بسم الله الرحمن الر حیم-بخش پنجم-گفتمان رابامسیحیون ایرانی مقیم اتریش-اما گناه تمام بشریت را از خدا جدا ساخت (رومیان 12:5؛ 23:3). مسیحیت تعلیم می دهد که عیسی مسیح خدای کامل و انسان بی نقصی بود که بر این جهان خاکی قدم نهاد (فیلیپیان 6:2-11) و بر صلیب جان داد.مسیحیانایمان دارند که عیسی مسیح پس از مرگ مدفون شد، روز سوم از مردگان برخاست، والآن بدست راست خدای پدر نشسته است تا برای ایمانداران شفاعت کند (عبرانیان 25:7). پیغاممسیحیت اعلام این حقیقت است که مرگ مسیح بر روی صلیب برای پرداخت جریم?گناه تمام بشر کافی و بسنده بوده است؛ و این همان عاملی است که رابط?گسیخت? بین خدا و انسان را بازسازی می کند. (عبرانیان 11:9-14؛ 10:10؛ رومیان 23:6؛ 8:5)انسانبرای اینکه نجات پیدا کند و به این رابط? احیا شده دست یابد، احتیاج داردبه کاری که عیسی مسیح بر روی صلیب به کمال رسانید ایمان آورد. اگرشخصی ایمان داشته باشد که مسیح به جای او مُرد و با مرگ خویش جریم? گناهاناو را پرداخت نموده از مردگان قیام کرد، آن شخص نجات یافته است. هیچکس قادر نیست نجات را برای خود تحصیل کند. در واقع هیچکس نمی تواند آنقدر نیکو و بیگناه باشد که قادر باشد خدا را خشنود سازد زیرا هم? ما گناهکار هستیم. (اشعیا 6:64-7؛ 6:53) علاوه بر این، چون مسیح تمام آنچه برای نجات ما لازم بود به تمام و کمال انجام داد، نمیتوان چیزی بر آن افزود. به همین دلیل هنگامی که بر روی صلیب جان خود را فدا می ساخت فرمود: "تمام شد" (یوحنا 30:19).بههمان گونه که هیچکس قادر نیست بواسط? اعمالش خود را نجات دهد، هیچ عملینیز قادر نیست شخص نجات یافته را از نجاتی که با ایمان دریافت کرده استمحروم کند. باید همیشه به یاد داشت که عمل نجات، کار به کمال رسیده ای است که با مرگ مسیح بر روی صلیب فراهم شد. پس، در عمل نجات، فاعل مسیح است. و شخص نجات یافته مفعول است، یعنی دریافت کنند? این نجات عظیم است-"دراین قعطه- بیان میکندکه حضرت مسح علیه ا لسلا برای گناهکاران شریر ات که بر صلیب جان داد- واین امر رابطه گسیخته بین خداوانسان راباز سازی می کند—اگرشخصی ایمان داشته باشدکه مسیح علیه السلام به جای اومرد وبا مرگ خویش جریمه گناهان اورا پرداخت نمود—اماداستانروی این قضیه زیاد درغرب تحقیق شده است—در زمان ظهورحضرت عیسی علیه السلام فسادعظیمی جامعه راگرفته بود- بخصوص دزدی که مسلحانه واردخانه ها میشدند وحتی برای حفظ خود ویالونرفتن وعلل دیگر افراد را میکشتند اموال بت خانه وکنیساهاراشبانه غارت میکردند- لذا جریمه دزدان را هم به صلیب کشیدن بود- که مرگ با شکنجه محسوب میشد- این افراد در زمانی که به صلیب کشیده میشدند از گاردی که از انهامراقبت میکردکه باعث فرار انها نشوند خانواده ودربیاورد ووصیت کند وازانها اطلاعاتی کسب کند وگاهی باپول کلان راضی میشدند- وبیشترمواقع سربازانیک زخم کوچگی به رگبالای قوزک میزدند که زودتر بمیرند وزجر کمتری بکشند وگاهی تشخیص داده میشدکه بیگناه است ویا مال باخته باپول کلان کهدریافت کرده است ایشان رابخشیده است ویا پارتی مهمی داشتند- انهارا پائین میاوردند ودرغاری کهنزدیک انجا بود دکتر ها معالجه میکردند وچنانه تاحدودی خوب میشدند توسط گاری انها رابه خانه اش منتقل میکردند ویا انکه میمردند- یهودای استطریوتی که به یهودای خائن مشهور شده است میدانست که حضرت مسیح علیه السلام که روزی عروج میکنند یعنی زنده از زمین به اسمان چهارم منتقل خواهند شد ستارگان وتا ائی که ماده یاجرم وجود دارد اسمان اول است از اسمان دوم فرشتگان سکنی دارند حضرت مسیح علیه السلام به بعضی ازپیروان خودفرموده بودند که بزودی عروج خواهم کرد وانها میگفتند هنوز به شما نیاز است- وایشان میفرمود که اینها لعنت شده هستند بمانم مراخواهند گشت ومطالب راقلب