بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است امید دارمکه اساتید به چشم عفو -وراهنمائی به اینجانب بنگرند—اولا کلمه- شنا- درلغت نامه اورده نشده است- که ب نظرحقیر بیش از کلمه –پرواز د ر ادبیات ما سابقه دارد وبه ان اهمیت داده شده است پرواز – اسم است وپس شنا هم اسم است وبقول کتاب لغت- به معنای درپیرامون یابقول علما- درمحدوده ویا حیطه شناکردن- ومیتوان گفت- شنائیدن- ولی معنای ان میابیست این باشد که یک ذی روح در اب شنا میکند دراین حیطه است نمیتوان گفت جسد دراب شنا میکند ومیبایست گفت جسد دراب شناور است- درکتاب لغت هرشی ای که دراب حرکت میکند بان هم شنا کردن اطلاق کرده است مثلا چوب دراب شنا میکند ودوم انطباق ان با لغت عربی است – درکتاب اغت عربی سباحت یعنی شنا-ماهم میگویم امروز شنا نداشتیم- ولی در کتاب فارسی سباح یعنی شناوری- سباح درلغت عرب – اسم فاعل است وشناوری درلغت فارسی حاصل مصدر است یعنی عمل شنا مگرچنین چیزی امکان دارد شناور وشناگری دوباب مختلف از شنا کردن هستند؟-لطفا این حقیر را ارشاد بفرمائید؟