بسم الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- بخش دوم - قران -و ماه رمضان-رمضان یعنی سوزاندن وسوختن- درجنگ رخ میدهد یک نبرد با نفس است در حد سوختن وسوزاندن- با ا لهام- ازبیانات- استاد معزز- جناب حضرت اقای سید حسین سید موسوی - مقدمتا- یک کل نعمت داریم ویک مطلق نعمت -داریم-که امام راحل چند بار درباره ان صحبت کردند- کل نعمت کلیت ان نعمت هائی است- که مخلوقات در اوج بدست میاورند ولی هنوز خداوندمنان میتواندبی نهایت نعمت خلق کند ان میشود جزو مطلق نعمت که مخصوص چهارده معصوم هستند که در روح مطلق هستند وبدنبال شناخت ذات وصفات الهی هستند .تمجید وستایش الهی البته نزول به جسم میکنند درانزمان از کلیت نعمت سودمیبرند عارف بدبنال بدست اوردن هرچه بیشتر نعمت بخصوص در شناخت الهی است غیر عارف بدنبال لذتهای مادی ومعنوی خاص است البته هرکس ادعائی کرد تنها شناخت لفظی نیست دراین موردمورد امتحان وازمایش درک وفهم قرار میگیرد-در مرکز زرهی بود یک از فرماندهانمن راصدا کرد دراطاق اش فرمودند یک نظامی ایرانی درسیا است بهمن زنگ میزند این سئوالات از افسران بکن وجوابرا برای من بفرست واین سئوالات از مستشاری امریکا گاهی سر میزد سئوال کن- در کتاب ساواک نوشته است درسفارت ومستشاری افراد جاسوس همدیگر کردند واز هم وحشت دارند فرمانده من جمشیدخان فکر میکردمن متوجه نشدم باخنده گفت ما ایرانیان بیشتربهم اعتماد داریم تاامریکائی وهرچه انقلاب جلو میرفت درس ازسازمانهای امنتی ونظامی وانتظامی ترس از درون زیادشده بود وتاریخ نشان درست هم بوده است زیرا اطلاعات محرمانه بصورت محرمانه به رادیو وتلویزیون گفته میشد وخانه های مخفی فاش میشد- وکنترول داخل وخارج از دست انها خارج شده بود- سوره حمد لفظی نباید باشد باید به عمق ایات ان با عقل دل شناخت
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- ماه مبارک رمضان- ماه خداوند منان است- در این ماه است درطول تاریخ کتب های الهی امده است- کتب الهی بیانگر ان است که هدف از خلقت موجودات بخصوص انسان وجن چیست- این مطلب بصورت اصلی در سوره حمد است ودرسور ه های دیگر این مطالب گسترش پیدا میکند وباز میشود بقول علما انکشاف وظهور بیشتری از هدف الهی را اشکار میکند- هر مذهبی این مطلب را بهتر درک کرده باشد ان مذهب ودین -دین الهی است- خداوندمنان خودرا الله نامیده است- درتفسیر نمونه- میفرماید الله یعنی لا اله الا الله- تفسیر ان بهترین ان حدیث امام صادق علیه السلام است یعنی کل اله های در بی نهایت اش درالله است هرکس یک علقه دارد که نسبت به ان بیشترین علاقه ها است ان معبود انسان میشود تجسم دریک موجود خیالی میکرده است دریک سمبل یک داستان رابگویم دراینترنت است- یک خانم هندی مشکلی پیدا میکند به بت خود مراجعه میکند پاسخی نمیاید به بت های دیگر میرود پاسخی پیدا نمیکندبیان نکرده است ان صورت وان شی ویا مخلوق چه چیزی بوده است- که مشکل ایشان راحل میکند - ایشان چون در هند باهوش ترین موجودات کلاغ است سمبل کلاغ را انتخاب میکند وچون ان صورت بسیار شجاع بوده است یک کمان بر شانه کلاغ میاندازد وانرادرخانه درویترنی وگنجه خاص قرار میدهد وانر بعنوان معوبد خود پرستش وستایش میکند کم کم عده ای متوجه میشود یک اطاق بزرگی میسازند و ودر ویترینی شیشه ای انرا میگذارند وعده ای مرید ان میشوند الرحمن الرحیم یعنی خداوندمنان از کل