بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-جناب اقا ی فیلسوف- از یک نظر بی وطن است- زمانی که درباره متافیزک عام وکلی تحقیق میکند چون عقل یکی است لاجرم باید جواب هم یکی باشد ولی شیوه تحقیق به ا صطلاح شیوه نگریستن وفرمول بندی کردند به قول علما صورت بندی کردن- میتوانند متفاوت باشد ولی نتچه یکی است-مانند مسئله جبر واختیار یک جواب صحیح دارد- در اورپا درسابق غذا خوردن بعضی دها تمام کار خداوند منان میدانستند که انسان نقش نمادی داشت- یعنی نقش ظاهری داشت بعدا عدهای معتقد شدند کار فیزیکی ومادی است- وخداوندمنان نقشی ندارد- درباره زنان معتقد بودند اصلا درتمام ابعادبا مردان مختلف هستند وبعدا زنان درتمام ابعاد مساوی مردان هستند بقول استادمعزز حضرت ایت الله مرحوم زبرجد رحمت الله علیه اشکال در درک سهم است که بایدرابعادهای مختلف میزان سهمرا دقیقا مشخص کرد که امروزه تاحدی علم دارد به این سهم بندی نزدیک میشود ودرنتجه به اسلام عزیزنزدیک میشود این که بگویئ خاکستری نه سیاه ونه سفید – فایده ای – زیادندارد-اما درمتافیزیک خاص گرچه شعله از متافیزیک عام گرفته است- ولی برای یک هدف خاص است اینجا است که فلیسوف وطن پیدا میکند مثلا نقاط ضعف فرهنگی کشورخودرا برطرف کند فلسفه دراینجا بقول استادمرحوم علی اکبر حسینی سروری جاده صاف کن وراهنما است- میگوید از این فسمت بایدجاده ساخت وحال دراینجا بایدطونل زد مثال بیاوریم جنب مهندس طرح را در ذهنیت میکشدکه از معلومات خو داستفاده میکند ان معلومات سوژه هستند- زمانی ککه طرح کامل شد تبدل به ابژه میشود یعنی بایدعینت پیدا کند-حال این ابژه مهنسرا درساخت ساختمان راهنمائی میکند وبوجود میاورد- حال بحرانی بنام متافیزیک عام وخاص نداریم ولی درغرب بوجود اماده است بقول یک استاد سابق دانشگاه شیراز این بحران عمومی است- زیرا متافیزک عام سرانجانم به خداوندمیرسد-در نتجه خدا شناسی بوجوداوردن فرد درویش وصوفی است-که- دلائل زیادی دارد اوج ان در مسیحیت است وکمترین ان دریهو دیت به همین خاطر فیلسوفان ماننداقای راسل بامتافزیک الهی سخت مخالف بودند خیلی چای تعجب دارد که قطب دراویش حضرت علی علیه السلام است-درهرحال بسیارسخت است که انسان رابراساس سهمی بندی دقیق بار اورد که تنها از مذهب راستین قابل عمل اجرا است