میکنند یعنی تغیر میدهند-خداوند خواست به یهوداودیگران بفهماند که مکربا انبیا مکر باخداوندمنان است پلاسخی دندان شکن خواهند گرفت وخودعامل پیشرفت دین خواهند شد- یهودا راخدواندمانند شکل وهیت مسیح علیه السلامدراورد از حضرت مسیح علیه السلام رومی ها بشدت میترسیدند وایشان ابهت واقتداری عظیم داشت- یهودا را مصلوب کردند مدوام درخواست میکرد که خاندان منرابیاورید وسربازان تعجب میکردند کهخاندان مسیح علیه السلام خاندان یهودا است ومداوم گریه میکردکه من غلط کردم- من این حرف هارانزدم- بسیاری کهاز راه دور شاهد بودند از ایمان به حضرت مسیح علیه السلام باز گشتند ولی جاسوسان حواریون رحمت الله علیهم اجمعین انهائی که ایمان درست داشتند بهمنزل حضرتهای حواریون رحمتالله علیهم اجمعین میبردند وانهارا روشن میکردند- تا انکه سربازان رفتند گفتند که برای ما مسلم شده است که این فردمسیح نیست وشایدهمانطور که میگوید یهودا باشد که گم شده بود- ایشانرا از صلیب پائین اوردند وبه ان غاربردند ولی معالجات موثرواقع نشد ویهودا فوت کرد- محل دفن مسئله بغرنجی بود از طری یهود میخواست قبرایشان را اتش بزند واز طرفی مسیحیون میخواستندانجارا بارگاه بسازند وبر سرقبر بروند وشفا بگیرند- پس ازفکر زیاد یک تپه دور از شهر که جاده ای نداشت- ایشان رادفن کردند وگاردی گذاشتند وتنها تعدادی درحدودهشت نفر با سختی اجازه میدادندبرای شفا گرفتن بیایند- وغالبا ازنان وبچه هابودند بعد برای انکه از شرمسائل راحت شوند یا این داستانراساختند که ناگهان حضرت مسیح علیه السلام دیدند که ازپشت تپه بیرون امد وبر سرتپه رفت ومطالبی گفت وفرمودندکه الان عروج به اسمان میکنم وعروج کر دند- بعدا هم جنازه یهودرا جابجا کردند ونبش قبر کردند وهمه امدنددیدند که جنازه ایدرقبر نیست ومسئله فیصله دادشدویا احتمال بیشتر فردی با قیافه حضرت مسیح علیه السلام ناگهان از پشت تپه ظاهر کردند وایشان مطالبی گفت وفرمودندسریع اینمطالب رابهمردم برسانید- دلیل دروغ بودن این است کهتعداددرحدودهشت نفر بیشترندیدند کهبعضی اینها ازقبل حضرت مسیح علیه السلام راندیده بودند وبسیاری هم گفتهبودندکهانقبر هیچگونه شفائی به مانداد ودیگر ماانجا نمیرویم-درثانی کاری به این مهمی سربازان باید بیان کرده باشند ودرشهر اشوب زیادی بوجود اید درحالیکه هیچگونه درتاریخ کهنروز سر وصدائی شده باشدنیست- درثالث حضرت مسیح علیهد السلام میبایست دربالای ساختمان بلند شهر ظاهر شود ویادرمیدان شهر- علت دیگر تا انجا حافظه من یاری میدهد انرابه پانزده نوع گفته اند-خودنشان میدهد بعدا این موضوع راساختند عده ای تصور میکرده رقم قبلی ایراد داد ویا کمبودهائی داردوخواسته است که انرابرطرف کند- ایا عقلانه است که حضرت مسیح علیه السلام رای کسانی قربانی شود که هیچگونهگناهی نداشته است وانها افرادی باشندکهموردلعنت هستند واگر خداوندمنان میخواست که انهاراببخشد اولا لعنت نمیکردودرثانیب شفاعت حضرت مسیح علیه السلام کافی بوددرحالیکه اطلاعات دقیقی وجوداردکه مسحیون اولیه برای انکه گناه نکنند وبه وظائف دینی دقیقاعمل کنند وتحت تاثیارات وازارواذیت مردمان نادان ازدین خودبرنگردند دست جمعی بیرونمیروفتند درک جائی کهتاحدودی خوشواب هوابودصومعه ای میساختند وسختی هارابه جان میخریدند وانچه ازدستشان بر میامد بای مردم میکردند که بصورتی رقت قلبی عظیم درانها بوجود میاوردند که باعث میشدبه مسیحیت دلبسته شوند حضرت مسیح علیه السلام برای انکه افراداز گناه دوری کنند صریح ومحکم وشوک اورصحبت کردندکه ایمان فرد است کهفرد را نجات میدهد من براساس قوم وخویشی ویاجنبه دیگرفرد را شفا نمیدهم به اذن الهی است وهمان ضرب المثل معروف قرانکه شتر از سوزن اگربتواندردشود فرد ضشریر وبی ایمتان میتواند واردملکوت پدر شود-ادامه دارد