صفات حسنی میبخشد- چقدر به اندازه تعین یعنی اندازه لازم میبخشد این جهان عظمت بخشش الهی را نشان نمیدهد- این جهان فقط شناخت وازمایش درک حقیقی انسان از خداوند منان است- یک حدیثی عجیب است که هرکس پس از مدتها زمان انرا میتواند تجربه کند در جوانی کم کم یک قدرت خاص بفرد میدهد درجهتی سیر عمودی دارد وخیلی ها به ایشان محتاج میشوند بعد کم کم روبه نزول میگذارد وان مهارت را ازدست میدهد درحقیقت یکچرخش مانن شبانه روز رخ داده است دیگری جایگزین شده است درضمن این فرلد از ان مرحله هم گذشته است دریک مسیر-ویک میدان ویکحال دیگر است کهتاحدی شخصی است وازان میدان میتواندکاری انجام دهد این امر نشان وجود الهی است از صفتی استفاده دیگری میکند- در حمد بیان میکند ترا برای عبادت خودم برای مناجات باخودم خلق کرده ام وخودم را میخواهم به توعرصه کنم- نه دیگری را مگر برای واسطه من باشدبه جهت حل مشکل تو که سرانجام به نزد من بیائی خانمی دریک مجلسی فرمودند من عقب مینشنیم برای رضایت وخوشحالی اقایان در حقیقت برای نزدیک شدن به خداوند وجلب رضایت الهی- جلب زضایت شوهر ومردان میکند ومردان هم برای جلب رضایت خانم اش بایدسعی کند تا به جلب رضایت الهی- برسد وغیراز این باشد رضایت نفس است - که ابتر است به هدف نمیرسد چون درمخلوق ان قدرت نیست که همه مشکلات را حل کند مگرخداوندمنان بخواهد وان کمالات نیست کهبتواندانسان تا درجات بسیاروالا رهنمود کند همه اندکی از صفات برخورد دار هستند وقدرت بی نهایت ندارند مشکلات فرد بخوبی برطف سازند-پس دین باید بهترین مناجات ها ودعا ها را داشته باشد تاانسان دراین وادی سرگردان نباشد- خداوندمنان- بیشتر دینهای تحریف شده را مثال میاورد درباره کافرها کمتر صحبت کرده است انها انسان بخود وا گذاشتند ودنیا بهترین وسیله کمال معرفی کردند ازلذت های معرفتی الهی خبری زیادنیست این است که انسان درانجا مداوم در دلهره دریافتهای دلخواه است که سران جام بورشدن وشکست میخورد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- لطف خداوندمنان- زمانی که مشکلات زیاد میشود این نشانه لطف الهی ا ست عرفا معتقد هستند- همیشه قبلاز امدن پیامبران مخصوصا پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم اوضاع بشدت تیره وتارشد- رژیم منحوس پهلوی قدرت زیادی به ساواک وپلیس داده بود- یک کلانتری - نزدیک حضرت شاه چراغ علیه السلام- به سمت مسجد فاموری بود پدر یک ای دوستان گروه مذهبی - دران محل زندگانی میکرد- وضع مالی بسیارخوبی هم داشت کلانتری ایشان خواسته بود اسناد را بیاورد که مسئله خانه ای که باخواهراش مسئله داشته حل کرده است بعد جناب سروان گفته بوده است درست حل نکردی- فلان مقدار باید به خواهرت بدهی ایشان گفته بودچون شما میفرمائی من میدهم وپول را ایشان داده بود- عامل فروش مواد مخدر ایشان بود فردی از ان محل میخواست بنظر شما چه کسی موادمیفروشد- فرد گفته بودنمیدانم - ایشان گفته بود شما مداوم از پنچره همه چیز مشاهده میکنی ومداوم درقهوه خانه هستی عامل تصادف کننده را شما نشان دادید-ان جناب به کلانتری میرود که پول را بدهد از حماقت های بزرگ پلیس این بود سرباز وظیفه گرفته بود وبخصوص سرباز وظیفه روستائی مومن اسرار را فاش میکردند انزمان استان فارس سرباز وظیفه استان گیلان میداد استان گیلان سرباز وظیفه استان فارس را تامین میکرد ایشان ملاحضه میکند دراطاق