بسم الله الرحمن الرحیم—نقدی بر اسطوره اسرائیل با لهام از مقاله جناب روزه گارودی -اسطورها برای ان بوده است که انسان درتمام ابعاداش یاری برساند وبه مرحله کمال نائل شود- انسان زمانی که حتی خط برای نوشتن نداشت وفرهنگ وسنتهای خوداش را توسط بصورت شفاهی منتقل میکرد این فرهنگ وسنت براساس حوادث مهم پایه گذاری میشد سنت ها میبایست بر اساس دلائل متقن واقعی ودقیق باشد ودر عمل کارائی لازم را دشته باشد وغالبا بصورت شعر منتقل میشد وهمیشه از درون جماعات وگروه هابیرون میامد ودرجامعه موردبازبینی وسپس عملیاتی میشد ورهبران منابعکه قدرت جامعه را در دست داشتد انرا برای هدایت جامعه در اینده موردتوجه قرار میدادند ومردانئبزرگی که هدایت انرا بعهده میگرفتند حماسه های ان جامعه رابوجود میاوردند وسپس این حماسه بر گفته از قول وگفته خداوند منان ویا اجداد افسانهای خداگونه شده گرفته میبودوپس از مدتی یک منش دیالکتیکی پیدا شد زمانی که انسان اگاه از قدرت تعقل خود میشد وظائف خوداش راتشخیص میداد وظائف خوداش واعمال سودمند خوداش را تشخیص میداد وسعی میکرد که ایدئولوژی اش به مراتب بهتر ازدیگران باشد بدنبال کشف نهایت ارمانی خوداش بر میامد وبه سمت رسیدن ونائل شدن انر به ان سمت حرکت میکردکه شامل دوبخش بود شادی ونجات که بامهارت وزیبائی تمام انرا ترسیم میکرد ورویای اورا تشکیل میداد وگاهی این خصوصیات را درخدائیبعنوان مثال درهندوستان چون خدای راما وزنش سیتا بدستا میاورد وگفته انان را سرلوحه زندگانی خوداش قرار میداد که بالاترین تصویر یک مرد وزن با افتخار است ویک عبد معنوی انان میشد انان یک زندگانی منزه وپاک را ازانان میطلبیدند- قدرت این خد ایان اسطوری ماوری فکر وگفته ها است- ودر تمام قاره ها تقریبا چنین بود انسان مداوم توسط این اسطورها که مداوم بسمت شگفت تر شدن وبسیار بسط پیدا کردن وپیچیده شدن وافق ها دورتر داشتن وبرای نائلشدن به ان باید هزینهای سخت پرداختن سیرمیکرد وجمعیتهای مختلف را که این نکات را میتوان در اشعار تولسیداس که بر گرفته از اشعاررامایاناه میباشد کم کم انسان در پیشرفت تمدن ا ش توانست روابط خودر ا به سه قسمت تقسیم کند که تشکیل دهنده معنای زندگانی وکوشش در راه اهدافاش بود رابطه خوداش باخداوند منان ورابطهاش با دیگران ورابطهاش با طبیعت که در ایلیلاد دیده میشود که توسط هومر به نگارش در امده است- هکتور مرگی راکه بر اساس فرمان خداوند منان بعنوان یک حل نهائی برای نجات مردمان میپذیرد وبعد همین منش توسط پرومته اجرا میشود که تبدیل به یک سمبل ابدی برای عظمت یافتن وتلاش برای ازادی میگردد این اسطورهاپس از انتخاب شدن بر عظمت ان ملتها وکشورها میافزاید وبر عکس رهبرانی که برای جاه طلبی ودنیا مداری چون جولیس سزار وناپئلونها بر سر قدرت قرار میگرنند سرانجام متوجه میشوند که کشورهای خودشان را کوچک کردهاند ود ر تاریخ ان مردان نمیشود اسطورهای سوار گاری کرد که برای انها سرانجام شکوه وقدرت راببار اورد- در شناخت اسطوره اسرائیل بخصصو از جهت سیاسی ان نمیتوان اسطورهای تاریخی وسیاسی ومذهبی رادر شکل دلخواه انان تجسم داد ونمیتوان گفت که برخورد اسطورهای مذهبی وسیاسی رخ داده است –ادامه دارتد
