بسم الله الرحمن الرحیم- نیم نگاهی به جناب حضرت حافظ-رحمت اله علیه-گرچه کارهای مطالعاتی فراوان برای خودم درست کردم که به هیچکدام انها بخوبی نمیرسم- مایل بودم بحث های مذهبی بزرگان قدیم ایران را با مطالعات خودم- بسنجم- خواستم از جناب حضرت حافظ رحمت الله علیه شروع کنم- تنبلی میکردم- یک تقویمی بنام تقویم حافظ- قرار براین گذاشتم در پاورقی شعری را از جناب حافظ رحمت الله علیه نوشته است را مورد کنکاش قرار بدهم- شعر صلاح کار- صلاح کار کجا ومن خراب کجا- اقایان اسوه دیانت؟؟ به جناب حافظ فرمودند –مرد خراب- ومحلی که که بعدا شرح میدهم برای گفتمان خودشان انتخاب کردند گفتند خرابات- یعنی بحث های جناب اقای حافظ مانند شراب خوردن حرام است بلکه بدتر است- جناب حضرت حافظ فرمودند خراب اباد است- از مسچد منتقل شدن به خرابات- خیلی عجیب است که بحثهای- سیاسی- اجتماعی – اقتصادی مانند درمسجد صحیح نیست- مگر این مطالب درقران نیامده است- مگر پیامبرم اکرم صلواته الله علیه واله والسلم بحث های دنیائی؟؟ درمسجد نبی نکردند- امام صادق علیه السلام اگر به ایشان فرصت میدادند همان بحث های حوزه درمسجد نبی بیان میکردند وبسیار بحث های دنیائی دارند درزمان رسول اکرم صلواته علیه واله والسلم در مسجدنبی زبان سریانی وعلم حسابداری را تعلیم میدادند- حال حافظ میفرماید به من میگویند خراب ومیخواهند صلاح کار را به من یاد دهند- میفرمانید -ببین تفاوت ره کزکجا است تا به کجا- وبخوبی فرهنگ زمانه را مشخص میکند—دلم زه صومعه بگرفت وخرقه سالوس- ضومعه متعلق به مسیحیت است خرقه بازی کارانها است حقیقت امر همین است که حالت تهاجمی دارند یهود ومسیحیت وبر دین اسلام میخماهند مداوم اشکا بگیرند وتثلیث بالاترین درجه عرفان است عظمت اش دراین است که انسان به خدائی میرسد؟؟ اوج تعالی است؟؟ که از یونان وفرهنگ کهن سابق گرقتند که فدی بنام هرکول به مقام خدائی میرسد- کجا است دیرمغان وشراب ناب کجا است- انصافا برادران زردتشی ربعضی موارد به مراتب یهودیان ومسیحیان هستند- زروی دوست دوست دل دشمنان چه دریابد- چراغ مرده کجا شمع افتاب کجا -دوستان جناب حافظ اول اهل دیرمغان وچون ایشان اهل طریقت است تا اهل شریعت- ئذخرابات است دشمنان چراغ مرده هستند ودوستان شمع افتا ب هستند- فغان کاین لولیان شوخ شیزین کار شهر اشوب- در زمان ساسانیان که نادان هائی تصور میکنند که درتمدن دستی داشتند که درحالیکه از یوناینان حتی فنقی= لبنان وبسیاری کشور های دیگر عقب مانده بودند چه پژشکی وچه کشتی سازی ونجوم وحتی علوم نظامی وظلم های بسیار زیاد وفاحش داشتند وفقط جمعیت زیادی داشتند وبعضی شهرها ماند اصفهان وهمدان وشیراز ومانندانان همت خودمردم بود نه انکه انان نقشی سازنده داشته باشند ودر استبداد حرف اول را میزدند کتبی که از انها باقی مانده است- نسبت به تمدن ها دیگر بسیار ناچیز است ومردم بسیار ناراحت بودند لذا تصمیم گرفتند از هندوستان لولیان شوخ شیرین کار بیاورنند که ترانه وموزیک شاد میزدند وبعدا ایرانیان از انها تقلید کردند واصطلاح شهر اشوب من تعبیر میکنم به- جا کن- درعرب در ادبیات وهنر وبحث سیاسی دقیق من برا ی اولین دریک محفلی یک خانم هنرمند نقاش وفلیسوف بادرجات بالای علمی با یک ادیب وسیاستمدار با درجات علمی ده دقیقه چالش انهارگوش کردم وجا کن شدم وبه سرعت بیرون امدم که انمجلات رابخرم ویک هفته دانشگاه نروم روزی بیست ساعت مطالعه میکردم وزمان رادرک نمیکردم دانشگاه9 یکدانشجوی ایرانی مامور کرد که وضع دمن روشن کنند وایشان فرمودند شما بی ادبی کردیباید دانشگاه را مطلع میکردی وگفتم از فردا می ایم وخانم استد گفت اگر بخواهی مداوم شیفته شوی به جائی نمیرسی- حافظ به اینان فرموده است شهراشوب درهر حال ئذسطحی عمیق بودند وجا کن میکردند واینان در دیر مغان میامدند- چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را- دوحالت است یابدنبال یکدرک عمیق رفتن ویابدنبال دنیا رفتن- ادامه دارد