بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-بحث واحدیت واحدیت از یکی از بحث های مهم توحید شناسی است-واحدیت – درحقیقت دارای نوع است ولی ا ز ان نوع یکی بیشتر نیست- میتواند دومی هم داشته باشد واحدیت- یعنی یک نوع وفقط یک نمونه ومصدا ق دارد- دومی هرگزنخواهد داشت-خداوند درقران هم واحد بکار برده است وهم احد بکاربرده است که در جای خود بسیار دقیق است زمانی که یهود از پیامبر اکرمصلواه الله علیه واله والسلم بیان میکنند کگه توحید را رای ما تعریف کنید- س.ره اخلاص ویا توحید از اصطلاح احد- استفاده میکند –قل هوالله احد- تا مسیحیان درک کننند که حضرت مسیح علیه السلام خداوند نیست پس مخلوق است کلمه فرزند برای خداوند منان نه زیبنده است ونه درست است- فرزند داشتن مال بشر است- خداوند منان که خصوصیات بشری ندارد- خداوند منان خواسته است که حضرت مسیح علیه السلام یک ویژگی خاصی داشته باشد- که یک احدیت نسبی برای حضرت مسیح علیه السلام داشته باشد ومانباید انرلوث کنیم وبر یا حضرت مسیح علیه السلام یک پدر بتراشیم- مخلوقات- یکنوع دارند – ک واحد دارند وهریک مخلوق هم یک احدبت- نسبی دارد- چون خداوندمنان علم وقدرت بی پایان دارد درهرموجودی خصوصیات نوع وخاصی برای هرموجود قراردارد است- که این امر اثبات توحید را اسان هم میکند—ولی خداوندمنان مطلقا وکلا احدیت دارد- لذا باهیچ موجودی وجه تشابهه ندارد- دراحدیت مطلق است-هرموجودی درشناخت عقلانی وفلسفی برای شناخت خداوند منان غنی وکامل است- ولی از لحاظ ظاهری ومادی دارای ضعفهای عمد دارد وفقر است وبه کمک خداوندمنان طی طریق میکند- لذا الرحمن الرحیم بقول عرفا صفت کریم درخداوند صفت غالب است ودوام همیشگی دارد ولی صفت جلالی ویا غضبی براساس حکمت است ونسبی است وحالت اضافه شدن دارد—مقدمه اول- هرموجود ی که ساخت ان باعناصر کمتر وپیچیدگی کمتری داشته باشد تولید ان اسان تر ودرنتجه زیادتر است ریسک وجودی کمتری دارد وهرچه به سمت عناصر بیشتر وپیچدیگی بیشتری برود ریسک وجودی اش بیشتر میشود وتعدادان کمتر میشودخداوندمنان در ذات بیب نهایت برای ذات صفت دارد که ان صفات بی نهایت هستند این ذات دوخاصیت پیدا میکند- اول ازهمه همیشه دوام ذات راتضمین میدهد دو م بسترساز ی برای بی نهایت صفات ثانویه میشود که انهاهم بینهایت صفت درحد بینهایت هستند که اولی حی بودن زنده بودن ودوم شعور ودرک وسوم الرحمنیت والرحمیت است- چون تمام ابعاد بی نهایت است احتمال وجودی ان صفر است چون هرعددی بگیریم تقسیم بر بی نهایت کنیم صفر میشود ولی اثبات وجودان به راحتی میشود- اینرا شانس میگویند- مثلا یک کسی بلیط بخت ازمکائی ویا لاتاری خریده است که میلیونهانفرهم خریدندازروی شانس برنده میشود ودرحقیقت ریسک ان بسیار ناچیز نزدیک به صفر بوده است- دومین خداوند هم احتمال انهم صفراست- مگر اثبات شود-فر ض کنیم دوتاخداوند منان بودند وهردو توافق کردن که قلمرو خود داشته باشند-مخلقوات هردو یکسان خواهد بودنظریه ایت الله علامه الدهر حضرت محمدحسین طباطبائی رحمت الله علیه والسلم باز هرمخلوقی یک خداوند بیشترنداشن نزد هرخدا بودسرنوشت اش یکسان بود چون حکمتها یکسان است درحالیکهخداوندمنان صادق است زوکانی که خودر احد مینامد پس احد است ودیگرهم خداوند تولیدی نیستودیگربوجود نخواهد امد-