خرداد 99 - خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

بسم الله الرحمان الرحیم-نظریات شخصی استتقریبا-بیست وپنچ سال قبل از سال1967- وبخصوص بعدازجنگ جهانی دوم – کشورها بفکر اساسی درباره نوع حکومت خود شدند وبه سمت خودکفائی – وسیستم های کار امدشدند-ودرحدود ده کشورپادشاهی بود ولو بصورت خلیفه گری- هشت از حکومت های پاد شاهی مشروطه سلطنتی بودند دوتا هم شاهنشاهی بودند که ایران وعربستان-بود خوب حکومت ها ی انها برخلاف رودخانه حرکت میکرد ومیبایست بسیار دقت میکردند بخصوص ایران وبهم میبایست کمک میکردند – امریکا بعداز جنگ جهانی دوم فهیمد- که پایان سرمایه داری امریکائی است- گروهی متخصص درست کرد انها بدنبال یک سوسیالیسم جهانی – بودند- هسته اساسی ان سوسیالسیم سوئد بود ولی پارهای از شوروی و تاحدی چین والمان وانگلستان مابقیه را خودشان پر کردند- ولی مافیا قبول نکرد- فرمودند گرد اوری پول را من ایجاد میکنم کودتای رنگارنگ وارد کردن ثروتها ی انها به امریکا- خریدانها از امریکا سرمایه گذاری درمعادن بخصوص نفت- وفروش اسلحه تاحدی ضعف امریکارا جبران کرد وگرفتن مالیاتهای سنگین وراادختن ازمایشگاه های –اول یک کیلمتری ویک کیلومتری ونیم وسه کیلومتر وبعدشش کیلومتر وبعدنه کیومتر وخالی کردن زیرزمینهای دانشگاه برای تحقیقات وفروختن قطعات وبخشی از دستگاه با نه برابر مثلا درباره پالشگاه به ایتالیا وانها ارنربه قیمت پانزده برابر به ایران وغیره تاحدی پیشرفت ایجاد کردند وپس مثلا یک دارو با بخش تکمیل کننده مثلا ضد تهوع ویتامین وغیره به چندین برابرمیروختند-ولی دچار جنگ های فرسایشی برای کسب درامد بیشترشدند-ولی درمجوع بازنده بودند-اصولا سیاست چه عادلانه وچه ظالمانه اخرهردو شکست است بلکه ظالمانه درحال عمر بیشتری دارد ولی درتاریخ عادلانه میدرخشد وبهمین دلیل بایدهم دنیای دیگری-باشد- امریکا درزمان اقای کارتر هم ازلحاظ اخلاقی وگرستیژ صربه خورده بود وهم از لحاض اقتصادی- ومیابیست هردو را اصلاح کند مخالف شاه بود شاه ازطریق زکی یمانی سعی میکرد جلب توجه امریکا را بکند وزکی یمانی میدانست تغیرحکومت درایران نهایتا به سرنگونی عربستان منجر میشود ولذا ازشاه حمایت میکرد وراه بدست اوردن قلب های ریس جمهوری امریکا یاد میداد-کارتر برای انکه وضع افتصاد امریکا خوب شود یک قانونی درست کرد که قیمت نفت بین دوحد باشد حد ماکزیموم حداقل وحداکثر عربستان حداقل راقبول کردودارودسته اش-ایران یک گروه نادانی که اصلا سیاست وعواملی که ایجادسیاست میکند-نمیشناخت-به عربستان فرستاد انها گفتندکه عربستان حد وسط راقبول کند ومقداری ظرفیت فروشنفت ایران زیاد کند وگرنه شاه گله خواهد کرد- اینامر درسیاست یعنی شانه وشاخه میکشد-زکی یمانی بسیارعصبانی شد وگفت امریکا دروضع بسیاربدی است باید به امریکا کمک کرد-درثانیامریکائی اعتنای به شاه شماندارند من ایشان رانگه داشتم وازمن یطلبد من واسطه شوم که امریکائی اوراتغیرندهند- منداتحادیه اسلامی ایشان راوارد میکنم حالابرای من میخواهد شانه وشاخ بکشد از اطاق خارج میشود ودرب را محکم میکوبد-این خبردرابادان پیچید-عد های میگفتند درهرحال ازشاه باید حمایت کرد ولی انقلابیون میگفتند شکاف راباید بیشتر کرد-زمانی کارتربهایران امد واز شاه حمایت کرد همهتوجه شدند شاه تسلیم امر کارتر شده است ووضع مداوم خرابتر میشود-حزب رستاخیز وقتیکه اساسنامه ایخداشرانوشت وکار های اولیه کرد حال میبایست دبیرکل انتخاب کند از ابادان سه نفر بریاست خانم مدیرمدرسه شهدخت به تهران رفتند ایشن سرپرست بخش خارجی وهمچنین ریس انتخاب کاندید ها شد البته درتهران اعضای دگری برای ایندوکمسیون انتخاب شدند وریس این خانم بود- وایشن ده کاندیدراارزیابی سنگین کرد وسرانجام سه نفر برمنطق مثال اقای جمشیداموزگار 86 نمره ودیگری 68 نمره ودیگری 48 نمره اعلام کردند وگفتندانتخاب باشما است اتفاق اقای جمشید اموزگار انتخاب شد با غرور کامل باز گشتند وفرماغندار جلوی رفت وتشکر کردودیگر سئوالت مدرسه ایشان اعلام میکرد وورقه نهائی انجا تصحیح میشد وچریان با اب وتاب کامل ایشان شرح میدادودرجریان