. امام علی( علیه السلام ) در یکی از گفتارهای خود، برخی از مخالفان و متمرّدان را اینگونه توصیف میکند: «منحرفان؛ شیطان را معیار کار و محل اعتماد خود گرفتند، و شیطان نیز آنها را شریک خود قرار داد و در دلهاى آنان تخم شقاوت نهاده و جوجههاى خود را در درونشان پرورش داد و در سینه ایشان به حرکت در آمد و در کنارشان به تدریج رفتار کرد.
کد خبر: 221354
به گزارش «شیعه نیوز»، احمد الطیب شیخ الازهر و دارالفتوای مصر، نماز خواندن در مساجدی که دارای ضریح است را شرعاً جایز دانستند.
از سوی دیگر احمد الطیب شیخ الازهر مصر در یک گفتوگوی تلویزیونی، ضمن مقایسه نماز خواندن در مسجد امام حسین (ع) و نماز خواندن در مسجد حضرت نبی اکرم (ص)، گفت: اگر نماز خواندن در مسجد الحسین (ع) باطل است، پس در نتیجه اقامه نماز در مسجد نبوی باطل می شود.
وی ادامه داد: این امر نادرستی است و هیچ کس جرأت ندارد بگوید که نماز خواندن در مسجد نبوی باطل است. مسجد نبوی یکی از سه مسجد است که مسلمانان برای نماز خواندن در آن، سفر می کنند، لذا این پاسخ عملی به کسانی است که نماز خواندن در این گونه مساجد را باطل می دانند
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-من کاری داشتم کامگوتر در حالت خواب روی نیم ساعت گذاشتم وتصور میکردم از نو شروع کنم بهحالت اول بر میگردد دیدم باید با بوگ گرم اورا روشن کنم مدتی طول میکشد کامپوتر بهتعمیر کاربردم فرمودند شما روی استند بایگذاشته باشد واین طول میکشد تا باز کند استندبای یعنی موتورزاپاس درپالایشگاه هرطبقه موتورها دوتا است که اگر موتور اول کار نکرد موتور دوم بکار می افتد به ان میگویند استند بای لذا مثلا کاری پیش امد شمادرحدودنیم ساعت کار دارید دکمه خواب یا اسلیپ روی نیم ساعت میگذارید وباید صبر کنید بعداز نیم ساعت کامیوتر روشن شود برای سرعت بوک گرم یا دکمه خاص شروع میزنید وگرنه تانیمساعت تمام نشود ویندوز بالا نمی اید بری این کار دکمه استارت کلیک میکنید وبعد دست چپ اولین عنوان سیستم است اور و اسلیپ است انرا کلیکمیکند اولین مسطیل درچه زمانی کامپوتر خاموش شود میگذارید مثلا روی یک دقیقه دومی چه میزان درخواب باشد زمان رامشخص میکند مثلاکاری دارید نیم ساعت طول میکشد درخواب نیم ساعت را انتخاب میکند ولی در زمان عادی یک دقیقه را نتخاب میکنیدمن قبلا تصور میکردم که ازنوع کامپوتر روشن شود بهحالت دیفالت یا عمومی میرسد دیرروشنمیشود ومن مداوم بوک گرم میکردم یعنی دکمه خاصرمیزدم وکامپوتر بهتعمیرکاربردم البته بعضی اشکلات دیگرهم داشت ایشانفرمودند شما روی استند بای رگذاشی وباید نیم ساعت صبر میکردی وبعدانرادرست کردم
بسم الله الرجمن الرحیم-نظریات شخصی-است-در لندن بودم از خیابانی عبور میکردم- درانگلستان بیشتر اسم مغبز9 وهتل وغیره روی دیوار استولی یک تابلوی کوچ فقط اسم را مینویسند که یا همیشه رون است ویاگاهی تغیر میکند .برایان پول به شهرداری بدهند وان هم بسیار کوچک است مثلا زده بود فرش- نزدیک مغازه زده بود فرش فلانکس قمی- درلندن دوسم فارس های مغازه فرش دارند ویک سوم یهودیان ایران- ووارد مغازه شدم یک اقای قد بلند تاحدی زیبا وخندان یک مغازه دراز درحود پانزده متر طول وعرض کم روی دیوار بنرای بندی داخل چهارچوب گرانقیمت از مناظر قم داشت من گفتم بهچهمناسبتی شما اسم قمی گذاشتید فرمودند من اهل قم هستم- ومن گفتم من ارانی هستم خیلی خوشحال شدوپساز صحبتی فرمودند