بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است--فلسفه محض—که درغرب فلسفه متافیزیک نام داده اند- هر علم ودانشی دو خصلت مهم دارد- اول موضوع ومرزهای ان- دوم متد وروش تحقیق ان – ولی فلسفه محض- بدنبال شناخت طبیعت وخصوصیت- هستی یاوجود است- که درحقیقت بدون مرز است ونسبی گرائی ندارد- وتوسط قوه عقل ان دانش بدست می اید- قوه عقل درک مستقیم از حقایق دارد- خواست انسان از هستی بدنبال سئوالاتی است که درذهنانسان بوجود می اید- پاسخ به این سئوالات – فلسفه محض را بوجود میاورد-در تحقیق شناخت فلسفهمحض پیشفرض ان علم منطق است- که انهم یک دانش عقلانی است- یک نکته کلیدی دراینجا وجود داردکه تمام استعدادهای انسان دریک سیر تکاملی هستند- ودراین حالت اگر ماتخصص لازم را دربکاربردن صحیح این استعداد بدست نیاوریم- مثلا حس دیدن- ازخطا مصون نیستیم لذا درطول عمر باخطاهای گذشته روبرو میشویم- ولی عقل اینطور نیست یک استثنا است- زیرا از بدیهات شروع میکند بارشد عقلانی به سمت پییچدیگی های که از ترکیب بدیهایت بدست میاورد به سئوالات فلسفی خود پاسخ میدهد درطول زمان فلسفه رشد میکند ولی گذشته انکار نمیشود بلکه تائید میشود برخلاف علم تجربی- ایسئوال چرا روح وعقل دراغاز کامل نیست- درست است که روح وعقل غیرمادی است ولی درتکامل تدریجی باجسم مشابهت دارد وبین ایندو رابطه متقابل است-مثلا درمرغ عشق اثبات شده است توجه ماده به بچه خودتدریجی رشد میکند وبعضی در نقطه ای ثابت میشوند ولی بعضی شدت بیشتری پیدا میکنند- قوانین جزو متافیزیک وعقلانی است این قوانین بعضی ازانها نسبی گرائی است دریک محدوده ای ویاانواع خاص حاکم اسن کهبهان میتوان گفت متافیزیک خاص- وبعضی خصوصیات کلی تر هستی کل هستی حاکم هستند-مانند ان که هستی مساوی با استعداد وکمالات است- جناب اقای راسل-بیانی دارد که فلسفه قابل درک مستقیم نیست وبا ابهام وانواع تعریف روبرو است؟؟ علت اول این است که ریشه فلسفه غرب یونان است که درانجا فلسفه تعریف های مختلف وگاها متضاد دارد- درثانی یک خلط مبحث کرده است-ایشان یک مثال میزند که یک میزکهدران چنربرگ نوشته موجود است درشرایط نوری مختلف وفواصل مختلف وانسانهای مختلف ونقطه دیدمختلف رنگها مختلف است- این مربوط بهحس است مربوط به عقل نیست!! ایشان فرض میکند که رنگ چوب در حقیقت غیرازان باشد ما میبینم؟؟حال دوراه موجود است یا بهان رنگ واقعی میرسیو ویانمی رسیم انچان مسئله مهمی نیست تا اثبات نشده است که رنگ واقعی چگونه است همین رنگ ظاهری حکم کرده میشود- جواب عقلی ان این است که میز دارای یکرنگ است ویاهرجز ان داری یک رنگ است دران واحد که میز درای چند رنگ نمی تواند باشد هز جز ان داری یک رنگ است ولی حس چشمی بستگی به فیزیک چشم افراد وشرایط نوری وغیره رنگها میتواندمتفاوت باشد- اینمطلب که ایجادتضاد وابهام نمیکند!!