بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-چالش نئو لیبرالیسم- یا ازادی بازار-- لیبرا لیسیم زیربنای ان از فئو دالیسیم در اروپا شروع شد دلیل انم به این علت بود فئودال ها چون ثروت کلان داشتند زیادبفکر صنعت نبودند گرچه بعضی بخش ها از صنعت مانند بخش نظامی وساختمان وجاده غیره را مورد توجه قرارداده بودند وبعلت کمبود کار کشاورزی عد ه ای بفکر صنعت افتادند خود فئوادل ها دربخشی از صنعت را رواج کمی دادنداین صنعت کران کم کم کلا خودرا به فرانسه میبردند وچون ارزشمالی فرانسه جای دلار امروز بودودرصنعت هم بسیارجلوبود وفئودال ها بخصوص فئودال های اروپا مرکزی مایل نبودند صنعت سوداور مال مردم باشد باانها مبارزه میکردند این خردهبورژوازی کم کم در فرانسه پایگاه بدست اورد و انها برای پیشرفت خود فرهنگ لبیرالیسیم واخلاق لیرالیسم وسیاست لیبررالیسم بوجوداورند هیم جا است که اقای مارکس میگیود اقتصاد زیربنا است وفرهنگ واخلاق وسیاست روبنا است وانها تلاشزیادی کردند ودانشگاه های ایجاد کردند وصنعت را رونق دادند وصسود کم میگرفتندوحقوق زیاد میدادند- اما این لیبرالیسم بعدا یک طرفه بنفع دولت شد- ودولت دیگیر دمکراسی راقبول نداشت وقواین خودراقبول داشت ونظریه مردم راقبول نمیکرد- لذا بعدا بعجای لیبرالیسیم نو لیبرایسم بوجودامد که لیبرالیسم دوطرفه باشد وکمون یست سخت مخالف لیبرالیسم شدند- اما چراهمه جا این لیبرالیسم پاسخگو نیست- بعنوان مثال چین کمونیست که بسیارایراد میگیرنند همه جا درچین قوانین لیبرالیسم بوجود ندارد- البته این مطالب مال چندین سال پیش است- درچین کمونیست فقط برای پانصد میلیون نفر زمین مناسب وجود دارد که درانجا لیبرالیسیم بخوبی جواب میدهد کهالان هم بصورت تا حدی لیبرایسم است ولی برای هشتصد میلیون چنین مکانی وجودندارد مثلا افرادی که دردشت معرف گبی زندگی میکردندکه امروز حتی برای یک وعده نهارهم امکان ندارد این افراد وچ دادند به چنگل ها ویا حشیه بعضیرد مکانها ویاجاهائیکه زیاد از لحاظ اقتصادی ارزشمند نیستنددرنتجه بازار درانجا سرمایه گذاری نمیکنددوئلت مواد اولیه به انها میدهد وانها برای خودخانه وسازمان هایدیگر میسازنند وباز ارلحاظ کشاورزی فقط یک وعده غذا خودرا درمی اورند – دوم تصور میکردند که بازار روش متعادل را بکار میبرد انچه بنفع ملت است ولی درحقیقت اینطور نشد ومسئله عرضه وتقاضا به جلو امد که بازار همیشه عرضه کمتراز تقاضا بود ودنیجه قیمتها بالا بود ومداوم برای سوداوری به اتوماتیک کردن روی اوردند وبیکاری شروع شد گرچه سعی شد که کارهای جدیدی ابداع کنندولی رشد جمعیت بیش از نرخ کاربود ورقابت وحشتناک اقتصادضعیف توسط اقتصاد قوی بلعیده شد- درکل باید لحاظ کرد – اما دراسلام فرهنگ واخلاق وسیاست ربطی به اقتصادندارد اینها مستقل هستند البته بین این چهارمولفه یک تعاملی وجود دارد –که سیستم پویا وزنده وکارامدرابوجود میاورد وهمگرای فوقالعاده زیادی دارنددر اسلام بجز اسلام سه مذهب ابراهیمی ازادی تبلیغ دارند ومابقیه کافر ذمی هستند که حق تبلیغ ندارند- حتی قوانین ایینی وحقوقی خاص هم یعنی مناسک ندارند- برای انکه کذب مطلق هستند- اما دولت اسلامی مسئول کل مردم وملت است وبایدبودجه لازم را کسب کنذ اگر ازطر یق بازار ازاد کسب شود اشکالی ندارد-ولی امکان پذیر نیست مجبلور میشودمقداری از تروت های طبیعی وکارخانجات خاص را دراختیار داشته باشد- وبخشی را میتواد به تعاونی به یک شهربدهد ومالیات نگیرد وانها بتواند برایان شهر سودهمگانی ایجادکند- در رژیم منحوس پهلوی کارخنجات دولتی وحتی صنعت نفت مداوم به روز نشد .کشور کم کم با بحران ربروشد ومجبوربود همان کالارا از خارج تهیه کنند- مانند مخابرات زیمنس- حال ان کارخانجات بشدت عقب اتاده است ودلت سرمایه لازم راندارد باید به بخش خصوصی بدهند که از زیرساختی که دارد استفاده کندوانرابروز کند ومابقه خود بروز کند وازان سودبجوید