مواظب باش چیزی راجع بهملکه صیونیست اینمسادئل صحبت کنی در انگلستان کاری ندارند ولی درایران پدرات درمیاورند مگر پناهنده شویدراین ضمن یکجوان انگلسی قد بلند که در زیربغلاش یک قالیچه بسیار کوچک ایرانی خریده بود- ایشان بهانچوان که برای او اشنابود گفت این قالیچها تازه ازایران امده است وکارقم است البته ایشان برخلاق دیگران فرش های بسیاربزرگ داشت وقالیچه بسیار کم داشت- ایشان تک تک انها رادید وخصوصیات انها بخوبی بیان کرد وایشانتاید وبعضی نکاترا اضافهکرد ایشان فرمودند درست است ویک قالچه بسیار کوچک خرید وایشان راجع قم براین جناب بسیارشرح داد وگف شما بهقم بروید واز فرش های جدید بازدید کنید ایشان گفت چون شما گفتید من عمل میکنم ویک فرش متوسط میخرم واز مغازه بیرون رفت ایشان بهمن فرمودند هیچ کس درایران این معلومات راندارد- ومن در انگلستان تمام کلاسهای فرش وبخصوص فرش ایران خواندم ومدرک گرفتم کهمیتوانم توصیف کنم وبیانات دیگران یا تاید کن یااصلاح کنم ولی ایرانی که غرب میاند تنبلی میکند ومقدارکمی تحصیل میکنند وبر میگردند وشما زین بزن کامل یادگرفته باشی-گذشت ایشان دوپسر ازاینجناب یکیازانها دیپلم درانگلستان گرفته بود ودیگری کلاسدبستان بود وبرادربزرگ ایشان وارد دانشگاه لندن شد ومنراپیدا کرد بنظ میرسد ایشان ریس یک شعبه دیگر فرش بوده است- بهمن گفت دردانشگاه لندن یکمحله سالونها است این سالون ها چون داشگاه لندن اول کلیسا بوده است وکلیسا اصلی لندنبوده است سالونهای زیادی درست کردهبودن که الانهم بههمان شکل سابق است وفقط تعمیر کرده بودند ودراینجا سالنرا به افرادبرای هرامری مجانی میدهند وشما برو اجازه یکگروه بگیر که ما اینجا بساط تبلیغ اسلام را بی اندازیم من رفتم یک اطاق بود یکخانم پشت میز بسیار باخنده ملیح بامن برخورد کرد ومن جریانراگفتم وایشانتاید کرد وفرمودند ما مقداری کم پول داریم که من تقسیم بین گرو ها میکنم یکبرگه دادکه سئوالاتی دران بود ومن پاسخ دادم ویک اسمی کهفراموش کردم هم برای گروه گذاشتم ونوشته بود درهفته سهشنبه ها درفلن ساعت تفلان ساعت دراختیار من باشد ایشان یک سالن کوچ را انتخاب کرد وبعدا دران نیمکت گذاشته بود درضمن گفت یک سر سرا که وارد دانشگاهلندنبشوید درسمت چپ روی دیوار جعبه اگهی است که متونیدمقالات وخنرانی خودر ورق به ورق بگذارید ومقد اری صفحه ا-4 به من داد اندو جوانمدندئ یکمیز متوسط هم بهما داده بود روی ان یکپارچه قلمکار اصفهان انداختند ویک سمارو بسیاربزگ اب طلا واستکان وغیره شیرنی قهو وچایی و کاکوئ و کیک ومیوه غیر یکبلندگو وظبط صوت یک جوان امد وبعدمن متوجه شدم ایشان بزبان فارسی وانگلیسی در تمام بخشه به جبعه اگاهی زده است- خوش امد وماهم پنل من انبیا وطاغوت ومن سخنرای کردم وایشانبسیارخوشحال شد ان جوان گفت نارحتنباشد کم کم زیادمیشوند وجلسه دوم یک جوان چاق خپله ولی تاحدی زیبا وباکلاه فرانسوی امد وبازمن سخنرانی خودراکردم ودرضمن قبلا سخنراقبلی در جبعه اگاهی وتبلغ زدهبودم سراش راپاین اندا نخودی میخندید وحالت پز خنده داشت وقتیکه سخنرانی تمام به من گفت شما از تاریخ اسلام اطلاعاتی داری گفتم مقداری وچند سئوال کرد ورفت- انجوان فرمودندخوب چهره اورادیدی گفتم بله گفا ایشان از رهبران کمونیست است که پناهده به انگستان است- سه شنبه بعد یک دختر خانم پیش من امد- وفرمودندشمارا طلبیدن وبهنزد ایشان رفتم فرمودند مقاله خوبی بود ولی اگر اجازه بدهید من قبلا مقاله راببینم که نه مشکلی برای شماپیش بیاید نه برای من- منگفتم ورقهمن بدهید ونوشتن پایان همیشگی گروه سرش را پاین انداخته بود کهمن خنده ایشان رانبینم دردل اش قند اب میشد- ونشستم تا بهچه ها امدند ولی نمیدان ازکجا فهمید کهمن اندکی پکر هستم وبه من گفت مسئله ای بوجود امده است- ومن جریانراگفتم فرمود عالی شد یک مسئولیت از کول ما برداشته شدحالاهرچه متیوانی بخور منم شکمی از عزا دراوردم دنباله دارد
