بسم الله الرحمن الرحیم- باید عظمت سلطان واعظین- این سئوال را ازخودم کردم چرا محور بحثهای جدلی شیعه با اهل سنت بی اثر است بلافاصله این مطلب افتادم که حضرت رسول اکرم صلواتهالله علیه واله والسم با حالت حزن وحسرت به قبرستان بقیع امدند وگفتند خوش به حالشما که دراین جا ارمیده اید بزودی پاره های تاریکی همه جا را خواهد گرفت وبقول حضرت امام رحمت الله علیه": وضع انطور؟": این برای چه کسانی فرمودند ومسلم بود برای انهائی که حاکم میشوند- وبقول ظریفی اعتدال دیگر جاذبیت نداشت وافراط گری جای خوداش را باز کردومشت خوداش را حواله ادامه جریانی کردکه درحال حرکت بودوبه سمت جراینی رفت که قبلا طرفداران زیادی داشت وخوشنتی را اشکار کرد که ترس در دل افرادی ایجاد کرد که مایل به چنین تغیری نبودند وازحمایت جریان اسلامی قبل برخوردار بودند وجرئت بحث سیاسی را نداشتند- وهمچنان که عظمت میفرماید یک اجماع را به یک اجماع دیگر تبدیل کردند که همیشه در تاریخ طرفداران زیادی داشت وهمیشه قران به این نوع اجماع هشدارهای کوبنده داده است ومداوم برانها عذاب کوبنده امده است داستان چهل سال یهود درصحرا جرائم خفیف ان محسوب میشود ویاد اوری کرده است که من با کسی شوخی ندارم ببنید با پیمبران چگونه عمل میکنم وچه امتحانات سختی میگیرم وشش دنگ مراقب انان هستم رها نیستند- انان این جریان را تا امروز در سطح جهان اسلام گشترش دادند واز حماقت نسبی گاهی تا حد حماقت مطلق و بچه گانه بسط دادند وگاهی همان وجه را نشان دادند که مشرکین درمقابل موحدان نشان میدادند وگاها عکس العملی مانند انان داشتند وترور اغاز کار شد جالب انکه پیوستن حضرت علی علیه السلام به چهار خلفای راشدین که عددانرا سیاست معین که با تاخیر فراوانرخ داد کار اصحاب نبود فشار شیعیان بودوزمانی طولی ماجرا طول کشید وان چهار تا واین پنچ تا ائمه خیر جمع تضادی نگفتنی را به امت اسلامی عرضه کردند که معنای وحدت را به خوبی روشن کنند؟ بقول امروزی ها از راست افراطی تا چپ افراطی- ومسلم بود که مشکلات چشمه های بحران را فوران خواهد داد وانبار مهمات را بوجود خواهد اورد وراست افراطی جنگاور خواهد شد ومعتدل وچپ مداوم پیام خواهد داد وسرانجام در زمان مفتضی اقدام خواهد کرد واین راست افراطی است که سرانجام مجبور میشود که موزیک خودرا ملایم تر کند وسرانجام سیاست بازی خود را درجهتی سوق میدهد که اصول وفروع قطبی شود وازهمدیگر فاصله مشخص ومتضاد گرفته شود دفاع طرف مقابل حمله تلقی میشود وحمله خوداش دفاع نام گرفته میشود.مجبور میشوند اصل وسرچشمه را به نفع خود مصادر کنند وانر امشوش بسازنند واین نسبت را به دیگری بدهند واصولا حرکت سیاسی حتی ازمنطق واصولی که بیان میکنند خارج میشود ودرحقیقت بر اساس بار ی به هرجهت ومقتضای روز عمل میشود وکسی هم نمیفهمد که مریض مالیخولیائی صحنه گردان بوده است ودیگران در سطح کودکان که گفته دیگران را بیان میکنند تبدیل میکنند- که سرانجام راهی جز انقلاب نخواهد بود ومتاسفانه برا ی نجات خودشان مداوم مسئله را بغرنج وپیچیده میکنند واین فصلی است که مداوم راست افراطی انرا تکرار میکند