بسم الله الرحمن الرحیم- برگرفته از سایت حضرت معزز عظمت جناب اقای ایت الله العظمی رحمت الله علیه اقای سیدعلی حسینی سیستانی دامت برکاته- من اخیرا متوجه شدم حضرت متعالی مستطاب شاگرد حضرت ایت العظمی رحمت الله علیه جناب اقای خوئی بوده اند-درحوزه دربا ره حضرت ایت العظمی مرحوم خوئی علیه السلام مطلبی شنیدم- خواستم ازان معظم له هم جویا شوم- که ایشان درسر کلاس در کتابخانه خودشان روی تشکی تدریس میکردند- نزدیک ظهر اندکی استراحت میکردند وافتابه- لگن خدمتشان میاوردند که وضو بگیرنند وسپس اندکی باز استراحت میکردند شروع به تدریس میکردند-دم اذان درس را تعطیل میکردند- یکدفعه زمانی که درحال استراحت بودند وافتابه –لگن- اورده بودند ایشان کنار کشیدند وتکیه دادند وارام فرمودند سلام الله یاامام زمان- بعداشاره کردند وارام گفتند –کاغذ وقلم- ایشان شروع به نوشتن کردند وسرا بعنوان تائید تکان میدادند وقتیکه نوشتن تمام شد روکردن به طلبه ها فرمودند دراین مورد فتوا از این پس چنین عمل میکنید وکاری به دیگران نداشته باشید همه چیز مرتب میشود!!- بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
شما جوانان عزیز را ـکه مسائلتان همچون مسائل شخص من و خانوادهام برایم اهمیت دارد ـ به هشتنصیحت سفارش میکنم؛ اندرزهایی که سعادت کامل این زندگی و حیات واپسین آدمیدر آن نهفته، و فشرده پیامهای خداوند سبحان به بندگان و پندهای حکیمان وبندگان صالح خدا و رهاورد تجربیات و دانش این جانب است:
1) لزوم اعتقاد راستین به خداوند سبحان و جهان آخرت :
بادلایل روشنی که برای این امر اقامه شده است و قضاوتهایی که آیین استواردر این باره نموده، مبادا کسی از شما در این باور کوتاهی کند. انسان بادرنگ اندیشمندانه، درمییابد که هر موجودی در این جهان، آفریدهای بدیع وتازه است و نشان از صانعی توانا و خالقی بزرگ دارد. خداوند متعال براییادآوری این نکته، از طریق انبیای خود، همواره پیامهایی را ابلاغ کرده ودر آنها روشن و مشخص نموده است که زندگی، در حقیقت عرصهای است برای آزمونبندگان خویش، تا نشان دهد که کدامیک نیکوکارتر هستند؛ بنابراین، هر کهوجود خداوند متعال و روز آخرت را نادیده بگیرد و به آنها ایمان نیاورد، ازمعنا و افق و فرجام زندگی غافل مانده و رمز و راز تکاپوی در آن رادرنیافته است؛ ازاینرو، یکایک شما وظیفه دارید از این باور خود پاسداریکنید و آن را که بهراستی هم پراهمیتترین واقعیت است، گرامیترین امورخویش برشمارید، بلکه باید بکوشید تا یقین و ارزش این باور در شما چندانفزونی یابد که گویا همیشه پیش روی او ایستادهاید و او با نگاه نافذ وتیزبین خود شما را نظاره میکند؛ که گفتهاند: «چون صبح شود، شبروان رابستایند».
چنانچه آدمی در دورهای از سالهای جوانی، ضعفی در دین خوداحساس کند؛ و به عنوان مثال، انجام واجبات را دشوار بشمارد یا به لذتهایدنیوی گرایش داشته باشد، اما هرگز نباید ارتباط خود با خداوند متعال راکاملاً قطع کند و بدین ترتیب راه بازگشت را برای خود ناهموار سازد. انسانباید این نکته را بداند که اگر در هنگام احساس توانایی و عافیت، به قدرت وسلامت خود مغرور شود و فرمان خداوند سبحان را ناچیز شمارد، سرانجام، درهنگام ناتوانی و ضعف، چارهای جز بازگشت به سوی پروردگار ندارد؛ بنابراین،از همان عنفوان جوانی که مدت زمان محدودی بیش نیست، باید در فکر دوره ضعف وسستی و بیماری و سالمندی خود در آینده زندگیاش باشد.
مبادا انسان درنتیجه پیروی از شبهاتی که برای یافتن راهحلی برای آنها صبر پیشه نکرده، یابا تکیه بر افکار ناپخته، یا تحت تأثیر لذتها و پیرایههای زندگانی، یارنجیدهخاطر از سوءاستفادههای شخصیِ بعضی افراد از نام دین، رفتار و کردارنادرست خود را مشروع جلوه دهد، و از این رهگذر، در اصول ثابت دین به تردیدبیفتد؛ زیرا حقیقت چیزی نیست که با رفتار مردم سنجیده میشود، بلکه شخصیتها را باید با حقیقت به آزمون کشید.
مطالب جالبی فرمودند اول دانشگاه ها انسان رااز دین دور میکنددرحالیکه بایدنزدیک کند وهرعلمی نشان از توحید دارد وگرنه علم نیست –جهل است- دلپذیر است اساتید محترم بهنکات ایتی دورس هم اشاره داشته باشند وهم چگونه درس خواندن که موفق شدند وهم چگونه دین رادرک کردند بیان کنند- وبخش روانشناسی درغرب معتقد هستندفرد درهرموردی ولو نیمدرصد درموردی اشتیاق داشته باشد- روانشناسی میتواند به هشتاد درصد انرا برسناد وفقط دودرصد هستند که کد انها فرق میکند درتمام موارد این چنین است که بایدبرای انها یک روانشناسی جدید بوجد اورد