نفت ایشان با اقای جمشید اموزگار تماس برقرار کرد-مهمداخله کنید وایشان فرموده بود-زمانی کهخدمت شاه ریدم گفتم من فقط یک شرط دارم وان این است درموردنفت من مداخله و ورود نمیکنم وقرا ر است که ایشان استعفا دهد وبرادراش سیروس اموزگار وزیر شود- ومنهم درخواست انتقال به شیراز داده ام وفقط دوهفته دیگرمهمان شماهستم هربدی وخوبی برمن بخشید ومن دانجا میزبان شمتهستم توسط اقای بهائی درجیان شماخواهم بود وجناب اقای بهئی هم مطالب خبر تائید کرد وگفت این زکی یمانی بیتربیت وبی ادب ونمک نشناس میخواست دراینده مورد طنز وجوک واقع شود واقای دفتردار سرافکنده میخواست سوراخ موشی به قیمت یکملیون دلار بخرد شهرت یک شمشیردولبه است لذت زیادی میاورد جان تلخی وحشتناکی دارد-درحدیث است ازشهرت بپرهیزید این امرمنافات با اجرای تکلیف نیست اعمال تکلیف کنید ولی بدنبال شهرت باشید- حضرت علامهالدهر ایات الله محمدحسین طابطائی ایشان گشتن که یکبارناز جماعت بخوندقبول نکرد-مشهور است که جضرت شیخ عباس قمی رحمت الله علیه به مشهدمقدس رفته بودند-علمااصرار کردندکه ایشان درمسجد گوهر شاد نماز بخواند به اصرار علما ایشان پیشنماز شددرسجود مردممداوم تکبیر میگفتندوبه صف نماز میپپوستد- ایشانهم سجده را طولانی کرد یک دفعه ایشان باخودگفت عجب صفی-شدایشانبخودامدالبته هیچ اشکالی ندارد دردست افراد مخصواصا درپیران نیست که لحظهای بفکری فرورودولی ایشان فرمودند من مریض م نماز را کسی بخواند وواقعاتصور کردند مریض هستندولی بعذا ایشان جریان راگفتند-ادامه دارد

بسم اله الرحمن الرحیم-خاطرات گذشته- درابادان دراموزش وپرورش استخدام شده ام-درانجا شهرازجهت اموزش وپرورش بدو دسته تقسیم میشد- بخش شیرازی ها وبخش بروجردی ها مندر دبیرستان شهددخت-که مال شیرازی هابود ومنهم از شیراز به انجا میرفتم کلاس داتم وهو دربخش بروجردی ها درمدرسه دختران ششم بهمن بودم تاحدی هردوتعصب داشتند ولی بالاجبار گاهی به غیرهم شهری خودتن میدادند-خانم مدیر شهدخت ازقرار معلومی که شد شاگرد پدرمن دردانشگاه شیراز درشته زبان بود یک روز یکمسئلهمهم برای خانه پیش امد ومادرمن گفت به دانشگاه برو جریان به پدرت بگو وجواب اش رابیاور من به دانشکده ادبیات وزبان رفتم ومرحوم اقای صباغ زاده مسئول دفتری دانشکاه- بهمن گفت دردفتربنشین تادرس تمامشود وزمانی که جواب وسوال است توبروتو- وچند بار ارپشت در کلاس گوش داد وسپس به من گفت توبرو- ومن درب را زدم وارد کلاس شدم وپدرمن بامن به انگلیسی شروع به صحبت کرد ومن هم به انگلیسی صحبت کردم وبرگشتم-گویا این خانم انزمان دانشجوبوده است تمام کلاس های زبان انگلیسی را به من داد- ایشان درزبان انگلیسی غولی بود ومترجم بود ویک زن پیچیدهبود درظاهر بسیارخندان باانعطاف ومردمی وهمکار ودرزمان خوداش بااقتدارگویا به یکی از روسای شرکت نفت که ایشان احضار کرده بود-گفتهبود اگربدنبال پیداکردن معشوقه هستید من به شما کمک میکنم ولی اطراف مدرسه من نچرخیدوگرنه پدران انها را گاه میکنم- ابادان یک وضعیت بسیار استثنائی داشت-شهریبود که اخبار زیادی درانجا فاش میشد واپیدمی شد ودست به دست میجرخید وموردبحث بود که هرگز درایران شناخته نشد- علت اول عرب ها-بودندکه از طریق عراق وکویت وعربستان و کشورهای مهمی که زبان عربی اخبار داشتند وانها به زبان فارسی ترجمه میکردند دراختیارابادان میگذاشتند موقع نزدیک بغروب کهازدم مغاز ها فردعبور میکرد یک شیخی کنارتلویزیون نشسته بود برای فارسها اخبار عراق راترجمه میکرد ومیخندید وبعضی شاگردان انها عرب بودند تلویزون عراق بخوبی گرفته میشد وهوا شرجی که بود وبادهم میامد تلویزیون کویت هم دیده میشد ودرزمان اخبارتلویزیون عربستان باید باقایق مسافتی دردریابروند که مداوم میرفتند وازحملهمعلمینی ربان عربی بلدبودند اخبارراترجمه میکردند شاگردانی دردبیر ستان داشتند که انهاراپخش میکردسه معلم در ابادان شاخص بودندکه نفراول اقای رشیدپور که بعدانماینده ابادان درمجلس شدند- ویک جنابی که متاسفانه فامیلی ایشان را فراموش کردم کهر سهشنبه شب درخدمت ایشان تفسیرقران مجید را بیان میکردند