بسمالرحمنالرحیم-وقتیکه جغد ها دراسمان کبوترها لانه میکنند- شاه به هیچ وجه رضایت به ترک ایران نبود- وغرب هم به همان نحو تا اخرین الحظات ممکن استقامت کرد- مردم به خاطر شهدای زیادی که داده بودند وضرباتی زیادی که به شرف وحیثیت وارزشها وکرامت شان که خورده بودند عزم را جزم کرده بودند- ورهبران مذهبی به قهرمانان ملی بدل گشته بودند- وبرا یبازگشت شرف وارزشها کفن پوش گشته بودند قیامی که راه سازش را بسته بود- پرچم اقتدار ملت بود- ومسلم بود چند رهبری دیگری مورد پذیرش نبود پیشتاز مبارزات 150 سال اخیر ایران روحانیت بود که راه تکامل را طی میکردگروه ها به همراهی روحانیت برخاسته بودند ایا میشد روحانیت را از وظیفه سنگین و.خطبراش مانع شد تنها کسانی میتوانسند بااین مشعل فروزان الهی همراه باشند که همزیستی ایدولوژیکی-انقلابی داشته باشن ومسلما نمیتوانستند از فرب ویا شرق دستور بگیرند ایا میشد روحانیت مغزر را به جای دیگری کوچ داد پروش حیات بخش اسلام ناب در دلها درحال طلوع یود ومیدانستند که دیگران تا نوک زبانشان میچشنند وسلام ناب تا حلق اش( ایت الله العظمی علامه طبا طبائی) ومایل به شاهد بودن بزرگنرین تمدن الهی باشند خطبه های اتشین معمارکبیر انفلاب رحمت واسعه وکریمانه الهی بر ایشان همیشه درحال فووران باشد که موقعیت اسلام ومردم در دوقدمی دره هولناک هلاکت قرار گرفته اند .ابرهای ضخیم وسنگین .تیرههای که ایران را محاصره کرده استا ین خطر بزرگ موجود است که ملت ایران هوشیاری ووحدت وعزت خودرا بکل ازدست بدهد واغوش ملت پس از واقعه کاپیتالیسثیون برای اهداف معمار کبیر عظیم الشان انقلاب گشوده شد- ملاقات معظم له با نمایندگان شاه کمترین احتمال در باره احیا ارزهای ناب الهی را درگفتگوی طرفین از بین برد طرح ملی برای ایران چند وجهی خط تاکید بر زیر کلمه را ضروری کرد- وفرهیختگان جامعه بلافاصله انراتائید وپشتیبانی کردند- وکوشش وتلاش مسالمت امیز را برای پیشبرد این طرح تصویب شد ویک دمکراسی منطقی ومعقول اولین شعار واصل را مطرح حق جامعه ایران دانستنذ وحق سلطنت شاه را محفوظ دانسته شد وافراط گری وعدول وتجاوز وتحریف نسبت به قانون اساسی از شان وحیثیت این قانون باید بر طرف شود وطرفین دعوا در یک مذاکره عادلانه وبیطرف ومنصفانه وعالمانه گردهم بیایند تا موقعیت راستین و واقعی قانون اساسی به ان برگرد ودرجایگاه واقعی اش بتواند استوار وفروزان مشعل دار هدایت این کشورگردد وبتواند قانون ساز شود واصلا بحث این نبود که کدام روحانی رهبر ایران شود وبحث از انکه کی مقصر بوده است هم نبود وشاه هم اگاه از همه مسائل بود که درجریان بود وتاریخ گواه است که روحانیت وهم مردم با سعه صدر وتحمل وظرفیت متعالی بااین مسدله برخورد کردند وهرگز بدنبال تفرقه گرائی نبودند وهمه اشتیاق داشتند که مسئله به خوبی وخوشی پایان بیابد- شاه بامهارت شروع به خط کشی ومرز بندی کرد- رهبر جامعه باید بااگاهی های تک تک افراد واحساسات پاک تک تک افراد همراهی کند تیکه ای از روح رهبر در تک تک افراداست وبلعکس- ونمی بایست رهبر احساساتمردم را دارای لبه تیز وبرنده کند که همانطور که بوجود امد وچون معمار انقلاب دربرگیرننده تماه هوشیاری ها واکاهی واحساسات پاک مردم ایران بود برخورد باایشان از یک حساسیت فوقالعاده بالائی برخوردار بود وایت ملاقات نمایدگان شاه با معظم له بسیار بندرت رخ میداد- استعمار همیشه درکادر سازی عوامل خارجی خوداش بسیار ضعیف تا بحال عمل کردهاست تازه انگلستان یکی ازبهترینه ها است فرانسه درضعیف بودن شهرت دارد وشاه همیشه این تکیه کلام راداشت ": انشاهالله موقعیت منرا درک میکنید:" وغرب هم مین وموضوع تاکید میکرد گرچه بصورت غیر مستقیم بود ونمایندگان غرب هم همیشه از موضع ستیزه جویانه واردمیشدند وبحثی از دمکراسی حتی برای دانشگاه ها هم نبود درحالیکه امام علیه السلام به فکر نسلها بود ومیدانست هرگز اجازه یک مرکز اسلامی که بتواند ازادانه حرف های خوداش را بزند هرگز بوجود نخواهد امد درحالیکه درخارج از کشور مراکز اسلامی از ازادی بیان برخوردار بودند ونمایندگان ملت هم هرگز دراین میان نقشی را بعهده نگرفتند