بسم الله الرحمن الرحیم-من شخصا شیطان را ملاقات کردم- روزی در هوای گرم تابستانی وارد مسجد رجا شدم برای انکه نمازبخوانم خادم مسجد به من گفت به زیرزمین بروهم هوای انجا خنک است وهم من فرش هارا شسته ام من به زیر زمین رفتم به اندازه پانزده نفر از حصیر بسیار با نی نازک فرش بود ویکروحانی معزز نشسته بودن وفردی باایشان مباحثه میکرد من نماز راخواندم وان فرد درحین نمازمن رفتند بعد از نماز من جای ان فرد نشستم ومباحثه را با ایشان ادامه دادم درضمن بحث – مردی که معلوم روستائی بوده است تازه شهری شده است با لباس روستائیان که درجائی مثلا سریدار است با کلاه روستالئیان که د ر افتا بکار میکنند سلانه سالانه در حالیکه بشدت به من خیر شده بود امد درست روبرومن نشست ومدتی باشدت وعصبانیت به من خیر شد من مانند کسی سحر شده باشد به ایشان خیر نگاه میکردم وباعصبانیت پرسید کوچه سمت راست مسجد اسمش چیست من اسمش را گفتم وپس گفت اخرین خانه سمت چپ کوچه مال کیست گفتم نمیدانم گفت مال فلان کس است لحظهای قبل من تصور میکنم که جان خانم خانه را گرفتم خواستم بگویم شما حضرت عزرائیل هستی باز خیره ماندم وباخودم گفتم که ایشان یافردی روانی است ویاکسی ایشان رامامور کرده است که منرااذیت کند یک دفعه ناگهان چشمان ایشان که سبز خزهای بود شروع کردبه بزرگ شدن وسعی میکرد که منرابترساند ور نگ عدسی بشدت به سمت سبز کمرنگ که نزدیک به سفیدی رفت اطراف عدسی داخل سفیدی خط های کوچکی برنگ کمی سبزی ان از سفیدی بیشتر بود دراطراف عدسی قرار گرفته بود بعضی مانند وای انگلیسی که شاخه سرش روبه پائین قرار گرفته بود ایشان گفت من شیطان هستم ودیگر اینجا پیدایتنشود وگرنه من میتوانم یکی نی های حصیر تبدیل به تیر کنم وتوی کله توبزنم ورفت
بسم الله الرحمن الرحیم- نقدی سیاست های دوگانه غرب-در دانشگاه لندن بلا یک دانشجوی انگلیسی که رشته تاریخ میخواندمن از ایشان چندسئوال کردم – ایشان درپاسخ فرمودند که در انگلستان علوم انسانیکم بها دادا میشود وهمین رشته تاریخ میبایست به رشته های مختلف زیادی تقسیم شود من جمله دانشمندان وفرهیخته گان زیادی از شربق وکشورهای دیگر به انگلستان امدندودانشجویان زیادی پروش دادند که تاثیر گذاربودند ولی درتاریخ انگلستان هیچگونه اسمی ازانها نیست- دوم که من همین رشته شخصا دارم کار میکنم این است حوادث مهم وجریان ومسائلذ مهم درانگلستان توسط مطبوعات ودیگران بادیدگاه ای مختلف نوشته شده است وبعضی ازانها یک دیگاه قلابی است ولی دارای حکمتی بوده است ومن بدنبال کشف ان حکمت هستم حال دانشجویان جهان سوم بخصوص درجهان اسلام بخش برداران سنی که نه دانشگاه ونه حوزه محقق درست حسابی بارنمیاورد وپنچاه سال ازحقایق علمی عقب است چشم بسته عاشق یکی ازاین دیگاه ها میشود وحتی مدرک میگیرد وموردتوجه رسانه های سازمان خاص قرار میگیرد- درامریکا سازمانی است که ازمتفکرین بشری دفاع وتشویق میکند این سازمان هم از جناب انیشتین دفاع کرد اس وهمازخانم- ایانحرس علی سومالی اصل که ملحد است دفاع وتشویق کرده است- در سرکلاسدردانشگاه لندن خانم استادمیفرمودند غرب دوچهره است بعنوام مثال امریکائی مداوم میگفتند کشوره بخصوص روسها تحقیقات خودشان مثلا درمورد پزشکی مرحله به مرحله فاش کنندالبتهاز لحاظ علمی حرفی درستی است روس ها اول گول خوردندمقدار فاش کردن وگفتند مثلا من درفلانمرحله اشتباه کرده بودیم امریکا هیاهوئی زیادی راه انداخت- روسهادرمقابل مقداری از اسرارهای مختلف امریکا که شکست خورده بودند فاش کردند وانها یک جبهه اخلاقی سنگنیی درمقابل روس ها گرفتند- تمام مدت دربوق کردند که غرب به ازادی اراده ایمان دارد ولی اسلام تسلیم محض قبول دارد درحالیکه اسلام هم درمرحله قبل از انتخاب اسلام به ازادی اراده وتعقل محض معتقد است وفقط درمقابل وحی ناب تسلیم محض است- درفقه چناچه حدیثی کوچگترین نقطه ضعفداشته باشد که قابل اغماض نباشد ولو بسیاری از مسائل بخوبی حل کند کنار گذاشته میشود وبعضی از فقها منجمله مرحوم