بسم الله الرجمن الرحیم-نظریات شخصی-است-در لندن بودم از خیابانی عبور میکردم- درانگلستان بیشتر اسم مغبز9 وهتل وغیره روی دیوار استولی یک تابلوی کوچ فقط اسم را مینویسند که یا همیشه رون است ویاگاهی تغیر میکند .برایان پول به شهرداری بدهند وان هم بسیار کوچک است مثلا زده بود فرش- نزدیک مغازه زده بود فرش فلانکس قمی- درلندن دوسم فارس های مغازه فرش دارند ویک سوم یهودیان ایران- ووارد مغازه شدم یک اقای قد بلند تاحدی زیبا وخندان یک مغازه دراز درحود پانزده متر طول وعرض کم روی دیوار بنرای بندی داخل چهارچوب گرانقیمت از مناظر قم داشت من گفتم بهچهمناسبتی شما اسم قمی گذاشتید فرمودند من اهل قم هستم- ومن گفتم من ارانی هستم خیلی خوشحال شدوپساز صحبتی فرمودند مواظب باش چیزی راجع بهملکه صیونیست اینمسادئل صحبت کنی در انگلستان کاری ندارند ولی درایران پدرات درمیاورند مگر پناهنده شویدراین ضمن یکجوان انگلسی قد بلند که در زیربغلاش یک قالیچه بسیار کوچک ایرانی خریده بود- ایشان بهانچوان که برای او اشنابود گفت این قالیچها تازه ازایران امده است وکارقم است البته ایشان برخلاق دیگران فرش های بسیاربزرگ داشت وقالیچه بسیار کم داشت- ایشان تک تک انها رادید وخصوصیات انها بخوبی بیان کرد وایشانتاید وبعضی نکاترا اضافهکرد ایشان فرمودند درست است ویک قالچه بسیار کوچک خرید وایشان راجع قم براین جناب بسیارشرح داد وگف شما بهقم بروید واز فرش های جدید بازدید کنید ایشان گفت چون شما گفتید من عمل میکنم ویک فرش متوسط میخرم واز مغازه بیرون رفت ایشان بهمن فرمودند هیچ کس درایران این معلومات راندارد- ومن در انگلستان تمام کلاسهای فرش وبخصوص فرش ایران خواندم ومدرک گرفتم کهمیتوانم توصیف کنم وبیانات دیگران یا تاید کن یااصلاح کنم ولی ایرانی که غرب میاند تنبلی میکند ومقدارکمی تحصیل میکنند وبر میگردند وشما زین بزن کامل یادگرفته باشی-گذشت ایشان دوپسر ازاینجناب یکیازانها دیپلم درانگلستان گرفته بود ودیگری کلاسدبستان بود وبرادربزرگ ایشان وارد دانشگاه لندن شد ومنراپیدا کرد بنظ میرسد ایشان ریس یک شعبه دیگر فرش بوده است- بهمن گفت دردانشگاه لندن یکمحله سالونها است این سالون ها چون داشگاه لندن اول کلیسا بوده است وکلیسا اصلی لندنبوده است سالونهای زیادی درست کردهبودن که الانهم بههمان شکل سابق است وفقط تعمیر کرده بودند ودراینجا سالنرا به افرادبرای هرامری مجانی میدهند وشما برو اجازه یکگروه بگیر که ما اینجا بساط تبلیغ اسلام را بی اندازیم من رفتم یک اطاق بود یکخانم پشت میز بسیار باخنده ملیح بامن برخورد کرد ومن جریانراگفتم وایشانتاید کرد وفرمودند ما مقداری کم پول داریم که من تقسیم بین گرو ها میکنم یکبرگه دادکه سئوالاتی دران بود ومن پاسخ دادم ویک اسمی کهفراموش کردم هم برای گروه گذاشتم ونوشته بود درهفته سهشنبه ها درفلن ساعت تفلان ساعت دراختیار من باشد ایشان یک سالن کوچ را انتخاب کرد وبعدا دران نیمکت