جناب سروان این سرباز وظیفه گیلانی بشدت گریه میکند ومیگیوید اگر دفعه بعد من را برای ماموریت بفرستی خودم را میکشم- با ایشان بیرون می اید که موضوع چیست- میگوید من را میفرستد- برو میدان حضرت علا الدین حسین ان سه جوان اوباش را بیار- انها می اورم میگوید چندتا بسته هروئین فروختی - میگیود هفده تا بعد میگوید فلان مقدارپول را بگذار رو ی میز - ایشان میگود خواهرم مریض بود خرج ایشان کردم باز میگوید بگذار روی میز- دفعه سوم میگوید اگر نگذاشتی به جرم مواد فروختن وچاقو کشی زندان میشوی ایشان پول را روی میز میگذارد ومیگیود برو انجا که بلد هستی هفدتا ی دیگر رابگیر بعد مشخص شد هرکس چاقوزده بدستور جناب سروان بوه است که بیشتر افراد انقلابی ومواد فروش بودند که قوانین را مراعات نکردند- کار دیگر سه تا خانم فحشا درست کرده است که بین کلانتری وسه راه حرکت میکردند- یک خیری به انها گفته است- خانه دارید گفته بودن بله داریم ایشان گفته بود من مخارج شمارا تقبل میکنم از خانه بیرون نیاید- جناب سروان ایشان- را فرستاده است به کلانتری بیائید بعد گفته است من مزد شما رازیاد میکند ومراقب هم برای شما میگذارم که همان سرباز وظیفه بوده است- بعداز مدتی مردم سئوال میکنند چرا سروکله شما پیدا شد انها میگویند بدستور جناب سروان بوده است- جناب سرباز پس از مدتها التماس مرخصی میگیرد وبه روستا در گیلان میرود ششماه خودرا درانجا پنهان میکند وجریان را میگوید کهمن رالوندهید وپس از مدتی تصور میکند اب ها از اسیاب افتاد به رشت میرود بلافاصله دستگیر میشود وبه شیراز عودت میدهند وششماه اضافه خدمت پیدا میکند-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است . من تصور میکنم که بعضی موفقیت های من به این علت است که خودرا از موالی قبیله اسد میدانم- واز اعضای لشگر اسد هستم
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- در اسناد ساواک- یک از چهره هائی که بسیار تاثیر گذار بخصوص برای جوانان بوده است مرحوم استاد معزز ایت الله محمد تقی جعفری سلام الله علیه بوده است وچون ساواک از فلسفه بری وخالی بوده است را مبارزه با ایشان بسیار سخت بوده است من دباره درشیاز وتعدادی هم درتلویزیون ایشان را دیدهام چهر خنذان وملیح و بحثهای متفکرانه که از عمق قلب و وجدان برمیاید- ولو بسیار از مطالب بخوبی درک نشود ولی هدف مشخص است یک نشاط روحی را القا میکرد- درامریکا بسیار تعجب کرده بودند باداشتن سرطان ایشان همچنان شاداب به مطالعه خوداش ادامه میداده است- ایشان تعریف میکرد من با اندک پولی به نجف رفتم ومیدانستم طبق حدیث - خداوندمنان طلبه علم انهم طلبه دین را کمک خواهد کرد مدتها درحجره وفقط شلغم پخته ونان میخوردم- تاوضع من توسط یکی از مجتهدین درست شد- ایشان درس اخلاق نزدیک استاد درخواست کردند خصوصی به ایشان یاد دهد- استاد سرحال بود نزد ایشان که درس تمام شد فرمودند فلانی از فردا نیا-گفتم استادمسئله پیش امده است- فرمودند خر پالا نش عوض شد- یعنی جسم خاکی تبدیل به جسم برزخی میشود- گفتم استاد شما سرحال هستید فمودند وقت تمام شد - من باتعجب به حجره رفتم تا صبح نخوابیدم همه اش درفکربودم سرموقع رفتم درب زدم دیدم بله ایشان فوت کردند این اوج شخصیت وعظمت انسان است- دقیقا درامریکا همین مطلب برای ایشان رخ داد- در امریکامنزل دختر شان بودند شب فرمودند درنماز حالی عجیب بهمن دست داد