واخبارراترجمه کرده بودندوتوسط گرو هدانش اموزی پخش میکردند مرکز پخش مسجد امامحسن علیه السلام بود که گل به گل- افرادنشسته بودندواخباربا تجزیه تحلی میکردند ومن درانجا باجوانی بیجهت بهزندان افتادهبود وبسیارشکنجه شدهبود اخبار گپرو ها بهمن میداد وزمانی میخواستندافرادبرنند سرپا صحبت میکردند من به جمع نزدیک میشدم ودرگروه معمین تازهوارد که همگی دریک هنرستان جای داده بودندیکیازافراد لیسانسیه زبان عربی واهل تهران بود اخباروگفتمان های دولت عراق و وزیران راترجمه میکرد وپخش میکرد ومن بزبان انگلیسیعراق راترجمه میکردم وایشان انهاراپخش میکرد وبزبان انگلیسی بسیارترجمه میشدکهاحتمالا کار شرکت نفتی ومعلمین وافراد دیگری بود- دردبرستان ششم بهمن تعدای قابل ملاحظه ازدختران عرب بودکه هردفعه یکی ازانهازمانی زنگ میخورد پاکتی بهمن میدادکه حاوی اخباربود- ویادم گوش من نجوا میکرددر دبیرستان شهدخت رویتخته وقت ورودخبرمهمی رانوشته بودند ومیگفتند انرا تفسیر کنید وبیشر اوقاتمن میگفتم به این اخبار حساسیت بخرج ندهید-تا یکخبر داغ از عربستان امد- ومن سرکلاس گفتم کهمعلوم یشود افسار خاورمیانه دردست زکی یمانی است-ساواک منفجرشده بود-درضمن همه بایک کیلومتر فاصله ازحوزه ابادان که به ریاست ایت الله العظمی قائمی رحمت الله علیه عبور میکردندومن گفتم ایشان وحوزه که لولوخرخره نیستند-گفتند به افراد برجسپ میزنند من گفتم شاه ادعای مسلمانبودن میکند ومدافع تشیع است شماهیچ سئوال اعتقادی وفقهی ندارید؟؟ یکی نمیانده شود وسئوالات افراد به نزد ایشان ببرد وجواب بیاورد واین سد را بشکند حضرت ایت الله العظمی قائمی ششماه درقم بودند وششماه درابادان وهیجکس را بحضور نمیپذیرفتند تقیه شدید داشتند نماینده ایشان یبک روحانی پابهسن بود انجامیداد واگر ایجاب میکردنظران جناب باعظمترا ازایشان جویا میشدیکی ا ز دختران میرود وان روحانی میفرمیاد چرا بنزد مانی ایئد وایشان جریان را میگوید و جواب سئوالات را میگیرد وروی تخته مینویسد وهمه یاداشت میکند وخودایشان ازان ببعد بالباس مناسب باروسری سرکلاس میاید- خواهر ایشان مگیود شمادفعه بعد-نرو من جای شما میروم-گویاایشان یکفرزندی داشته است بنظر میرسد ناراحتی ژنتیکی داشته است مدوام به تهران ویکبیمارستان تاصور میکنم که نام اش افشاربود درابادان میرفته است دفعه بعد مراجعه میکند دکترها باکمال تعجب میگویند ایشان بهبودی کامل پیدا کرده است وان دختر خانم سرکلاس ادرس بیمارستان وپروندان کودک وغیرهدادکه بروید وتحقیق کنید واگررفتید وفهمدید وضع لباس مناسب داشته باشید- این امرهم ساواک وحشتزده کرده بود-دردبیرستان شهدخت یک میلیونر برای پرستیژ باپارتی بازی دفتردارشده بود انزمان گرانقیمتترین لباس لباس موهری بودکه سیدرصدان ابریشم بود ویک دست رنگ بسیارشفافزیباداشت وایشان خیلی شبیه غربی هابود سفئی شیری ومات وچشمان ابی وموربور وقدبلند درضمن ساواکی بود من را طلبید- فرمودند دراین دبیرستان نیاز ی به بازجوی ساواکنیست من انکاراانجام میدهماین بحث ه وگفتمان هچیست که شمادرسرکلاس بهجایدرس دادن به بچه میگویدمن بادیگران مستقیم تصمیم میگیرمولی باشما میخواهم مماشات کنم-ودرضمن من حقدارم نمره رازیادکنم واجازه نمیگیرم ولی کیاز اشنایان بادونمره از رئدی نجات میکند مانده که شما کمک کنید من گفتم کمک میکنم ودرضمن شما چرا با بچه ها بباغ برای پیکنیک نمی ایید؟؟ من ان حالت برای اولین با داشتم تجربه میکردم-یکحالت عچیب بوده قبلل بحث نیست مات شدهبودن به ایشانهمچنان نگاه میکردم تصور میکردم که رنگم پریده است بلند شدم به اطاق ریاست رفتم ایشان سرکلاس بودندیک جوانی که بهائی بود ولیسان ادبیابود جونای ئرزشکار سینه ستطبر وبسیار زیباروی وبسیار خندان وخوشاخلاق ومودب وجیمی خانم ریس که روقت ایشان به شیراز یرفتند ایشان با تعدا داز بچه با گل وشیرنی برا یبدرقه به فرودگاه میرفتند ودربازگشت همین کارتکار میشد وغیره به ایشان گفتم انجناب چی میگوید-فرمودند که شماخودتان نمیدانید که چقدر کشته ومرده دارید وسری بباغ بزندیودل عاشقان خودرا بدست اوریدئومن مات ومبهوت بکلاس رفتم ومدتی همچنان خیره ماندم-ادامه دارد

