخاکدرخیابان به امان خدا کود میکنندخاک مداوم بوسیله باد به سمت میدان ومعازه مردم میر فت دوست من خدمت جناب سرهنگ میرسد کهاین خاک در زمانی که برق نباشد خطرناک است لطفا شبرنگبزنید واب پاشی کنید وبه سرعت انتقال بدهید ایشان جواب میدهد امکان اش رانداریم وشهرداری هم ندارد ارتش جامع نه شبرنگ دارد ون ماشین ابپاش ویکملیارد دلار به اسرائیل میدهد ایشان به سمت مغازه دار میرود وتحریک میکند که به شهرداری ومهندسی ارتش فشار بیاورند فردی میگوید شما جوان هستید ما زمانی که اینجا مغازه زدیم بیابان خالی بود شب که به خانه میرفتیم صدای زوزه شغال میامد وما تحمل کردیم تا به وضعیت رسیده است وبسیار مایوس وبسیار بی فایده میدانستند وعدهای هم از ارتش میترسیدند وعدهای هم ارتش راتحسین میکردند که مقدار زیادی از بیابان را تبدیل به ساختمان میکند که دراینده برای انها خوب است ولی سرانجام چهارده نفر نامهای به سازمان مهندسی ارتش مینویسند که فرمانده جلوی ایشان زیر نامه مرقوم میکند که انرا به رده بالا ارسال شود ولی بعد متوجه میشود دستور بایگانی داده است ضد اطلاعات جریان ان جوان وتحریکاتی که میکند به سمع شاه میرساند- شاه دستور میدند باماشین سرباز برخاکبرداری کنن این ارتش کامیون ندارد که بعدا درباراش بحث خواهمکرد واگر همنیاز نداشت باید درحدود 400 کامیون درتهران میداشت وبعد از مدتی دوبار مناقضه میگذارنند ویکنورچشمی برنده میشود ودوست من بعنوان نماینده خود درسازمان معرفی میکند ومداوم از تورم شکایت میکند وپول میگیرد- ان زمان ارتش ایرانبشدت حساسیت نسبت به ارتش شوروی وعراق داشت وفرمانده من هرچه از دهانش بیرون میامد راجع به ارتش شوروی وعراق میگفت واین مطالب امتیاز زیادی داشت-جناب سرگرد به من میگفت نه ارتش شوروی ونه ارتش عراق چنین کار احمقانه نکردند که ما نسبت به انان حساس هستیم ویمبیشعوری مطلق است انان عاقل هستند چیزی دراین مورد نمیگویند ولی بعدا خواهند گفت دوست من به مرکززرهی امد وضد اطلاعات ایشان خواست دردومورد مورد دوم حال بحث میکنم ایشان فرمودند که شما مدتی درسازمانمهندسی ارتش بودید و اشکالات غیر اخلاقی گرفتهاید ایشان فرمودند درست است وایشان پاسخ داده است شما متو.جه کار بالعظمت ودقیق حواه شاه باشد ویا امیر باشد نشدهاید اول مناقضه دادند برای حمل خاکبرداری والی مقاطعه کاران پول چپی بیشاز حد داده بودند وراهی جز این نبود که انها را به عقل دربیاورند وزمانیکی متوجه شدند منافع خود رازدست میدهند عاقل شدند وحقیقت راقبول کردند-ادامه دارد