بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-فهم بهتر از اصطلاح سنت-کلمه سنت را به معنای های مختلفی بیان میشود اساس ان سبک زندگانی است و وبه هر عاملی که در سبک زندگانی مدخلیت وکاربرد دارد گفته میشود که از ان فرهنگ وسپس تمدن اخراج میشود- مهمترین مسئله سنت ان است که سه نسل که گذشت به اصطلاح خارجیان وارد خون شد دیگر بیرون امدن کاری بس مشکل است مگر زور پشت سرش باشد وباحیات وممات فردارتباط داشته باشد وانهم به میزان زیادی ممکن است مقاومت کنند واین مطلبراهم غرب بخوبی میداند- وبهترین عامل تغیرد رطول تاریخ اثبات شده است که مذهب است به شرطی که فعال باش- بعناون مثال درچین وایران رهبر امری رابطلبد بدنبالش میرفتند واگر نهی میکرد انرا رها میکردند- ابوحاتم رازی در الزینه مینویسد-: کسی اهل سنت وجماعت است که حول یک موفق مسدد موید از جانب خدابچرخد وهرکس خلاف ان عمل نماید- راس فتنه است- ( فتنه یک ایده دجالی است که فرد اول فریب میخورد سپس با زور وادر میکنند که انرا بپذیرد وبلا امر یک طاغوت سنگدل جانی است که فرد رامیخواهد مطابق میل خود وادار به تسلیم کند واز هر جنایتی رویگردان نیست)نظر ورای جناب ابو حاتم دوفرقه رابوجواورد- اکثریت مکتب خلفارا انتخاب کردند واقلیت مکتب اهل بیت علیه السلام اجمعین را باز اثبات میکندکه ن سنتی که درخون افراد بودتاثیر خودرا گذاشت- وبر همین اساس هم سنت تعریف شدوهمچنین بدعت که ضد سنت است تعریف شد وبدنبالش اجتهاد واستنباط مشخص شد-در تمام طول تاریخ اسلام-مکتب شیعه خارج از چهارچوب فرق غیر شیعه قرار گرفت ومیبایست چنین هم باشدفرض کنید دومسیر با ختلاف درجه ترسیم میشود این دوهیچگاه بهم نخواهند رسید- دریکی از سیاست به اعتقاد میرسدودر شیعه از اعتقادبه سیاست میرسد- سه مکتب تاقبل از انکه عباسیان برروی کاربیایند وجود داشته است شیعه – خوارج –مرجئهکه اکثریت با مرجئه بوده است زیرامکتب رسمی امویان است وروی ان سر مایه گذاری مهمی شده است-": اصول عقاید مرجئه":- جای دادن مرتبت عمل بعداز ایمان- داوری نکردن درباره سرنوشت اخروی فردمسلمان است؟؟!!مومن دانستن هرکس که به مسلمانی اقرارظاهری کند وانهادن امامت امت به اجماع امت: حکم به امامت هرکس که اجماع بر امامت اوحاصل اید اگر به کتاب وسنت اگاه باشد هرچند گناه کند- خیلی نزدیک به لیبرال دمکراسی امروزی بوده است- وخوارج اولین مکتب انان مرجئه خوارج استکه حتی درمدینه طرفدارن زیادی داشته است وبه همین دلیل است که جناب ابوحنیفه که درمدینهتحصیل میکرد به این مذهب روی میاورد- لذا هرجا امربر فرد مسلمانان مشتبه شد ماننند انکه علی علیه السلام بر حق است ویا دیگران بایدسکوت کرد وهرگاه به اسرار باطنی فردی پیبرده نشود بیان ظاهری فرد کفایت میکند-ارکان مذهب-توحید- نظریه اصحاب تصوف- فقه جمع رای وحدیث و استنباط برتر- سرنوشت انسان علم کلام – جبر وتفویض- وتشکیل امت واحده-ادامه دارد