بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- بعضی از بزرگان ما درترجمه – بیان کردن- استقرا-یک امرتجربی است-درحالیکه یک امر عقلانی است- من نظریه استادخودم مرحوم رضویه که شخصا یک اشراق از ایشان دیدم- بیان میکنم-وهمان مثال را میزنم- ایشان فرمودند شماتعدادی – ساعت- وستن واچ-که قبلا دراین شهرت زیادی داشت- انتخاب کنید- وانها مانند هم بکار بی اندازید- اگر یک میلیادر بار یکسان بودن دلیل ندارد که دفعه بعد یکسان عمل کند- از لحاظ تجربی- اتفاق بشراولیه این طور کار میکند که مثلا هرچه قرمز است مفید است- هرچه زرد است بد است کم کم متوجه شد درجائی بامشکلات میشود همه اشیار در منقبض شدن کوچک مبیشوندولی اب بزرگ میشود- تجربه همان تعدادی که تجربه استکرده است قابل قبول است انهم مداوم باید دقت کند که اگر بخلاف نظر عمل شد فریب نخورد اما اگر ما بیایم وتحقیق کنیم که مواد این ساعت خصوصیات نها تاحدی ثابت است- ونقش ی که به انها دادیم تاحدی خاص ثابت است ونظمی که به انهادادیم- این نظم هم ثابت است- حال نتجه میگیرم- ساعت های وستن واچ- اگرعلت خاصی برانها وارد نشود مثل هم عمل خواهند کرد- نقش مدیریت این استکه بهمه افراد نقش دهد مانندان ساعت وانهادر سازمان انقش را با طیب خاطر بپذیرنند وبرای انها مشکل نباشدوانگیزه داشته باشند ومسائل دیگر تا سزمان بخوبی بچرخد هرروز-مثل دیروز مگر تغیرات سیستمی برقرار شود- رنسانس هم بهمین علت بوجودامد که افرادنقش خودرا قبول نداشتند-البته درخارج از سازمان سیاست سعی میکند که نقش بیرونی دهد