ومن فرد افوت میکنم و وصیت خودرا به ایشان گفت وصبح رفتندبعداز نماز دررختخواب فوت کرده بودند- کتابی دارند بنام -وجدان من این کتاب را درزمان قبل ازانقلاب خریدم- وقرار شد درابادن در موسسه بهبهانیها بخشی گلچین انرا تدریس کنم- ولی متاسفانه یک عادت بد دارم مداوم کتاب میخرم وانهارا شروع میکنم مقداری خواندن حال مایل هستم این کتاب را تمام کنم ایشان درمقدمه فرموده است که تقدیم به شما- ای وجدان های پاک ونیرومند که با دفاع از اصالت وجدان برای انسان اثبات میکنید- وبه زندگانی امیدوارش میسازید- این تیکه کلام اخر طلائی است- درغرب صفات زیادی ایجاد میکند ولی بسیار کم است شخصیت با ثبات ومقتدر داشته باشند خود کشی بسیارزیاد است وگاهی برای مسئله کم ارزش خودکشی میکند عند ملیک مقتدر که براساس بیانات استاد ایت الله دکتر رستمی رحمت الله علیه هدف از خلقت همین است عند یعنی نزدیک ازلحاظ معنوی به خداوند منان-مومن از جهتی عاجز است واز جهتی مقتدر است درشخصیت باید مقتدر باشد ودرنزد خداوندمنان- عاجز وگدا وفقیر باشد ولی درکل نسبت به راه اش مقتدر است - ایشان فرموده است پیچیده ترین خصوصیات روح وجدان استودر حقیقت با ارزشترین صفات انسان وجدان است- وحدیث داریم هرکس به خوداش ودیگران راست بگوید عاقبت بهشتی است ایشان وجودان یک صورت کامل شده ازعقل میداند-و در بهشت به میزانی که انسان ترقی کرده است در کاخ رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم تختی عظیمی است که چهارده معصوم علیم السلام اجمعین درروی ان نشسته اند هم بسیارنورانی وهم انوارهای شگفتی بران تخت میبارد افرادبه اندازه ترقی خود به این تخت نزدیک خواهند شد وخداوندمنان از بالای این تخت صحبت میفرمایند که بعضی سیصدهزارسال از لذت ان بی هوش هستند- ایشان فرموده است بعلت پیجیدگی وجدان کم تواستند درباره ان تحقیق کنند وهمین میزان بسیار وجدان شگفت انگیز است- درماده ترکیبات چند هسته ای هستند- مثلا -اب ازدوهست اکسیژن وهیدورژن است ولی در روح مثلا وجدان یک هسته است ولی از تمام صفات دران هستند- احساسات عالی -خصوصیات وطبیعی و عقل وعدالت وانصاف وغیره- مشکل دراینجا است مثلا هم لذت است وهم رضایت خداوندمنان غربیان چون نتوانستند این معضل حل کنند میگیونید یا لذت ویا خدا- وتنها راه حل اسلام ناب است- اشکالی ایشان به غرب میگیرد ویا بعضی افراد اسلامی - که میخواهند از روش تجرید عقلانی یعنی جزجز کردن صفات مثلا بایستگی ها ونا بایستگی ها- شایستگی ها وناشایستگی ها مشخص کردند بابسیار اول درک محدود وپس تا حد افراط پیش میروند در حقیقت تکالیف جهت خاص میدهد وهمه ان صفات مطرح نمیشود وبیطرفانه نخواهد بودمثلا موضوع شهوت جنسی مانند شهوت جنسی حیوانات درنظر میگیرند- بنظر استاد - اگر برای ما اثبات شده است که انسان بایستی خود برای خویشتن راهی در زندگانی باز نموده وموقعیت خودرا اگاهانه دران راه تشخیص دهد وازان بهره بداری کند ودراین بهره بداری- که عامل انگیزه هم است بایدبرای یک اقتصاد وحقوق واخلاق صحیح محاسبه داشته باشد این امر یعنی وجدان کرده است میتوان گفت اول خدا ودوم خود وسوم جامعه وچهارم ابعاد مختلف ویا- ازادی عدالت فردی وعدالت اجتماعی- بادرنظرگفتن قوانین الهی و غیر ذالک محاسبه کند اگر چنین کرد شخصیت انسانی پایدار دارد وگرنه شخصیت انسانی ندارد یعنی وجدان ندارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-دانشجوی