بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-امام باقرعلیه السلام-با تعدادی از اصحاب به شهری رفتن- که دعوت شده بودند- حاکم جبار از امام علیه السلام خوش اش نیامد وامام علیه السلام واصحاب بازگشتند همه جا گفته بودند به انها توجه نشود- این قدرت شیطان است- انسانهای ساده لوح را به اسانی فریب میدهد وبایدبه خداوند منان پناه برد مردم تصور میکردند حیات انها ومعیشت انها در دست حاکم است- این فکر غلط اساس اکثریت جوامع بشری است- امام علیه السلام ویاران ایشان در بخش کهن ومتروک شهرکه گویا قبلا یک کاروانسرا بوده است واین کاروانسرا محل زباله شهر بود که جای اندکی داشت- مستقر شدند-امام علیه متوجه شده عده ای از یاران- درحال گریه کردن هستند- امام عل را جویا شد گفتند بعلت انکه درکنار این زباله هستیم- مابرای خودمان گریه نمی کینم- اگر قرار باشد همیشه دروسط زباله باشیم ولی درنز باشیم بسیارخوشحال خواهیم بود- مااز جهت ناراحت هستیم که این مردم- قدر شمانمی شاسند وتابع یک فرد طاغوتی ستم کار هستند- ناگهان دیدند که زباله به بوستان تبدیل شد-امام علیه السلام هرگاه اراده کنیم- چنین میشود این عظمت انسان اگاه رانشان میدهد- عقل تغیر نمیکند قلب است که تغیر میکند یاروشن است ویاتاریک است- جهالت درمان اش اسان است بدنبال علم برود- هه چیزبرای او اشکار میشود- ولی شهوات است کهدرقلب تاثیرزیاد میگذارد وعقل را پس میزند ونمیداند باطل که شیرین است باطنش –اتش-است- خود ودیگران میسوزاند- طلبه چون در احادیث غور میکند وبه حدیث مطمئن اعتقادپیدا میکند-خداودرا رازق میداند-نه انگلستان را-