بسم الله الرحمن الرحیم-بایدهای اخلاقی-یعنی چه کسی بایدتعین تکلیف بر ای اخلاق کند-اولا اخلاقرا چگونه بشناسد وچگونه عمل کند- اقایان درغرب میفرمایند مااخلاق به ظاهر عقلانی ومذهبی ازمایش -ونتجه نگرفته ایم- اخلاق مذهبی برای شروع خوب است ولی پایان هولناکی دارد اسم خداوندومقدس ومسیح علیه السلام راچاشنی میکند وکس حق اعتراض ندارد تا همه غرق شوند- وتنها راه نجات اخلاق سکولار است زیرا دومولفه سازنده – اول رضایت همگان راجلب میکند مانندلیبرال دمکراسی واگر درعمل نتوانست اخلاق موردپسنداکثریت ملاک است ولی سعی میکندکه به اقلیت کمترین ضربه نزند واگر نتوانست مقداری جبران میکند واگر باز نتوا نست میگویدهرجا جهان خواستیدبروید وماشمارا کمک میکنیم- امروزه کم بیش عقلای غرب نسبت بهاخلاق غرب هشدار دادند ولی راه حل باز سکولار میدانند وارد بحث های عقلانی کم میشوند ولی مردم اخلاق سکولار راقبول دارند بیادگفت توبخیر وما به سلامت ولی بقول معمار انقلاب رحمت الله علیه بگوشتان اخلاق ناب بخورد- پنبه درگوشتان نکنید-اما مسئله مهم ان است غرب نمیتواند ایرادبه مذهب بگیرد ولی زمانی که مذهب بر اساس مکتب خودشان بر انها ایراد بگیرد- بخواهد از زیربار مسئولیت بطریقی شانه خالی کند وتوپ رابه زمین حریف بفرست- بعنوان مثال چندی پیش یکمعلول ذهنی کسی اورا ازار داده بود سرشاخ میشود ونمیخواسته است اورابکشد ولی ضربه اوکاری میشود وفرد را میکشد سرانجام ان فرد رااعدام کردند حال درشهر فرگوسن که پلیس فردی سیاه پوست فرض کنیم ازار داده است- ان جناب پلیس ایشان را کشته استدرحالیکه قوانین به ظاهردار سفت وسخت ضد نژادی دارند بقدری بقثول ظریفی درلبنان یک گربه بدون دلیل گشتند واین مسئله حالت جهانی بخود گرفت- من شخصامعتقد هستمکه دستورکشتن از سلسله مراتب امده است- اقایان قبول نمیکنند خوب ایشان را محاکمه وحکم اعدام رابدهید چرا چنین نمیکنید واین بر خلاف دستو رات خودشما استمعلوم میشود زیر کاسه یک نیم کاسه است واگرتصور میکنید که شماحق داریداعتراض کنید ولی دیگران حق اعتراض عقلانی نداشته باشند جمله امام علیه السلام-که فرمودنداقای امریکا ورق بر گشته است یعنی اراده الهی است کهاین مطلبرا بخوبی درک نمیکنند سخت است واولین بار این امر پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم هشدار داد وقران بکرات اشاره کرده است قبل از انقلاب ایران امریکا اسوه علم وصداقت بود اگر میگفت میشود میشد واگر نمی شود نمیشد برایمن مسلم شد حرب دمکراتکردستان وکومله ومنافقین تمام طبق تحلیل امریکاعمل کردند وفکر میکردند دوماه تار چهارماه کار ایران تمام است خیلی هادرایران جا زدند وامام رحمت الله علیه این مطلب گوش زد کردند ولی کسی تا امروزباور نمیکند وبههمین علت بدنبال یک تحلیل سکولار میروند وجواب پیدا نمیکنندسریک کلاس دخترانهدرس دینی میدادم ومنافقین وکمونیست تحلیل میکردمروزی سرکلاس امدم دودانش اموز جدید داشتیم- بچه ها گفتند این دومنافق بودن که اخیرا از زندان خارج شدند واجازه بدهید این ها تحلیل خودشان بدهند من گفتم تحلیل من را شنیده اید گفتند بله- ومن سپس گفتم انهاراهم نقدکنید گفتندکاملا درست وحال ما انر باز میکنیم یکی گفت من دوم دبیرستانباحجاب سخت بودم وعلاقمند به منافقین شدم کهتاحدودی بعدفهمیدم خامی منبود که اطلاعات زیادی درباره اسلام ناب نداشتم وجناب اقای مسعود رجویمیفرمودند بعداز پیروزی ما من حوزه میزنم-خواهید طلبه هانزدحوزه من خواهند امد – افرادی بیسواد هستند کهدرک زماننمیکنند قدرت استباط انهازیر صفر است دانشگاه هاروارد ازمن خواسته است تدریس اسلام کنم ویاجزوات بدهیم منبخاطرانقلاب فرصت ندارم دانشگاه فرانسه همینجورمن باحجاب معتقدهستن نه الان بادلائلی شماخواهید نسل تحصیل کرده جزوات من به انهابرسد پشت پابه حوزه میزنندگردمن جمع میشوند وکم کم اینطور شد من هم کلاس میرفتم وهم کلاس ایدلوژی منافقین میرفتم به من گفتند درس را رها کن وریس یک گروه شد من گفتم من مایل هستم دانشگاه بروم وبعد تمام مدت دراختیارباشم- نکته حائز اهمیت اینجا است- که ایاشن فرمود من نمیگویم انهای میگویند که دنیارا بخوبی تحلیل میکنند ودقت اماری انها فوق العاده است بزودی این رژیم سرنگون میشود- بعدمتوجه میشدیم یک سری اشکلات است- ولی میگفتیم اینها کوچک است تا دختری که زیردست من کارفرهنگی میکرد به اوکلت دادندکسی راترور کند بودن درجریان گذاشتندمن موفق نشد ودستگیرشد ودر بازجوئی گفت مسئول من فلانی است ومن رادستگیر کردندبعداز یک سال ونیم خوداش اعتراف کرد که دستور من نبوده است- ومن در زندان بخوبی فهمیدم اگر فردمذهبی است دم از مذهب میزنند واگر کمونیست است دم از کمونیست میزنند واگر لیبرال است کمونیست لیبرال میشوند ومیگویند اسلام ان راه حلی که درهرعصری بیشتربدرد میخوردباید انتخاب کرد وحی منزلی وجودندارد کهمرغ یکپا داشته باشد نبایدعقب افتاد- کار ایشان این بوده گروه ایان بعدازانکه دورفرهنگی میدیدندبین چهاراه زند وفلکه شهرداری که نزدیک بهم هستند ومرکز شلوغی هست یک سری جزوات پخش میکردند که بسیارفربینده بود ومن یادم امد ازهمین خانم جزوه گرفته بودم وانراتوجیه میکردندوافراد به کلاس ایدولوژی دعوت میکردند بعدازمدتی به ایشان گفته بودند-چادربر دار وبامانتو بگرد ومن گفتم چرا جواب دادند امارهانشان میدهد توجه افرادبیشتر میشود ومن قبول کردم اصرار کردم منهم مانتوئی شدم دیدم راست میگویند وبعداز مدتی گفتند روسری راکمی شل ک نمن مدتی کردم بازنتجه درست بود اینبار ازیک روحانی کردم ایشان مخالف کرد ومن هم قبول نکردم ولذا مسئول کلاس ایدولژی خواهران شدم وفرد دیگری مسئولیت راقبول کرد