دانشگاه شیراز بودم از یک استاد امریکا رفته- پرسیدم ایا سکولار محض درامریکا است- فرمودند زیاد- گفتم کتابهای بیانگر واستدلا ل کننده دارند فرمودند مفصل- من دردانشگاه لندن بودم- دنبال این کتب بودم- غروب بود تقریاب نیم ساعل به غروب دانشگاه بصورت عمده تعطیل بود ازیک خانمی داشت از کلاس بیرون می امد واستادبود پرسیدم بهترین کتاب سکولارمحض کدام است- فرمودند سکولار محض چهار جمله است یادم امد دردانشگاه این چهار جمله یادما داده بودند- فقط حس مهم است هرچه به حس نیاید شناخت ندارد وشناخت اش غیر علمی است- هرجه به حس در ایرد قابل تکرار نباشد فقط بتوان از ان کاربرد گرفت مهم است وگرنه بی ارزش است-شناخت در ازمایشگاه حسی رخ میدهد باعقلی درمحدوده حس وچهارچوب ان خارج نشود وهرفومرل فقط در تجربه حسی انهام بکرات وتکرار رخ دهد وانهم خیال ما است واقعیت قابل درک درماده نیست فقط صفاتی شناخته میشود- که نسبی است تاحدی میتوان گفت اعتباری است تغیرات همیشه خواهدبود- ارزش هم فرد رای خود وهم برای گروه وهم برای جامعغه میتواند تعین کند انهم اعتباری است میتواند تغیر کند- بااین جملات اکثیریت کتب دینی یهود ومسیحیت باطل میشود- یک استاد ایرانی که درمذهب درامریکاتخصص گرفته بود تنها برنامه ایشان درصدای امریکا دارای ارزش بود بیان کردند تنها از انجیل هشت صفحه ا چهار انهم از جانب اسلام قابل قبول است ومتاسفانه برنامه ایشان کنسل وتعطیل شد- حضرت علامه ایت الله العظمی سیدمحمد حسین طبا طبائی طبائی چه درشناخت علم حدیث وچهدرشناخت د درک عقلانی بهاندازه ایشان فرد کمتر دیده شده است مطالعات دارد- میفرماید اگر خیاطی بدون علم خیاطی یک لباس بدوزد یا این لباس تنگ است ولاغراست که باعث اذیت میشود ویا بسیار گشاد است باز باعث اذیت میشود ویا جای استین –پاچه شلوار است= تحریف قبلی یا بعضی حدیث را قبول-نکردند ودومی بعضی حدیث ها جعلی است وبعضی ریشه اسلامی است ولی بدلخواه تغیر دادند- ایشان درحدیث ی دیه است لباس مانند ایدولوژی- دارای استراتژی است- باید مانندپوست بدن باشد نه لاغر است ونه گشاد ه است ونه غیرعقلانی است- دیشب درسایت- توحید متعلق به وهابیت فرمودند اخیرا اقای بشر اسد وحکومت اش علی الهی شدند- یعنی ایرانی ها علی الهی هستند- وسوریه هم حکومت- اش علی الهی شده است یک دلیل که به امامت علی علیه السلام وائمه دیگر معتقد هستند- سئوال من از ایشان این است که- خلفا ایا رسول هستند یا نبی هستند ویا امام هستندویامحدث هستند کدام هستند- یک بحث امروز درسایت ولایت حضرت استادایت الله دکتر رستمی رحمت الله علیه- بیان کردند که حضرت موسی علیه السلام بدستور خداوندمنان شاگرد حضرت خضر علیه السلام شدند- حضرت خضر علیه السلام سه درس داد که کل عملکرد حضرت موسی علیه السلام بر این سه درس است بیشتر نیست- بعدفرمودند حالاازمن جداشد- اول طبق علم الهی که داری ضرر را از مومنین بردار یاکم کن- دوم قتل هم مطابق علم الهی باشد وهم اجازه الهی داشته باشد- کشتن درفقه شیعه اجازه مجتهد میخواهد ویا مجتهد بایدبگوید چه کسی میتوان کشت اما خیر رساندن عقل هم کفایت میکند- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- دونکته- نکته اول- بحث جناب اقای احول است- ایشان از مریدان امام علی بن حسین علیه السلام تا امام صادق علیه السلام است وسئوالات بسیار جالبی از معصومین کرده