بسم الله الرحمن الرحیم-جناب اقای گنجی درباره ان قران کلام الهی نیست تبعیت از یک الیت کرده است که معنقد است دعلوم الهی به پیامبر کرم صلواته الله علیه واله والسلم وتدوین قران با شخص پیامبر اکرم صلوالته الله علیه واله والسلم است که من هنوز استدلال را نمیدانم ولی تصور هم نمیکنم- ولی ایشان دلیلی نیاورد؟ وایشان یکبحثی فرمودند که من به حکومت سکولار اعتقاد دارم ؟- زیرا به اندیشه فقها توجه ندارم به اندیشه فیلسوفان وعرفا بخصوص ابن عربی معتقد هستم ومعتقد هستم خداوند بینهایت است ولذا باهرموجودی فاصله ندارد که البته این یک صفت الهی است وامام صادق علیه السلام برا ی نخبگان فرمودند انرا قدرت بدانید- درغرب به اینتجه رسیدند که معضل ترین وپیجیدترین علوم- سیاست است- از یک طرف بستری گسترده از علوم زیادی بهم بایدبافته شودکه هرکدام اندازه خاص دارد واز طرفی با انسان روبرو استکه فردا وجمعا بسیارمتنوع وپیچیده ومتغیر است- برای همین است که پازل تصویرسیاست تیکه های کوجکی ازان بدست امده استدرطول تاریخ انسان دربین علوم انسانی ئضعیفترین رشته سیاست بوده است واز جهات مختلف انسان را مجبور تغیر میکرده است ویک بعد ان خطرناک بوده ان است وفقط عوامیلی مثلا ماند قدرت ویا اجتماع ویا ارزوها ی انسان یاسنت ها ویا احکام پادشاهان و.قدرتمندان مقداری بحث شده است چیزی که انسان نتواند انرا عملی کند ویابسیارسخت باشدانسان به سمت اش نمیرود برخلاف فاسفه وعرفان واخلاق –اقتصاد- امنیت وغیره ولی پیامبران صلواته الله علیه واله والسلم- تاحدودی چهر چوبی قابل اجرا وسودمندی داشت بیان کردند ودراسلام اتفاقا فقه این تکلیف را داراست وبحث های سیاسی را شامل میشود یعنی اگر انسان بدنبال حداوند فلیسوف وعارف رفت میتواند بدنبال خداوند سیاستمدار وسیاست ساز هم برود بی نهایت بوده خداوندمنان ایجاب مکیند که خداوندمنان سیاست مدار وسیاست ساز هم باشد پس دلیلی برای سکولار شدن معنا ندارئد خداوندمنان درهر عصری درهزمینه چهارچوب هائی تعین کرده است که همان میزان کافی است- وبارشد انسان این چهارچوب هم تغیر میکند بسیاری از علوم که درارتباط با انسان است شناخت کامل ان مکان پذیر نیست-= مثال معروفی درجامعه شناسی است- درامریکا پول توجیبی که به دانش اموزان میدادند مسئله ساخت وامدن پول توجبیی زیاد کردن باز هم مسئله ساخت جناب مرحوم دکتر یمین الشریف در دانشگاه کلمبیا نیویرئوک روی همین قضیه با گروهی کار کرد به اینتجه رسید وپول بایدداد وباهم بیادمشورت کرد که چیزی خریده شود ودرضمت تعقل وروحیات وعلایق فرزندان را ومیزانی هم باید تجربه کنند بایدلحاظ کرد- یا انکه هرکشوری از لحاظ نظامی قویتر باشد امنیت بیشتری خواهد داشت وبمب اتمی ساخته شد وبعداز مدتی متوجه خطرات ان شدند ودرجهت کم کردن قدرت اتمی اغاز شد- متاسفانه درغرب چون فقط دینهای گذشته قبولدارند وبابعضی پیشرفتها ان ادیان هماهنگی ندارند وتصور میکند درامرسیاست فرضیه انها پاسخگو است لذا دین راذاز لحاظ سیاست خطرناک میداند ولی خودانها درهمین فرضیات خود درعمل بابحران ربرو میشوند لذا باید سیاست را دقیقا از وحی بعلاوه عقل ترسیم کرد وتخیلات واوهام واروزهای غیر علمی وغیرحقیقی کنار گذاشت