بسم الله الرحمن الرحیم- اصل امربین الامرین- امام صادق علیه السلام ازان امر درمورد مسائل اجتماعی وامرمعروف ونهی از منکر استفاده کرده است- این اصل عقلانی میبایست درتمام موارد پائین دستی هم بکار رود ولی همان طور که امام صادق علیه السلام میفرماید نقش اصلی ان درهدف افرینش انسان ارتقا انسان یا قرب انسان درنزد خداوند است- انسان یا به مکتب جبر گرایش پیدا میکند ویا تفویض همان طور که در دنیا ما هم بلوک سابق کمونیست گرایش به جبر بود وغرب هم گرایش به تفویض داشت ودرتمدنهای سابق یونان وعربستان بت پرستان مکتب جبر داشتند وضد بت پرستان مکتب تفویض داشته اند امروزه بعضی به اعتقاد گذشته باز گشتند که ستاره هر فرد یاروزگار یا سرنوشت همه چیز رابرای انسان تعین میکند وبعضی معتقد هستند دنیا بی در وپیکر است ورها است وخودانسان همه چیز راباید تنظیم کند که علم بسیار اندکی از این دنیای پویا دارد-گرچه با اندک دقتی میتوان فهمید که کم کم به سمت همان امر بین الامربین درحال نزدیک شدن هستیم- من از چند حدیث در بیان مثال امام علیه السلام استفاده کردم درمثالی امام علیه السلام میفرماید اگر دیدی فردی گناه میکند نه میتوانی بگوئی عمل کن که عمل مورد نظر الهی است ونه میتوانی اورا رها کنی ونهی ازمنکر نکنی که چون اثر ندارد جبر است وباید طبق دستورات الهی اورا ارشاد کنی .اگر گفت ازکجا عمل من منکر است جواب میدهی چون خداوند فرموده است وتو دارای اختیار هستی ودارای عقل هستی و ونه میتوانی اور به رنجیر بکشی وازاین عمل منع کنی چون جبر مطلق نیست وازادی فرد حق فرد است ولی چناچه دراین عمل زیانی به جامعه وبه فرد دیگر وارد شود در تمام دنیای امروز از حقوق جامعه وفرد دفاع میشود ویک امر جهانی است پذیرفته شده است- پس ازادی فرد ملحوظ میشود وکسی به اجبار به کاری یا عملی نمیتوان وادار کرد ونمی توان انرا رهاکرد وارشاد نکرد وحقوق جامعه وافراد دیگر را درنظر نگرفت وهمین مثال هم درمورد تفویض میباشد نمیتوان بعنوانازادی هردروغ ویا باطلی اجازه رواج داد وباید انرا رسوا کرد ونمیتوان فردی را عقایدی که دارد به زور از ان عقاید خارج کرد ودراین مورد اسلام راه حل منطقی اش را بیان کرده است وحد ها را بخوبی تبعین ولحاظ کرده است- امام علیه السلام مقرماید تنها لطف عظیم الهی که فاصله اسمان تا زمین بزرگتر است بلکه میتوان تفسیر کرد برای افراد مومن عادی از بهشت تاز مین است وبرای معصومین از نزد خداوند تا زمین است درهمین امر بینالامرین است- زیر اگر خداوند جبر میکرد انسان مقامی مانند فرشتگان داشت که حد ثابت دارنند واگر به انسان امر را تفویض میکرد بسیار موارد از حیوانات هم پائین تر است وبسیار موارد راه غلط را مپیماید همانطور که در زمان حال شاهد هستیم وراه قرب را نمیتواند بدست اورد- اما خداوند با فیوضات خود مسائل مشکل راحل میکند که انسان طاقت درک وکشف انرا نداشت درست مانند استادی که مسائل پیچیده را به انسان نشان میدهد وباعث تکامل عقل ودانش انسان میشود وانگاه انسان دران فضا به شناوری دست میزند به درک وفهم جدیدی دست میابد واینراه به نهایت است ودر سطح پائین دستی که انسان به نعمت های تازه واستفاده ازاین نعمت هامیپردازد ودر بالا دستی به شناخت خداوند درسطح بالاتر که بالاترین شیفتگی را بوجود میاورد که هرد وموارد بخصوص اهداف بالادستی امام معصوم نقش تعین کننده دارد