است- حضرت زید بن علی علیه السلام مدتی شروع تبلیغ برای جنگ با امویان کرد- وسپس متواری شد- از یارانی که اورا یاری میداند یکی همین جناب احول است- تبلیغ ایشان در برادران سنی هم موثر واقع شد وانها هم قول همکاری دادند- یک نکته بیان کنم- مذاهب سنی ناسیونالیستی قبیله ای است- شیعه بین اللملی است بین القبیله ای است- درروز جنگ بعداز نماز صبح شروع شد امویان تواستند قبائل سنی را متقاعد کنند که وارد نبرد نشوند-جز اندکی انها بعدا درجنگ فراری شدند جناب احول در جنگ پس از شهادت افرادزیادی فراری شد امویان بدنبال ترور او بودند تا زمان امام صادق علیه السلام که وضع امویان بسیار ضعیف شددرسراسر جهان اسلام تا حدی بر علیه انها بودند وهرجا قیام نمیکردند وسادات دران محل قیام را شروع کرده بودند برادران سنی هم شرکت میکردند وهم شیعه میشدند-وامام صادق علیه السلام تشویق میکردند شیعیان همه جا دست به ضربه زدن به امویان کنند تاانها سریعتر نابود شوند دوجا خیلی مهم بود یکی ایران ویکی هم جزیره - جزیره به معنای شهرهای داخلی عراق است که اطراف ان به جای اب شن است- درجزیره ضرباتی زده شود وفرمودند من زندگانی خانواده انهارا تقبل میکنم احول به نزد امام صادق علیه السلام رفت داستانی از خوداش ساخت- که حضرت زید علیه السلام ایشان خواست که درنبرد شرکت کند- ایشان فرمودند امام علی بن حسین علیه السلام بهم فرمودند باامویان نجنگ وگرنه اهل جهنم میشوی -حضرت زید علیه اسلام فرمودندپس پدرمن ترا بیشتراز من دوست داشته است چنین حرفی به من نزده است- ایشان گفت امام سجاد علیه السلام میتواندشمارا از جهنم نجات دهدزیرا مشاهده کرد شمار زیادبه برد علاقه داری نخواست- شمارا برنجاند ولی من شرایط ام فرق میکند- لذا به من حقایق را میگوید شما که امام نیستی که نظرجدید بدهید- البته مفصل است امام صادق علیه السلام فرمودند هردلیلی که حضرت زید علیه السلام اورد شما راه براو بستی- این را تقیه میگویند-- هم جناب احول وهم جناب برید ازامام باقر علیه السلام وهماز امام صادق علیه السلام-درباره رسول- نبی وامام ومحدث سئوال کردند- روس ل که رسالت دارد کتاب میاورد و قوانین خاص دارد- نبی همان قوانین بیان میکند انچه درکتاب است را بیان میکند ولی علم غیب دارد حوادث برای افراد بیان میکند که چه کنند وانهارا راهنمائی میکند ولی قوانین ندارد ولی حدیث دارد- محدث فردی است درباره موضعی به اوحدیثی بصورت خواب یا اشراق داده میشود که یک مسئله را روشن میکند- امام مسئول پیاده کردن قوانین است میتواند مجازات کند نماینده انتخاب کند وهردستوردهد باید اجرا شود- قران درزمان پیامبر اکرم صلواته الله واله والسلم همه حکمتهای ان بیان نشد وهمه قوانین بیان نشد همه قوانین زمان پیامبر اکرم صلواته الله وعلیه واله والسلم حتی در عربستان پیاده نشد چه برسد به جهان این قران تا اخرین روز پایان جهان مطلب داردپس نه کارنبی است ونه کار محدث است ونه دیگر رسول می اید پس فقط کار امام است- اما برادران سنی - انها فقط ملزم به قوانین واحادیث رسول اکرم صلواته اله علیه واله والسلم هستند- دیگر نبیاد بقیه ایات قران بهان توجه کنند مگ رواقعا عقلانی باشد وهیچ حکمی دیگر اختراع نکنند- ولی ایه قران میرفماید ما دین راتمام وکمال بیان کردیم یعنی هرچه حکم لازم است بیان شده است پس دیگرانها بدنبال حکمی نباید باشند وگرنه این ایه غلط خواهد شد-