بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- قران مجید امر میفرماید – که کتاب الله محکم بگیرید در عمل به ان کوتاهی نکنید حرمت وقداست قران پاس بدارید شخص دامام صادق علیه السلام به خانه دعوت کرد و حضرت که وارد اطاق شد ناگهان چهره ا ش برافروخته شد و لبان مبارک به جنبش درامد صاحبا خانه ترسید وگفت جانمن وپدرمادر فدای توچه اتفاقی افتاد فرمودند من دعا کردم که خانه ازبلیات دور مان زیرا قران درکف خانه است هرلحظه امکانداردزلزله این خانه را نابود کند قران باید درطاقجه ویاجای رفیعی باشد-مرحوم ایت الله حضرت محمدتقی جعفری درکتاب ایشان همذکر شده است که وارد خانهای شدند وقران روی دسته مبل بود وایشان نارخت شدندوگفتندبرکت خانه ازبین میرود- قران درطاقجه بگذارید ودیگ مقدسات منند اولتوحید .پس نبوت امامت وهرچه دیگیر کهمقدس است همین مطلب درباره ان صدق میکند—دنیا هم نسبت به ایدولوژیِ خوداش چنین است- اگر بیبند و باری دارد- این ولنگاری قانون است وانجا که قانون نکتهای میگوید مثلا امنیت منافع وپرستیژکسی عدول کند وخارج شود محکم پاسخ خواهد گرفت- اما درقران – درباره اسلام میفرماید- کلمته الله هی اللعیا دین دین الهی همیشه درتمام ابعاد درزمان خود بهترین وبالترین بوده است ودرمورد اسلام عزیز صدق میکند-ممکن است فردی بگوید من نمیخواهم درس بخوانم ولی مومن ومومنات حق چنین حرف زدن راندارند بهترین شلگردان بایدمومنیومومنات باشند ئدرتمام ابعاد بایدکار کنند که خیلی مسوئلت سنگنینی است هم درامر دنایئی وهم درامر اخرتی – به شدت کار کنند وتمام ایدولوژی ها- رصد کنند خوبی های انها درک کنند وبدی ها انهاراهم درک کنند وازانها درخوبی ها جلو بیفتند- وبدی ها را نابود کنند-درکره شمالی یک شهرستان بسط دادند ساختمان مانند قطار به موازات هم ساخته شده است مثلا ده ردیف مال یک شرکت بوده است همه مانندپادگان از یکزسیمان خاصی ساخته شده است-خوب این ساختمان ها طبقاتی نیستند یک امر بسیار مهم است ولی از ارشتیکت وهنرهم بهره ای ندارد خداوندمنان درقرانمیفرماید مابرای ش ما لولو ومرجان درست کردیم کهفقط برای زیبائی است اتاحدی طلا ونقره حس زیلئی حتما درشخصیت انسان بشرط تعادل موثر واقع میشودبعنوان مثال گل ها – حتی درختان میو هزیبا هستندحتی اب بسیر زیبا است اسمان زیبا است خورشید زیبا است کوه ها دشت وغیره زیبا هستند کاراینها که تمام شد بهانه گفتندبه منزل بروید تا اطلاع بعدی به شما گفته شود خوب حالا نوبت دیگران است که همه سرکارباشند واین خوب است- درحالیکهانها متمایل هستندپس از مدتی استراحت دوباره سرکاربیایند خوب اینمدت بایدبتوانند به مسافرت بروند حداقل در خود کشور ه ساحل برونند وماهیگیری کنند وکارهای دیگری یادبگیرنند حتی بخارج برونند این قبض وتنگی مال ما است نه مال خداوندمنان ممکن است یکمدتی تنگی باشد ولیبعدتبدیل به گشایش میشود چینی ها درسال اماراشمال گذشته است ده میلیون تنهاازطریق هواپیما به خارج میرونند- باکمبودی روبرو نشدند خداوندمنان اهل گشایش ورحمت است- روز ی من به اداره رفتمکه حکم جدید بگیرم مسئول اداره فرمودند که شکا که دینی درس میدهید البته تخصص من دینی نبود بعلت کمبود من دینی درس میدادم ویکگروهتهیه کردیک کار فرد درطول سالارزیابی میکند وسئوالی میکند ونمره میدهد شمابروید ان ورقه رابگیرید بیاورید یک نامه معرفی هم ایشان نوشتند ومن رفتم وارد اطاق شدم دوتا خانم