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است – یک بحث روانشناسی – گرفتن نقش دوم درعنفوان جوانی – غالب رانندگان- فرزندان انها این نقش راپیدا میکنند- یعنی زمانی که پدر درمسافرت است مادربه فرزند پسرارشداین نقش ذپدیری ناخوداگاه وخوداگاه القا میکند- واینها افراد ی جدید ومسئولیت پذیر وفعال هستند- وقتی که پدر بر میگردد ابننقش تاحدی کم میشود ومورد مهرمحبت پدرواقه میشودیکنوع بحران درونی ایجاد میکند که میبایست پدران وخانواده ایننقشرابخوبی ایفا یکنند ودردختران زمانی که مادرنیست ویامادر فوت کرده است این نقش شروع میشود وباازدواج-مجدد بحران ها تامدتی شروع میشود- درداستان رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- ایننقش بخوبی روشن میشود وبخوبی طی مسیر میکند تاانجا رول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم-به حضرت فاطمهعلیه السلام لقب مادر پدراش میدهد-کههم ای مادرات وهم جای همسراست-هیچگاه حضرت فاطمه سلام الله علیها بحثی نیمکند که چرا شمازنان پدرمن راازار میدهید وهیچگونه دخالتی نمیکند ولی درعرف نقش دوم این امرنمیتواند اینچنین باشد-دریک می نببوس- به یاسوج میرفتم ته ماشین یک پیرزن عشایری بود چهر های رزوگار انرادرهم شکسته بود- تبدیل به یک چنگیز کرده بود- یک پسر نه سال داشت اودم پنجره میایدبرو اب پیدابیار تامن قرص بخورم اومیدوید خلاصه اب میارود مداومبه دستور میدادبرو دوتا پیسی بخذر مداوم بهاومیگفت- ریقو- ماشیاان حرکت میکند سرش پا اینبودومداوم گله میکرداین چه پسری است که نصیب من شده است وپسرااخر مد نزدمن ان پیرزن نشت وازبیانات مادر هیچ گله نداشت وباکمی اخم وبسیار جدی افرادرا نگاه میکرد راننده امد یکنگاه دراینه به پیرزن کرد وگفت مادرمشگلی داری اوگفت باخودم صحبت میکنم وتااخر ساکت باقی میاند وبه هیج کس نگاه نمیکرد وبافشار یک لقمه نانپنیر به پسر میداد وپسر باولع انرا میخورد- اگر دقت کنیم بیشتر مخالفین شاه از زنان قاجار هستند تا مردان قاجار- و وخاندان پهلوی بسیاراحمق بودند که مشکلات تمام بگردن قاجار میاندختند—ودراسلام حضرت فاطمه سلام الهعلیه بیشتراز حضرت علی علیه السلام درمخالفت با ان افرادبودند ولی مطیع رهبری هم بودند- سعید شاهسوندی یک از این افراد است- نابغه ای وحشتناک-این امریکائی به حق لقب پدرسوخته گرفتند-روسها تمام کار امریکائی هارا درایران زیر ذره بین داشتند بخصوص دانشگاه پهلوی – وانهارامسخره میکردند که دانشگاه پهلوی هاروارد کردید؟؟ واین بیشرم ها گفتهبودند دانشجویان مهندسی شما تاپ هستند فشاردرس را بالابرید بدون انکه ازمایشگا وفیلم وسایل دیگر وان استادان مبرز وغیره داشته باشند واصلا ان ازمایشگاه را باوجودانکه پول انرا گرفتندندادند وگفتد سالدوم به امریکابفرستید که بیشتر درانمرحله بچه پولداربودند که دنای لذت وشهرت وراحتی ئ که بهترین جا امریکابود- دانشگاه که به مشکلافرین رفت بعضی دانشجویان ردی خودکشی کردند وعاقل بهامریکارفتن ویابه دانشگا رفتند ودربحران بودند مسائل پیچیده اورده بود که اساید بعد درس باکمک دانشجوان انهاراحل کنند شاخص سعید شاهسوندی بود ایشان ساسی شده بود وچند دانشجوی مهندسی دکه بیشتربچه پولداربودند ویکی ازانها که لهجه تهرانی داشت بقول مغازهدارد کنار پایگامنافقین که جریانی دارد از افراد- درج پنچ له شده جامعه هستند- من شاهسوندی من را دعوت کرد-که یک بحث مذهبی -جامعه- شناسی مذهبی بیان کنم- من از کلاس دانشگاه به انخانه رفتم درس باستان شناسی داشتیم بایکیجوان امریکائ ی وکتاب انگلیسی در دست من بود کتابی باحجم کرد وفوقالعاده فشرده وبحث انگیز واین استادباخنده وبامثالی که فرض کنیدبه اشپز-خانه -ر فتید ومیخواهید از امسایلدرک کنید که برای چه امری ساخته شده است ویادرامریکا به یک قبلیه سرخپوستی رفتید ومیخواهیدسراز سنت ها ی انهادربیاورید- ونکات جالبی از فرهنگ ایران در خانواده مختلف برای او رخ داده بودوایشان راحل کرده بود-من که وارد شدم این گروه زیرنظرسعیدبودند که فقط دردانشگاه بحثی راجع به انقلاب کند وبیشتراز شاهنامه استفاده کنند ویک بیت از شاهنامه هم خواند-بغل دست من همان دانچشوی خاص باملایمت وادب کتاب بستان شناسی منرا گرفت وصفحه به راحتی به لنگلییسی خواند وسه تا لغت راازمن پرسیدومانند استادامریکائی انرانتفسیر کرد-وسط کتابراباز کرد یک جملهخواند وگفت عجب نکتهمهمی وبرقی درچشمان زد وسعید باکیم خشم گفت حالا وقت اینحرفها نیست-منازبچه پرسیدم شما هم انقلابی هستید وهودرس میخوانید امکان پذیر است-؟ سه تاخندیدندوگفتندما کارمهمی نمیکنیم باجن کندن 75 نمره بیائریم کلا ه مان به اسمان میفرستیم-این سعید استکه مهم اش بدنبال کارانقلابی است وشب امتحان میخواندوصد میاورد وما یکنکته پیچ دار به مسائل حل شده دادندرا نمیتواتیم بفهمیم—یکاستاد دررس ریاضیات کهاز امریکا دکتر گرفته بود ومیفرمودند بایدمانند امریکائی تربیت شوبددرضمن بسیارخودرا ساده نشانمیدهید وخندان هستید بایدگرگ بار بیاورید وروی پای خود بایستید-خودرا عاجز نشان دهید که نشانها تمدن ایرانی شده است-بحث مفصل- جناب نقاد رادیو- نمیفهمدامریکائی در عین حال گرگ بودن ولی خودرا بسیارمنطقی میخواهند جلوه بدهند- این احمق تمام عیار- میفرمیاد- جناب کارگردان ماجرانیمروز سازنده داستان تختی است- باکمال وفاحت مجبور شسده است که شاعارکه بتنگ د افتدفرق بین ساختار واستحکام محتوا درکی درست ندارند ایشان بیاد فیلممنافیت مانند داستان تختی درست میکرد درانجا این مشکل وجودندارد خوب احمق چرا-یعنی نباید منافقین رابه چالش گرفت بیادبالا وپایئن زندگانی انهارا مطرح کرد-دیگر نمیفهمند که حضرت تختی علیه السلام درطول انقلاب است نه درعرض انقلاب-ما با ایشان که چالشی بنداریم-منافقین مانند حضرتتختی عمل کردند اگرایشانبودمسلما ترور میشدودست خود را رو میکند –که طرفدارمنافقین است- خوب باش بقول امامراحل علیه السلام بگرد تا ماهم بگردیبم درزور خانه ها مطرح است تا مشخص شود که کدام ایدولوژی بی مایه است- سعید هزار بار از مسعود رجوی علو مانسانی اش قوی تربود من به ایشان گفتم به راهی رفتی کهتاحدی جبرتاریخ جلوی پای تو گذاشت ومایل به باز گشتهم نیستی ولی انها گرگ میشوندورند میشوند وتورا دور مزدند حتی ممکن است تورانابود کنند پس مواظب باش -

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- برگرفته از ترجمه مرحوم علی دشتی-رحمت اللهعلیه-جناب اقای ترامپ دقت کند- نامه حضرت علی علیه السلام به قاضی شریح بد فرجام-به امام اسوهخرد وعبادت علیه السلام خبر دادند—ه شریحبن حارث قاضی- امام خانه ای به هشتاد دینار—اورا حضارکرده بودند—برخورد قاطعانه با کسانی که فریب نفس-و- شیطان راخوردند—به من خبر دادند- که خانه ای-باهشتاد دینار خرید های- وسندی بران نوشته ای—وگواهانی انرا امضا کردهاند شریح گفت بله ای امیرالمومنینامام نگاه علیه السلام به ایشان نگاهخشم الودی به او کرد وفرمود---ای شریح-به زودیکسی به سراغت-می ایدکه به نوشته ات نگاه نمی کند( حضرت ملک الموت)-و- ازگواهانت- نمی پرسد—تا توراازانخانه بیرون کرده وتنهابه قبربسپارد—ای شرح اندیشه کن- -که ان خانه- را با مال دیگران(رشوه)یا باپولحرام نخریده باشی—که انگاه- خانه دنیاهم –واخرت را ازدست دادی—اما اگر هنگام خرید خانه-نزد من امده بودی- برای تو نسخه معنوی(درمتن هم نسخه است ) می نوشتم—که دیگر برای ان خانه- به درهمی یابیشتر رغبت نمی کردی( یعنی خانه را به یک درهم بتو بدهند)- ان نسخه معنوی را چنین رامینوشتم- این خانه ای است که بنده ای-خوار( یعنی شریح که خودرا خوار کرده است)- ان را از مرد ه ای( یعنی مرد فروشنده) اماده کوچ خریده- خانه ای از سرای غرور-(خانه ای که غرور میاورد)-کهدرمحله نابود شوندگان(انهااهل نجات نیستند)- وکوچه هلاک شدگان—قرار دارد- این خانه به چهار جهت منتهی میگردد-: یک سوی ان به افت ها- وبلاها-سوی دوم—ان به مصبیت ها- وسوم سوی به هوا وهوس- های مست کننده- وسوی چهارم- ان به شیطان-گمراه کننده-ختم میشود-در به روی شیطان گشوده است—این خانه را فریب- خورده ازمند—از کسی که خود به زودی ازجهان رخت برمیبدد-به مبلغی که اوراز عزتوقناعت خارج وبه خواری ودنیا پرستی- کشانده – خریداری کرده است—هرگاه نقصی(شری) دراین-معامله باشد- برعهده-پروردگاری است که اجساد پادشاهان را پوسانیده وطعم تلخ اضطراب ها را چشانده-وجان جباران راگرفته وسلطنت فرعون ها چون کسری ها وقیصر وتبع وحمیر را نابود کرده است- انان که مال فراوان- گرد اورده بران افزودند- وانان که قصر ها ساخته ومحکم کاری کردند—طلا کاری کرده- وزینت دادند فراوان اندوختند- ونگهداری کردند- وبه گمان خود برای فرزندان-خود باقی گذاشتند—همگی انان به پای حسابرسی الهی – وجایگاه پاداش وکیفر رانده میشوند-انگاه –که- فرمان داوری و قضاوت نهایی- صادرشود-پس تبهکاران زیان خواهند دید-به این واقعیت عقل گواهی میدهد- وهرگاه از اسارت هوایذنفس نجات یافته وازدنیا پرستی به سلامت بگذرد

بسم الله الرحمن الرحیم نظریات شخصی است-اولین بار درمنزل پدری که ماهواره داشت-من ظرف دوساعت هرکانال را گاهی چند ثانیه نگاه میکردم حیف این پول وثروت وامکانا ت که خداوندمنان-درختیار گذاشته است بسیارکم مطالبی قابل استفادهبودمثلا دربلغارستان انواع کندو رادرست کردند درروی درختان درتمام پارک ها وخانه ها وباغات روی درختان انواع کندوهای گرد که به شاخه درخت بسته میشوددرست کردهاند-دورودو روز گذشته من خوابمنبرد پس ازکاربرروی اینترنت- ماهواره را روشن کردم- وکانالها ی جم را موردتوجه قراردادم- یک کانال جم بالیوود دارد بالی وود -هالیوود هند است- فیلم به زبان انگلیسی ولی زیرنویس فارسی داشت—داستان این بود-که- چند جوان-در سالن های بزرگ کف شوری میکردند وباهم گفتند خیلی ها فکر میکنند-که ما استعدادنداریم- بایدثابت کنیم که ما استعداد-داریم-فقط بیکاری یا استراحت یک رقص مدرن جدید باید ابداع کنیم- شروع کردن به ابداع رقص – درامتحان دانشگاه در رشته رقص قبول شدن-حال نشانمیدادچه رقص هائی را شروع کردن به ابداع کردن-تا روز امتحان-یک شخصیتمعروفی درکنار سالن رقص نشستهبود ودخترانهمیک تیم تشویق درست کردهبودند - جمعیتی هم امده بود یکتیم از شاگردان سطح بلا هم دختر وپس دریک ردیف- بالائی نسشته بودند فقط ابراز احساسات میکردند—سالن پله هائی از اهن بانرده بالامیرفت وبعدمسطح میشد وسپس سرازیری میشدوسایل کف شوئی وجود داشتوصحنه باکنجه اینهدار وغیره تاحدی پر کرده که بنظرمیرسید که یکی کتابخانه بلند سفیدی بود اول سهنفر باژست کفشوئی باهم باز یکردند وباهم شوخی کردن که شاید دربین کفشوی ها رسم است ک ستاره هم داشتندکهانها راتشویقکردهبود که وارد دانشگاه شوند ا جنابفرمدندکه شمابدردهمان کفشوئی میخورید-نظام طبقاتی هنوز درهند حل نشده است درایران قبلاز انقلاب یک فحش گفتن حمال بود-مرحوم حضرت ایت الله عظمت طالقانی فرمودند این فحش را محوکنید ودیگرتکرار نشود- اساس این فحش را رضا شاه راه انداخت-اینان بعضی افراد انهاهنوز دست وراست وچپ خودر نمیشناختند- واردکار شدند تا کمکی به خانواده خودبکنند وهرکار حلال شریف است بسیاری ازااین هاهوش خوبی دارندوخودرافدای خانواده وبرداران خواهرانخود کردند درشیراز من فردی راسرغ دارم کهحمالی میکرد دذساعت بیکاری روی سکو مینشست وکتاب شعر ومداحی میخواند وحفظ میکرد بسیارشعرهای ناب بلدبود ومن مدتی دکنار نشستهبدوم وماندیک استادانشگاه نگاه میکرد وعینک میزد وصحبت ای بسیارجالبی میکرد که از روضه های بیایدداشت ویامطالعه کرده بود---کم کم رقص دستجمعی شد واز روی نرده خودرا به اسمان پرتاب میکرد پایین میام دز سسرسر سرمیخورد وخودرابا پشتک وارو روی افرادی که سرکمرخمکردهبودندپایئن میامد کم کم انجناب خوشحال شد وشروع به تشویق کرد- یکیا زدوستان خودایشان فوق تخصص سرطان روده ومعده است وخانم ایشان فوق تخصص اب مروارید است ایشان برای تحقیقات درسرطان خون-هشت ماه درسوئد بوده است- باتمام تلاش شبانه روزی دنیااندکی در سرطان خون پیشرفت پیدا شده است؟؟ چقدر این دنیا پیچیده است-!! انگاه خدانیست-؟؟