سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم-با سلام وتهنیت الهی برشمس طوس که مدینه فاضله بشری را ترسیم ومعرفی کرد- امام علیه السلام دارای علم غیب است که کاربردهای وسیعیدر رابطه باهدایت انسان هادارد- ودرموردی هدایت هالزوم پیدا میکند-امام علیه السلام از ان استفاده میکندکهدر احادیث نمونه های ان ذکر شده استدرباره ازدواج موقت هم حضرت معزز استادبزرگوارجناب مر حوم ایت الله زبرجدعلیه السلام رحمت الله علیه میفرمودندکه اگرازدواج موقت حرام بود وایجادنسل حرام زاده میکردامام علکس العمل خوداش را ظاهر میکردولوبر اساس علم غیب-درطول تاریخ بر اساس گفته ایشان ارتباط شیعیان درعالم اسلامی با امام علیه السلام بیش از ارتباط برادران اهل تسنن باعلمای خودشان بوده است ومداوم مسافرت به محضر امام علیه السلام میکردند واخرین اطلاعات را داشتد حوزه شهر ری وحوزه .قم کاروانهای زیادی داشتند که مداوم با امام درارتباط بودند-حتی شخصیت عظیم الشان حضرت فیض کاشانیرحمت الله علیه وحضرت اهوازی رحمت الله علیه کاروان داشتند کهبرادران اهل تسنن از این کاروان بریا مقاصدعلمی خودشان سود میجوستند- امام صادق علیه السلام اصحاب خاص راخواست وفرمودند هرچه حدیث از پدربزرگوارشان میدانید بگوئید وایشان تصحیح میکردند که این حدیث جعلی است وفرد جاعل راهم که یک خوارجی بودمعرفی میکردندویا این حدیث اینمقدارافتاده است- در زمان امام موسی کاظم علیه السلام کتب حدیت امام صادق علیه السلام خدمت ایشان بردند  وباز امام علیه السلام انهارا تصحیح کرد-نمونه هائی داریم که امام بهفلان شخص کاری نداشته باشیدوازاری به اونداشته باشید که بزودی شیعه میشود واقسام دیگر اما داستان امام رضا علیه السلام کاخ مامونازدوقسمت اندرونی وبیرونی تشکیل یافته بود در داخل اندرونی غیر از حرمسرا چنداطاق کوچک بر ای مهمانهای فامیلی داشت ویک سالن کوچک برای گفتگو ولی دربیرونی که چسبیده به اندرونی بود هلالی شکل بود ودوطبقه بود وبالکن داشت که اشپزخانه- وسالن بزرگ برا ی گرداوری جمعیت واطاق هایاداری بر اخریدن ویا پیک فرستادن وغیره- وسط این هلالیک خیابان عریض که امتداداش به خیابان شهر میشد قرار داشت اطراف این خیابان اب نماهای کوچک وباغچه های کوچک بود سمت است خانه های کوچک بر یا کینزان وندیمان وکارگران کاخ وسربازان گارد بودوسمت چپ خانه های شیکی که مخصوص مهمانی که مدتی مهمان کاخ بودندکه اولین خانه- خانه امام رضا علیه السلام وصلواته الله علیه واله والسلم بوده است ودربالکن هروقت امرای ارتش برای برنامه ای مامون احضار میکرد ازانجابرای انها سخنرانی میکرد-جلسه گفتمان امام علیه السلام بارهبران دینی جهان اسلام راین سالن کنفرانس قرار داشت که دربیرونی بود- شخصیتر جسته این گفتمان یک فرد مسیحی سریانی بودکه دراصل سریانینبود پدر ایشان  از نژاد سریانی نبود به شام مهاجرت کرده بود وباوجودانکه غول مسیحیت بودمردم شام برای اوارزشی قائل نشدند چون میبایست سریانی باشد- پسرش که باز غول مسیحیت بود حقه ای زد که پدرمن سریانی بوده است نامی که داشت انتخاب رهبر انجا بوده است اصل اسم اوفلان است که یک اسم سریانی بوده است مردم شام قبول کردند ایشان را به رهبری انتخاب کردند- وکسی ماجر ا نمیدانست- امام علیه السلام به نوبت پاسخ میدادند وکشاف هم پاسخ میدادند چند بار اینفرد سریانی تصور میکرد بحث تمام شده است دست خودرا بالا میبرد ولی متوجه میشد که امام علیه السلام ادامه میدهد دست اخر دست اش را پائین اورد امام رضا علیه السلام روکردن به ایشان وفرمودندفلانی پس فلانی باهمان اسم اصلی پدراش سئوالت رابپرس نوشتند چنددقیقه هاج واج به اطراف نگاه کردبه مامون نگاه کردکه ایا کسی متوجه شدیانشد- متوجه شد کسی چیزی نفهمید باز امام علیه السلام فرمودندفلانی سئوالت رابکن این جا یک نکته ظریفی موجود است چون این فردلیاقت داردامام علیه السلام از علم غیب  استفاه میکند ه سئوال نظری داشت سئوالت نظری زیادی مطرح شد زمانی که سئوالت نظری سئوال میشود محققا سئوالت عملی زیادی هم هست ونشان میدهد دین باچه ضعفی ربرو است بعد از پایان جلسه همه به خیابان رفتندودرباره جلسه بحث کردند وهمان جناب سریانی خدمت امام رسیدند وگفت یا امام شمااز طریقی اطلاع پیدا کردید ویاانکهاز علم غیب است وامام علیه السلم فرموداز علم غیب است وایاشن علت انرا بریا امام شرح داد وامام علیه السلام انرا تصدیق کر د وایشان شیعه شد وبیرون امد گروه سریانی که دویهودی وسه نفردیگر مسیحی بودند صدا کرد که به خدمت امام برسید وشیعه شویدورفتند و.شیعه شدند ودربیرون بحث درگرفت وجاسوسان مامون متوجه جریان به صورت مبهم شدند مامون این فرد سریانی خواست وگفت مادرشام مبلغ داریم شما انجا مسلمان نشدید چطور شدکهدراینجا شیعه شدید ایشان جریان راشرح دادوفرمودمن توصیه میکنم که شما بهنزد امام علیه السلام روید وشیع شویدوتابع ایشان گردید به نفع شما است


ارسال شده در توسط علی

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3
اردیبهشت 3
خرداد 3
تیر 3
مرداد 3
شهریور 3
مهر 3
آبان 3