بود ودوتا اقای نامه به یک خانم دادن- ایشان ازپنچ بهمن پنجداد وتمضا کرد ویک اقا هم پنچ داد وامضار کرد وان خانم پنچ داد وامضا کرد اقای دیگر فرمودند اجازه بدهیدمن از ایشان سئوال کنم یکاز خانم ها ایشان معرفی کردن تازه به شیراز امدند وبه گروه ما پیوستند وفوق لیسان فقه اهل سنت از دانشگاه تهران هستند وسنی هستند- ایشان ازمن سئوال کرد کجای قران اسمی از حضرت علی علیه السلام برده است- من گفتم کجای قران نمای از شورا بیا پنج نفرباشد برده است که تامروز ملاک است مگر وحی امده است انهم فقط برای جناباقایاابوبکر وحضرت علی علیه السلام ولاغیر ایشان فرمودند پنچ یاهفت هردو امده است ولی این شورا ابوبکر ا انتخاب نکرد بلکه کاندید کرد-من گفتم خوب علی علیه السلام راهم کندید میکرد وتعداد زیادتری هم کاندید میشدند- ودرضمن جناب خلیفه دوم تاحدی مردم را ترساند- ایشان فرمود رف شما تاحدی درست است علی علیه السلام کاندیدنبود زیرا بیان شدمنصوب است نصضب شده است ولی اقایان نصب راقبول نکردند بله مقداری اقای عمر از زور استفاده کردولی بعدا مردم قبول کردند همان مردمی که برای اسلام شمشیر کشیدند وشهید شدند چرا ساکت مانند ان پنج نفر ان چنان زوری نداشتند ومصلحت را من قبول ندارم من گفتم زمانی قمپوس غلام ارانی اقای عمر ان غول نتراشیدن ونخراشیده دست علی علیه السلام را بست وحلقه طناب گرد ن ایشان انداخت وبیرن امد شصت وپنچ نفر بیروندرب خانه ایستاده دیده بودندتااین وضع رادیدن بشدت متحیر شدندوگریان شدند وربیر شمشیر ا کشیدوانهم تعدادی درحدودنه نفربه بالا شمشیر کشیدندوزبیر گفت پنج دقیه فرصت دهم جناب عمر علی علیه السلام را رها کن ضرف کوتاه ای دودست را میزنم ولی عمر فحشی دادوگفت شمشیرابده وایشان گفت جرئتی شمشیربدست بیار وعلی علیه السلم فرمودن زبیر شمشیررا بده وجناب عمر به یکتبختری وغروی شمشیر پرفت وبرسنک زد وشمشیر شکست وزبیرسخت ناراحت شد وگفت اگر علی علیه السلام دستورندادهبودندجرئتی که شمشمیرازدست من بیروبیاوری نداشتی- ایشان فرمودپس علی علیه السلام انجا مخالفت نکرد درهرحال تاریخ چنین رقم خورده است من بسیاری فکردم- فهمیدم تنها جوابان است درقیامت بگویم حضرت علی علیه السلام حکومت راواگذار کرد- من خواستم وادبحث شوم یکی از خانم ها فرمودن وقت تمام شد افرادپشت درب هستند وایشان فرمودند باز همدیگررا ببینیم- ایشان فرمودند که من به شما عدد چهار میدهمزیرا نمره ما دوتا دونیم است- دونیم ولی مجادله وخوب حریف بودن است سواد داشته باشد حریف خوبی نباشدبدرد-اموزش وپرورش نمیخورد- البته باشرایط ان زمان شما این دوینم را گرفتید ولی دراستدلالکمی کمبود دارید-من یک ونیم دادم-تمنا ی من این است که به برادران اهل سنت- شمادرس ندهید من گفتم حرف شمادرست است من دران شرایط نیستم که برادران اهل سنت درس بدهم یکی از خانم هافرمودند ماا صلا اجازه نمیدهیم- که یک برادر ویاخواهر شیعی به بچه های اهل سنت تدرسی کنند حتما باید فردسنی باشد واگرنبود خودشان میخوانندوسوائلاز تهران توسط برادران سنی تهی میشود وارسال میشود وغالبا بصورت تست است- مسئله چالش وجدال احسن یک علم خاص است کهماتوجهنداریم ومیبایست دراین زمینه برای ایدولوژی مطرح جهان این فن بخوبی رشد کند وواردمعرکه براساس مصلحت های روز شود وافرادخودی ویناخودی تا حدی روشن کند کهمتسفانه مااز جهان عقبتر هستیم انشااله دراین زمینه کارهیا خوبی بشود انشاالله