ایشان هرسال که بمدت یکماه تعطیل است به یک کشورخارجی میرونند واز مراکزبهداشتی انهاسری میزنندیک ماه ونیم به بنگال هند و دهلی رفتند بقدری حزن پیدا کرده بود که چهره بسیارغمگین وگرفته بود- افرادی کهدرخیابانمتولد میشوندوازدواج میکنند ومیمیرنندودر جوب پیاده رو رفع حاجات میکنند وهمان جا حمام میکنند من گفتم از خانه هااطراف استفاده کند فرمودند بهداشت اجازه توالت درخانه ها نمیدهد وانهاهم درخارج همان کار میکنند ایشان فرمودند مناز مراکز علمی دلیلانرا پرسیدم انها گفتندتحقیقات مانشان میدهد-که این روش به سلامتی افرادبیشتر کمک میکند- چون ما همهجالوله کشی اب تصیفه شدهنداریم وسطح اب بالا است اگردست شوئی درخانه باشد تمام اب الوده میشود هاغلب انها میکربهای خطرناکی دارند وازهمان ابچاه داخل خانه استفاده میکنندولی مداوم- شهرداری اهک وغیر روی جوب میریزد وابرا راهامکند وبارانها-مداوم جوب را شسشومیدهند-خوب شماباید بهجای رقص مردم به سمت تحقیقات بکشانید ولی یک دروغی ساختن- کهرکرس دراین دنیا شادباشد در تناسخ کهفرض کنیم برزخ است شادخواهدبود-

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-تحلیل صاحب نظران سایت ایران فردا –از سریال فیلم ماجرای نیمروز- وپس رد خون- می فرماید- این فیلم روایتی است مطابق بادیدگاه حکومت جمهوری اسلامی پس میبایست بادید گاه شما نوشتهشود سعی کنید دیدگاه خودتان محکم نگاه نگهدارید ودرصندوقچه انرابخوبی حغفظ کنید ومنتشر کنید-یک تابی درمسیحیت است- بنام سنگ غلطان- یک دیوانه سنگی استوانه شکل را به سمت قله کوه غلطان میدهد نزدیکی های قله سنگ ناگهان به زمین بر میگردد مداوم این کارا میکند احمق- فکر کرده است که حضرت مسیح علیه السلام بدین نحو بوده است بوده است- حضرت نوح علیه السلام هم بدین نحو نبود-اخرین فردی کهمیدانست مومن میشود وقتیکه شد چند صباح بعد فرمود خداوندمنان دیگری امیدی نیست وان لیست راهم خداوندمنان به ایشان داده بود وسپس دستور نفرین داد ومسئله حل شد اقایان تصور میکنند دوران ایدولوژی تمام شده است- اخرین انها متعلق به جمهوری اسلامی است- وتصور میکتم که ایدلوژی کهتثارات شگرف دارد ملغی کنند سکولارسیم خدمت بیشتری میکند وقابل کنترول است- مدتی یک نرم افزار ورد مداوم بی جهت پاک میش-دراینترنت فرمودند نرم افازر ورد 16 استفاده کنید که خوداش ارزش هنری ندارد-!! درکلیب بورد یک کپی میزند کلپ بورد مانندان است که شما پول رادربانک بگذارید به هرجاکه بخواهید میتوانید بفرستید –ولی اگر درکلبپ بورد نباشد درهمانحوزه میتواندبفرستید مثلا از گالری به وات ساب به سایت به اتا وبه فیس بوک وغیره ارسال کنید من یک ورد شانرده که کلیسیون ورد راسالهای پیش خریده بودموخواستم نرم افزار ورد16 سوارکنم برای اولین بار کرک ان سوار نشد سیدی را شستم- سوارکردم انتیویرو صمد رابکاراندختم وسط راه گیر کرد یک انتی ویروس قوی را بکارانداختم درداخل اش یک –(کرم-_ورم) بود شایدان زمان بی حرکت بود حلا دارای حرکت است ویاانزمان انتیویروس انرا تشخیص نمیدادوحال تشخیص میدهد-بنام- mal wag- BDE851C9-WORM –CRCK -یکINFFECTINED FILE—یک نفرین برای انها بس است- تمام این شیطنت بر اسا س همان ایدولوژی سکولار احمقانه انها است بت نوع اش عوض شده است ولی همان بت است-از میگوید- از طرفی-دیگر –تفکری القائی میکند- تفکری بسیر خطرناک- است- تمام فیلم را اگر کسی بادقت- بینند-متوجه میشود- که فیلم درجهت ستایش تفکری مانند سعید امامی است- ادمی به شکل سعید امامی گریم شده-وتنها ادم حق درفیلم همین است- حتی ادم هایی که کوچکترین تردیدی درشغلشان ویکنفر میماند که انهم قهرمان فیلم است ووظیفه شان دارند کنار گذاشته میشود-و- حالا-یکتیم تبلیغاتی بزرگ جلوی صحنه – وپشت صحنه این تفکر مگند واز همه مردم میخواهد- که همین ر اباور کند- خب به نظرمن این خیلی خطرناک است که هیچ افزوده ندارد- اول که اقای سعیدامامی درامریکا مسلمان شد وقبازان کمونیست بود وچون کمونیست قفل ایدلوژیکی دادند وبدنبال ان مجاهدین خلق قفل ایدولوژیکی دادند یعنی جنگ تما عیار شروع شد ودیگربحثی نیست وگفتمانی نیست این اوج حماقت انها است قران میفرمایدتاندیدن حضرت حضرالومت توبه وگفتمان امکان دارد جنگ حربه ضد جنگ است پیشگام برای جنگ نیست حتی برای امامالزمان علیه السلام انها پیشگام جنگ میشوند- قائد العظیم الشان بهمنافقین