گذاشته بود درضمن گفت یک سر سرا که وارد دانشگاهلندنبشوید درسمت چپ روی دیوار جعبه اگهی است که متونیدمقالات وخنرانی خودر ورق به ورق بگذارید ومقد اری صفحه ا-4 به من داد اندو جوانمدندئ یکمیز متوسط هم بهما داده بود روی ان یکپارچه قلمکار اصفهان انداختند ویک سمارو بسیاربزگ اب طلا واستکان وغیره شیرنی قهو وچایی و کاکوئ و کیک ومیوه غیر یکبلندگو وظبط صوت یک جوان امد وبعدمن متوجه شدم ایشان بزبان فارسی وانگلیسی در تمام بخشه به جبعه اگاهی زده است- خوش امد وماهم پنل من انبیا وطاغوت ومن سخنرای کردم وایشانبسیارخوشحال شد ان جوان گفت نارحتنباشد کم کم زیادمیشوند وجلسه دوم یک جوان چاق خپله ولی تاحدی زیبا وباکلاه فرانسوی امد وبازمن سخنرانی خودراکردم ودرضمن قبلا سخنراقبلی در جبعه اگاهی وتبلغ زدهبودم سراش راپاین اندا نخودی میخندید وحالت پز خنده داشت وقتیکه سخنرانی تمام به من گفت شما از تاریخ اسلام اطلاعاتی داری گفتم مقداری وچند سئوال کرد ورفت- انجوان فرمودندخوب چهره اورادیدی گفتم بله گفا ایشان از رهبران کمونیست است که پناهده به انگستان است- سه شنبه بعد یک دختر خانم پیش من امد- وفرمودندشمارا طلبیدن وبهنزد ایشان رفتم فرمودند مقاله خوبی بود ولی اگر اجازه بدهید من قبلا مقاله راببینم که نه مشکلی برای شماپیش بیاید نه برای من- منگفتم ورقهمن بدهید ونوشتن پایان همیشگی گروه سرش را پاین انداخته بود کهمن خنده ایشان رانبینم دردل اش قند اب میشد- ونشستم تا بهچه ها امدند ولی نمیدان ازکجا فهمید کهمن اندکی پکر هستم وبه من گفت مسئله ای بوجود امده است- ومن جریانراگفتم فرمود عالی شد یک مسئولیت از کول ما برداشته شدحالاهرچه متیوانی بخور منم شکمی از عزا دراوردم دنباله دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- استنباطدر اسلام درشیعه داخل محدوده است-نه خارج محدوده- مثال یک مغازه داریک خطا کرد این خطا مجازات اش مثلا دراسلام تعین شده است سی ضربه شلاق وفلان مقدار جریمه یکخطا دیگر هم یکی کرد باز حکم انمشخص است بیست ضربه شلاق وفلان مقدار جریمه- حلا یکسی خطا کرد میان اندو است وحکم مشخص نشده است ویا بهمانرسیده است ویا اصلا مشخص نشده است یک حدیث داریم دراینموارد میانه ملاک است- ولی یک درک عقلانی هم داریم بین ایندو سه تا ثلث میکنم اگر به ثلث بالا نزدیک است با مقایسه به نزدیکی ودوریمثلا بیست وهشت ضربه میشود ویا ثلث پاین بیسد دو میشد هردو درست است ولی خارج ازمحدوه نمیشود استنباط کردمثلا جنا ب اقای عمر بفرمیاند من اینمرد را میشناسمبقدری بزنید که بیهوشود-مردم فرمودند اقای عمر خارج ازسنت است فرمود نظر عقلاهم من پرسیدم بانظرمن موافق بودندذ من درقیامت جوا ب خداوندمنان را خواهم داد همین حکم سنت شد اای هارون الرشید یک سالن بسیار دراز درست کرد که اطاق های کوچک روبروی هم بودند ودر هر اطاق یک کنیز داشت که پشت میزی مینشست - معلومنیست انهاچه میکردند ولی من تصور میکنم خراجهای جاهی مختلف را کهمشخص میکرد انها حسابداری میکردند واین پولها برای ارتش و وکارمندان کاخ و فامیل گل گشاد توزیع شود ومین روز مثلا سلعت ده انها کنار درب مینستند وقران میخواندند روای میگوید مانند زکندوی زنبور عسل صدای وز وزمیامد اینکنیزان ازهمهجا اطراف بودند از رو تا قفقاز یکپیرمردی استادانهابود یک روز یک کنیز گفت جناب استد معنی این ایه چیست-؟؟