بسم الله الرحمان الرحیم-نظریات شخصی استتقریبا-بیست وپنچ سال قبل از سال1967- وبخصوص بعدازجنگ جهانی دوم – کشورها بفکر اساسی درباره نوع حکومت خود شدند وبه سمت خودکفائی – وسیستم های کار امدشدند-ودرحدود ده کشورپادشاهی بود ولو بصورت خلیفه گری- هشت از حکومت های پاد شاهی مشروطه سلطنتی بودند دوتا هم شاهنشاهی بودند که ایران وعربستان-بود خوب حکومت ها ی انها برخلاف رودخانه حرکت میکرد ومیبایست بسیار دقت میکردند بخصوص ایران وبهم میبایست کمک میکردند – امریکا بعداز جنگ جهانی دوم فهیمد- که پایان سرمایه داری امریکائی است- گروهی متخصص درست کرد انها بدنبال یک سوسیالیسم جهانی – بودند- هسته اساسی ان سوسیالسیم سوئد بود ولی پارهای از شوروی و تاحدی چین والمان وانگلستان مابقیه را خودشان پر کردند- ولی مافیا قبول نکرد- فرمودند گرد اوری پول را من ایجاد میکنم کودتای رنگارنگ وارد کردن ثروتها ی انها به امریکا- خریدانها از امریکا سرمایه گذاری درمعادن بخصوص نفت- وفروش اسلحه تاحدی ضعف امریکارا جبران کرد وگرفتن مالیاتهای سنگین وراادختن ازمایشگاه های –اول یک کیلمتری ویک کیلومتری ونیم وسه کیلومتر وبعدشش کیلومتر وبعدنه کیومتر وخالی کردن زیرزمینهای دانشگاه برای تحقیقات وفروختن قطعات وبخشی از دستگاه با نه برابر مثلا درباره پالشگاه به ایتالیا وانها ارنربه قیمت پانزده برابر به ایران وغیره تاحدی پیشرفت ایجاد کردند وپس مثلا یک دارو با بخش تکمیل کننده مثلا ضد تهوع ویتامین وغیره به چندین برابرمیروختند-ولی دچار جنگ های فرسایشی برای کسب درامد بیشترشدند-ولی درمجوع بازنده بودند-اصولا سیاست چه عادلانه وچه ظالمانه اخرهردو شکست است بلکه ظالمانه درحال عمر بیشتری دارد ولی درتاریخ عادلانه میدرخشد وبهمین دلیل بایدهم دنیای دیگری-باشد- امریکا درزمان اقای کارتر هم ازلحاظ اخلاقی وگرستیژ صربه خورده بود وهم از لحاض اقتصادی- ومیابیست هردو را اصلاح کند مخالف شاه بود شاه ازطریق زکی یمانی سعی میکرد جلب توجه امریکا را بکند وزکی یمانی میدانست تغیرحکومت درایران نهایتا به سرنگونی عربستان منجر میشود ولذا ازشاه حمایت میکرد وراه بدست اوردن قلب های ریس جمهوری امریکا یاد میداد-کارتر برای انکه وضع افتصاد امریکا خوب شود یک قانونی درست کرد که قیمت نفت بین دوحد باشد حد ماکزیموم حداقل وحداکثر عربستان حداقل راقبول کردودارودسته اش-ایران یک گروه نادانی که اصلا سیاست وعواملی که ایجادسیاست میکند-نمیشناخت-به عربستان فرستاد انها گفتندکه عربستان حد وسط راقبول کند ومقداری ظرفیت فروشنفت ایران زیاد کند وگرنه شاه گله خواهد کرد- اینامر درسیاست یعنی شانه وشاخه میکشد-زکی یمانی بسیارعصبانی شد وگفت امریکا دروضع بسیاربدی است باید به امریکا کمک کرد-درثانیامریکائی اعتنای به شاه شماندارند من ایشان رانگه داشتم وازمن یطلبد من واسطه شوم که امریکائی اوراتغیرندهند- منداتحادیه اسلامی ایشان راوارد میکنم حالابرای من میخواهد شانه وشاخ بکشد از اطاق خارج میشود ودرب را محکم میکوبد-این خبردرابادان پیچید-عد های میگفتند درهرحال ازشاه باید حمایت کرد ولی انقلابیون میگفتند شکاف راباید بیشتر کرد-زمانی کارتربهایران امد واز شاه حمایت کرد همهتوجه شدند شاه تسلیم امر کارتر شده است ووضع مداوم خرابتر میشود-حزب رستاخیز وقتیکه اساسنامه ایخداشرانوشت وکار های اولیه کرد حال میبایست دبیرکل انتخاب کند از ابادان سه نفر بریاست خانم مدیرمدرسه شهدخت به تهران رفتند ایشن سرپرست بخش خارجی وهمچنین ریس انتخاب کاندید ها شد البته درتهران اعضای دگری برای ایندوکمسیون انتخاب شدند وریس این خانم بود- وایشن ده کاندیدراارزیابی سنگین کرد وسرانجام سه نفر برمنطق مثال اقای جمشیداموزگار 86 نمره ودیگری 68 نمره ودیگری 48 نمره اعلام کردند وگفتندانتخاب باشما است اتفاق اقای جمشید اموزگار انتخاب شد با غرور کامل باز گشتند وفرماغندار جلوی رفت وتشکر کردودیگر سئوالت مدرسه ایشان اعلام میکرد وورقه نهائی انجا تصحیح میشد وچریان با اب وتاب کامل ایشان شرح میدادودرجریان نفت ایشان با اقای جمشید اموزگار تماس برقرار کرد-مهمداخله کنید وایشان فرموده بود-زمانی کهخدمت شاه ریدم گفتم من فقط یک شرط دارم وان این است درموردنفت من مداخله و ورود نمیکنم وقرا ر است که ایشان استعفا دهد وبرادراش سیروس اموزگار وزیر شود- ومنهم درخواست انتقال به شیراز داده ام وفقط دوهفته دیگرمهمان شماهستم هربدی وخوبی برمن بخشید ومن دانجا میزبان شمتهستم توسط اقای بهائی درجیان شماخواهم بود وجناب اقای بهئی هم مطالب خبر تائید کرد وگفت این زکی یمانی بیتربیت وبی ادب ونمک نشناس میخواست دراینده مورد طنز وجوک واقع شود واقای دفتردار سرافکنده میخواست سوراخ موشی به قیمت یکملیون دلار بخرد شهرت یک شمشیردولبه است لذت زیادی میاورد جان تلخی وحشتناکی دارد-درحدیث است ازشهرت بپرهیزید این امرمنافات با اجرای تکلیف نیست اعمال تکلیف کنید ولی بدنبال شهرت باشید- حضرت علامهالدهر ایات الله محمدحسین طابطائی ایشان گشتن که یکبارناز جماعت بخوندقبول نکرد-مشهور است که جضرت شیخ عباس قمی رحمت الله علیه به مشهدمقدس رفته بودند-علمااصرار کردندکه ایشان درمسجد گوهر شاد نماز بخواند به اصرار علما ایشان پیشنماز شددرسجود مردممداوم تکبیر میگفتندوبه صف نماز میپپوستد- ایشانهم سجده را طولانی کرد یک دفعه ایشان باخودگفت عجب صفی-شدایشانبخودامدالبته هیچ اشکالی ندارد دردست افراد مخصواصا درپیران نیست که لحظهای بفکری فرورودولی ایشان فرمودند من مریض م نماز را کسی بخواند وواقعاتصور کردند مریض هستندولی بعذا ایشان جریان راگفتند-ادامه دارد