بسم الله ارحمن الرحیم-به بهانه مقاله:"مایای": ویشنو:" از کتاب – بت های ذهنی وخاطره ازلی—بت ذهنی درحقیقت نمادی از خداوندمنان است خاطره ازلی درحقیقت اثراتی است که خداوند درهستی بخصوص این جهانی قرارداده است- ومسئله زمان- قبل تصور میکردند خوداش علت است ودارای تاثیرات است وبعد فکر میکردند که به منازلی که میرسد اثاری را از خوداش بروز میدهد- پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرمودند لحاظی است که نفخات ملکوتی تابیدن میگرد وخودر ا درمسیر ان قرار دهید-درحقیت دریکسری جریانات وعلت هاکه رخ میدهد جریان طبیعی است ودریک جائی علت کار خداوند منان است- درخدمت حضرت استادمرحوم ایت الله جناب ملک حسینی رحمت الله علیه بالای خانه مدرسه خان بودیم که ایان معتقد بود که مناجات ودعا های جناب ملاصدرا رحمت الله علیه که از خداوندمنان برای حل مسائل کرده است دعای خاص نکرده است دعای عام کرده است وهرکس اهل باشد ودراین مکان باشد تا قیامت شامل اش اطاق پر از اقایان بودند ویک طلبه نابینائی داشت وایشان زبانکی انداخت وفرمود شنیدم که تجدید فراش کردید وماراهم خبر نکردید علت اش چه بود وایشان فرمودند همسر قبلی من توسط خانواده ایشان وخانواده من تعین شد وبلائی سرمن اورد که هرچه تحمل نشد وسرانجام کار به طلاق کشیده شد ودیگر بفکر تاهل نبودم وجریانی رخداد که گویا اراده الهی وایشان جریان را تعریف کرد تا بصورت پیچیده به این ازدواج منجر شد که من ائمه اطهار علیهم السلام شفیع وسیله قرار دادم که خودم مات ومبهوت هستم والحمد الله درست کار برعکس است ایشان فرمودند تافلانجا طبیعی بوده است ان نقطه جریان کمک الهی است- در ض1من یک طلبه دم در ظاهرشد وفرمود که جناب استاد مثلی که شما ازمن گله دارید درحالیکه من بافلانی فلان موضوع تحقیق کردم ویک مقاله نوشتیم- ایشان فرمودند شما طلبه بی انگیزه وکم کار وجدی نیستید وعلاقه ای ندارید وان فرد که باشما کار کرد ومنابع به شما داد کار خداوندمنان بود ایان فرمودند من از این پس جدی تر کار خواهم کرد- - اقایان هندی خداوند منان بریا انکه معصومیت نشان دهند طفل حساب کردند وچون طفل همیشه درحال بازی است تصور کردند خداوند منان هم درحال بازی است؟؟!!- یک انگلیسی برای من تعریف کردکه درهند بودم ومیخواستم با یک مرتاض ربرو شوم واز مردم سئوال کردمکه مرتاض هستندوپارکی که کمی دور بود نشان دادند ومن به انجا رفتم وکسی نبود شخصی نشسته درحال تفکر دیدم از ایشان پرسیدم که شما مرتاض هستید گفت بله بایداضافه کنم که ایشان از نوع مرتاض هئیکه درایران شهرت دارند نیست درحقیقت ایشان توسط خداوند میخواهد به اسرار موجودات پی ببرد ومن به ایشان گفتم من یک مسئله لاینحل دارم شما میتوانید انراحل کنید ایشان گفت بله میتوانم- وبه منفرمود ازفلان درخت فلان شاخه تراشه بگیر واز فلان گل نمونه ای وفلان سنگ بیاوردوبعد بهمن گفت کمربندات اینجا بگذار وعینکت رانجا بگذار ودستمالت فلان نقطه بگذاری وکارهائی روی ان کرد وجواب داد ودرست بود ومن به ایشان گفتم شماخداوند را قبول دارید فرمود بله وما یک گروه بسیار کوچکی هستیم که معبد ما فلان جا است ومن به انجا رفتم افراد خیلی تعجب کردند وگفتند شما چگونه مارا پیدا کردیدما رسم واسمیث نداریم وما درسال گذشته فقط بیست خانواده بودیم والان صدنفر شدیم ومن هم بها نه اوردم ومدتی که درهند بودم بدنبال کشف ان بودم-ادامه دارد