درخواست گفتمان اسلامی کرد بهانه ای ساختند قبول نکردند انزمان شرایط داخلی وجهنی یکحالت جنگ برعلیه نیروی هائی بقول انها ضد طبقه کارگربود-این فضای عمومیودلچسب برای نسل جوان عامل محرکه مفت ومجانی برای این نوع گروهک شد-قران میفر ماید حال که انها قفل ایدولوژیکی میدهند قلوبا قفل- شما کاری بهانهنداشته باشید تا موقع جنگ فرابرسد- اتفاقابرای این فیلم-منافقین باید خیلی هم ممنون باشند- یک نکته عرض کنم-هرعلمی زمانی که علمی تفکرمیکند- دارای تعاریف میشود داری سبک میشود دارای مکتب میشود ازهمه مهمتر داریا ترم واصطلاح میشود ک روز من خدمت درخانه خاله خودم درتهران بودم وتازه ازانگلستان برگشته بودم وشهر ایشان مرحوم دکتر عباس یمین سرگرم کنند باشداسپانسر یک رادیوی محلی بوده است که انرا در اسیاسی تنها دواصطلاح راننوشته ای من خیلی را بلدنیستم وفکر میکنم درایرانهم بلدنباشند فقط استاد علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا میفهمد شما فقط خامه سر شیر بنویس کاری دیگربخودشیرنداشته نباش جامعه درک نمیکند میتواند روی تعارف وصطلاحات وغیره نقد وان قلت داشته باشندانچه که ظاهراست همه میفهمند کفایت میکند یکسری اخبار داغ وجالب ازمنابع معتبر کافی است درضمن یاوسط متن اصطلاح راترجمه کن ویا زیرنویس ومداو ازمنابع علمی ادرس بده- من سایت های کره شمالی جنوبی کوبا البانی رادادیم وچینوروسیه هیچکدامدیگر اصطلاح بکارنمیبرنند مسائل اقتصای وسای روز است فقط روسها یکمقدایر از اصطلاحات استفاده میکنندکهدرسح جهانی دیگر جزو ادبیات عمومی شده است وفلسفه بافی هم تماشده است مگر برای روشن شدم بعضی مسائل کمی پیچیده دراین سریال امدهان حرفهای سلمه قلمه سیاسی درحدهانسمپاتها وافراد منافقین گذاشته اند؟؟!! که اصلا معناندارد بسیار ادمهای سطحی هستند فکر نمیکنم جناب لنین باخانم اش اینطور صحبت کرده باشد؟؟-یک خبرنگا ر امریکائی است- تنها خبرنگار امریکائی در عراق بعدازنکه قبلا یکخانمی بوده است امده که بقول خواش تاحیداز علم سیاسی وفلسفه سیاسی استفاده کند همه اش ازدهان مردم دراورده است ومقداری دست کاری کرده است-پنچ سال درعراق بوده است-یک کامنت دارد که تاحدی اوضاعرامشخص میکند یکسری نکات با جنبه تفریحیهم دارد سعی کرده است ازادبیات هنری استفاده کند و-اسپانسر یک رادیوی محلی امریکابوده است وانجا برنماه منظم روشنگری داشته است وبشدت ازمهربانی مردم عراق وگروه جوانانی ازاومواظبت میکردند وبعضی ازانهاشهید شدند کهتاثیرات دلخراشی برای ایشان ایجاد کرده است واینکتاب را به انافزاد یکخانم زهره-نامی هم درمیان انها است تقدیم کرده است-و-تبلیغلت امریکار کوبیده است کلا درباره عراق سه کتاب نوشته است درکتابفروشی اماوزون-کتاب اول که بصورت پی اف دی است از314 صفحه 276 صفحه رایگان است من با دوتا فیلترشکن ده ساعت کارکردم وفقط یک صفحه نشان داد وحال بعد بیست واندی ساعت ثبت شده است-من دراول بدنبال نجف الیت بودم این مقاله ایشان اقای ریجادا نگلد ظاهر شدایشان میفرمیادمن با الیت های حوزه نجف بسیاردوست بودم وباانها بسیارگفتمان داشتم- ازایشان سئوال کرده است حوزه قم جلو است یاحوزه نجف ایشان فرموده است حوزه نجف فقط زمن صدام لعین عقب افتاد وعهمیشه ستارهبوده است وبا هم ستاره میشود حدیث بیان میکند تاقبلاز قم نجف بقولان جناب ستاره بوده است ولی باتقیه بسیارزیاد رزمانصدام همهبزگان تاحی بهایران وقم امدندچون امکان رشد وبلندگی نبود وصراحت لهچه تاحدی مال قم بود وحال باز امکان صراحت لهجه نیست بلکه بسیاربایدمراقبت کردکه برادران سنی نرجند ودیگر مذاهب وتاحدی سیاست دست بازی داشته باشد وهمان مثال بسیارزیبا ماری است که در سرواخ رفته است مارنشان قدرت وعلم است برخلاف ان قم میباشد-ادامهدارد

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

خاطرات گذشته -بخش دوم-!!

خاطرات گذشته-!!

نقش دوم پدری ویا مادری -!!

نامه حضرت علی علیه السلام به قاضی شریح-!!

خدای رقص-!!

نیم نگاهی به مقاله نقد رادیو ایران فردا دربار سریال ماجرای نیمر

نیم نگاه بهنقد ماحرای نیمروز ایران فردا-!!