بسم الله الرحمن الرحیم--بخش سوم—کتاب علامه حضرت سید محمد کاظم قزوینی-درمقابل منرل امام صادق علیه السلام در مدینه منوره یک پارک وجود داشت- یکی از شیعیان امام علیه السلام مداوم درانجا به عبادت میپرداخت- درباره ایشان در نزد امام علیه السلام زیادتعریف کردند- امم علیه السلام فرمودند": عقل اش درچه حد است": شخص فرمود پرت وپلا هم میگوید- امام فرمودند ارزش انسان به میزان عقل او است ودر جائی فرمودند که اگربه اندازه تمام کهکشان ها انسان طلا وجواهرات بدهد که یکدرجه عقل بگیرد هنوز بهای ان یک درجه عقل رانپرداخته است- لذا عظمت حضرت ایت الله علامه مرحوم سیدمحمد حسین طباطبائی درشیراز فرمودند دعاکنید که خدایا یا مارا دیوانه کن یا عقل بده مطمن باش که خداوندمنان عقل خواهد داد- یک دانشجوی ایرانی در دانشگاه لندن هشت سال ازدبیرستان تا لیسانس که داشتدرس خواند که استنباطی خوانده باشددر دانشگاه شریف یک مقاله انگلیس در راستای علوم فیزیک میخواند مطلب را متوجه نمی شود روی بفکر میافتد ان مقاله ازنومیخواند به راحتی درک میکند روز بعداز کلاس استاد درکلاس میماند که نمر ات یک کلاس راوارد لیست کند ایشان به نزد استادمیرود ومیفرماید ایا این مسئله را مندرست حل کردم- استادنگاه میکند میگوید شما کهدرست حل کردی پس چرابه من مراجعه کردی؟ ایشان فرمودند باور نداشتم کهدرست حل کر دم واستادجواب میدهدکسی که به علم درست خود ایمان ندارد به دانشگاه نباید بیاید- در روایت است که سال اخر عمر زمین امام معصوم علیه السلام ازادی عقیده میدهد عده ای ماتریالیستمیشوند ومنکر خداوند و وجود قیامت را نمی پذیرنند که مثلا چند ساعت بعد قیامت رخ میدهد وهرچه مومنین به انها میگویند که هم خداوندمنان وجود دارد وهم قیامت نزدیک است هردورا انکار میکنند- درحالیکه تشویق شده است که عقل خودرا تیز کنید وستاره ثریا را زمانی که افتاب بالا امده است تشخیص دهید ولی عجیب است که انسان فریب- افراد گمراه را میخورد انهم برای چند لقمه نان بیشتر- حضرت علامه به حق میفرماید که سعی کردندکه مسئله امام مهدی علیه السلام را یک مسئله ساده وکم اهمیت جلوه دهند- پس این همه هیاهو وجار جنجال ونوشتن کتب های متعدد وچالش های سنگین ونظریات زیاد وحساسیت های وحشتناک وبرخورد دای حتی خشن وتند وتیز برای یک مسئله ساده بوده است؟؟ یاانکه برای عده ای سرنوشت ساز بوده است که موقعیت انهارا ممکن بوده است دچار مخمصه کند- حتی حیات ومرگ سیاسی خودرا درگروه ان میدانستند- ایا امامت نه خلافت یک مسئله استراتژیک است ویا یک مسئله کوچک فرعی است- ایا امتیاز امام علیه السلام فقط در اصل نژادی است یاا نکه امیتازات امام ویژه ومنحصربفرد است که قابل رقابت نیست وجای گزین ندارد ایا القاب صرف تشریفاتی است یا انکه عمق انرا خداوند منان میداند- مخالفین ودشمنان ایشان از چه سنخی میباشند ودلیل مخالفت ان بر چه اساس است تحریف احادیث ایشان به چه علت استکه بسیار گسترده انجام گرفته است که اتفاقا از جهتی اثبات حقایق میکند ونمونهئان دراسلام یکی قران بود که سعی میشد سحر معرفی شودودیگر شخص پیامبر اکرم صلواته اله علیه واله والسلم میباسد که توسط یهود ومسیحت منحرفموردکنکاش واشکال گرفتن وتحریف کردن حقایق بر امدند