ایشانمتوجه شد بو دار است گفتکاری نداشته باشد او اصرار کرد وگفت اندکی باکار هارون الرشید مخالف است ایشان گفتمقدار اندکی است جاسوسان انرا به هارون الرشید منتقل کردند وهارون ایشان خواست وگفت معنی ان چیست ایشان سکوت کرد گفت نترس من هم به شما یادمیدهم وشما هم باید بهما یاد بدهی اصرار گفت جریان گفت هارونالرشید گفت مرحبا افرین اینکهترسی ندارد با هدایای زیادی اوربهخانه فرستاد بعدبیست روز یک شعبانبی مخ صداکردفلانی به باغ میبرید پذیرای شاینه میکنید دم غروب سراور میبری ودرون بده رابیرونمیاوری جوی سگا انمیاندازی ودرمغز و ودرون بدن را از کاه پرمیکنی وسرابه بدن میدوزی ومیاوری اسلام اقایان فقط شعار است ایمانی به اسلام وجودندارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- اقایان لبنانی درس خوبی گرفتند چند درجه علم انها زیاد شد- خداوندمنان هم مضاعف میکند- اقایان شهید خدمت میخواستند ان عظمت هم شهید خدمت شد-یک موشک دو طبقه طبقه اول موادمنفجره معمولی وطبقه دوم موادمنفجر باتحریک اورانیومی به بیایان نزدیک تل اویو بزنید کهحضر عظمت قاسم سلیمانی انجا با لباس سفید رومی- سیسیلی ایستاده است
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- عدهای لاشخور بقول حضرت علی علیه السلام که غلامی منافقین وطغوتیان میکنند برای انکه ارباب خوشحال است شهادت پرافتخار حضرت ملکوتی ایت الله سید حسن نصر اللهرحمت اللهعلیه والسلم که تا در دقایق اخر برای مسئلهجهاد درزیزمین مانده بود واگر به خانه میرفت چنین نمیشد مسئولیت تا کجا است روح اش شاد ودرجات اش متعالی واقع زیبا زندگانی کرد وزیبا به شهادت رسید افتخار بسیار بالا است دراسلام که انسان توسط طاغوت به شهادت برسد اوج کمال است- وبسیار زیبا است لحظه ای بهخود ترس ندادولی احتیاط کرد- این ضربه حتم بدانید خداوندمنان به زیبایی جبران میکند- ولی عذاب های را برای انهایک ه این جنایت هولناک را کردند دردنیا داخرت ایجادخواهد کرد اخیرا درامریکا طوفان هلن امده استدرباران گفتند اصلا عقل نمیتواند این طوفان درککند بسیار عظیم ومخرب است که باور کردنی نیست درطول تاریخ چنین طوفانی نیامده است حداقل تاریخ امریکا- انهایکه واقعا بلدنستند فارسی صحبت کنند نوه من درکلاس ششم صده مرتبه بهتر ازایشان فرسی صحبت میکنند اما شما خواهید دید که درحقیقت اینکرگ واقعی برای شماها است بلاهی ببینید که مات شوید شهادت برای نیکو ها است جنایت برای پسته وشر ها است- فرودگاه بن گورین جا برای کسانی میخواستند خارج شوند نداشت اینکارشما استباتمام دد منشی بیروت ولبنان زنده است اما تل اویو سکوتمرگ بار پرنده پر نمیزند- اگر مسلمانان نخواهند با اسرئیل وارد جنگ شوند خدواندمنان بافرشتگان خود بانها وارد جنگ میشود دنیا که هرکی هرکی نیست ارباب دارد برخلاف میان عمل شود دست انتقام بلند میشود ایا تامروز اب خوش ازگلوی شما پاین رفته است؟؟ ضربه هولناکی بخود زدید-ازاینکه دنیا شمارا نفرین میکند وحشت دارید ولی ظاهرا میخندید وخوب میداید که چه خبراست- باز اینده را خواهید دید- خداوندمنان برای پیروز طرحهای خودرا از ازل کامل کرده است وبه مو قع عمل میشود- عبرت جدید امام الخمینی رحمت الله علی والسلم وشاه-عاقبت چی شد کی برنده شد قرانمیفرماید هرگاه گناه کردید کمتر بخندید وبیشتر گریه کنید نوبت شماهم میرسد- از نظر الهی صلاج بود که ایشان شهید شود ولی اشتباهات ارتش وسزمانهای خاص باید کمترشود معلومات زیادتری باید داشته باشد که جامع ومانع باشد