حضرت ایتلله العظمی خوئی رحمت الله علیه اگر فقها عقلانی ان نقطه ضعف درک باشند وبه کمال حدیث رسیده باشند باز قبول نداشتند وبیادحدیت کوچکترین ابهامی ند اشت باشد وکسانیکه باسندهای تاریخی کار کرده باشند میدانند این کار بسیار سخت است گرچه در باب احادیث تا حدبسیار زیادی رعایت شده است ولی درهمین امریکا به پلیس اجازه دادند دربعضی جاها کمترین شک که پیداشد تیراندازی کند- درموردجناب سلمان رشدی لعنت اله علیه حتی ملحدین به ایشان گرفتهاند که اگر شما خداوندرا قبول نداری پس شیطان راهم قبول کنی وجبرائیل علیه السلام قبول کنی ووحی راهم نباید قبول کنی پس نسبت داده قران دربعضی ایات بله شیطان غلط است واین کتاب نبوغ پیمبر اکرم صلواته اله علیه واله والسلم است دربسیاری موارداست ولی اگر خداوندمنان قبول داری وایشان هم پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم میدانی بیادقران محفوظ از القائات شیطانی بدانی واگر پیامبراکرم صلواتهاللهعلیه واله والسلم را پیامبر نمیدانی بایدپاسخی دادندشکن به مسلمین بدهی که چراتاامروز فصیح تز از قران نیامده است وانهم حقایق سکولار چکونه کشف شده است- نکته غرب یک حقه بازی عجیبی با وجود انکه میداند هر کشفی درمرحله اول فقط سرنخهائی مانند انکه یک پلیس برای یک جنایت بسیار پیجیده بداست میاورد ودر طول تاریخ درحال کشف است وچه بسیار فرضیهای اولیه ردشوند ولی انچنان وانمود میکند که مرغ یک پا دارد وان زمان کتاب های جناب سیگموند فروید ماند کتاب جناب صادق هدایت درایران جوانان اسلامی را ضد دین میکند- مقاسیه قران با قانون های اساسی کشورهای غربی کار یک لیسانس وحتی یک دکتری معمول نیست اطلاعات بسیار جامع میخواهد- علامه میخواهد درکارخداوند منان که نمیشود سطحی نگری کرد هنوز بشر به عمق علوم ها نرسیده است وهروز تغیر میکند اخیرا کتابی درغرب نگاشته شده است که ثابت میکند فرهنگ امریکا مداوم تا امروز تغیر داشته است ولی کسی ملتفت نیست در هرحال به نظ میرسد که یکی از بزرگترین مسئولیتهای کشورهای جهان سوم بخصوص اسلامی بوجوداوردن دانشگاه اها وحوزه های علمی که محققین برجسته بوجود اورد وکتب علمی بخصوص کتب تدریسی در سطوح مختلف از سطح علمی بالائی بخصوص برای درک اسلام وسنتهای رایج دران کشورها تهیه کند وگرنه غرب به راحتی برنده میشود
بسم الله الرحمن الرحیم-تحلیلی از بیانات امام علی علیه السلام- امام علی علیه السصلام درنهج البلاغه بازیبائی تمام وضعیت ان زمان تحلیلمیفرایند که امروزه صورتها تغیر کرده است وهمان قوانین حاکم است- من درمورد ارتش مثال میزنم که گویاتر بنظر میرسد- یک گروهبان دراتش استخدام میشد وچون نیاز به شغل وپول داشت بسیار خوشحال بود وارتش منبع سعادت فکر عمیق ودقیق میدانست دراین اترش معادلات زیادی یاد میدادند که معادلات نظامی باتوکل سازگار نیست ارتش شوروی است ظرف5 چهار ساعت در قزوین مسلط میشود واولی کسی به دادما میرسد ترکیه است که جز ناتو است وسپس امریکا میتواند مارانجات دهد- توکل باعثشد ان ایرانبزرگ به چنین روزی برسد اگر امام خمینی چند ساعت با ما گفتگو میکرد ارتش قفقاز رابخوبی میشناخت وسازمانهای اطلاعاتی انها ووضعیت استان های همجوار با شوروی را که دفاع فرمایشی نیست دفاعی عقلانی است وابزار واسباب خوداش رامیخواهد ودوم علوم نظامی درغرب است ومسائل اقتصادی وعلمی وغیره وضع انها مشخص است فریب نخورید ماته کاسه هستیم وانچه امروز به ان مینازیم مالغرباست واگر به ماعلمی ندهند ماعتارف میکنیم که چیزی بلد نیستیم واین علوم از اسمان نمیاید کار سنگین میخواهد وگرنه همین عراق مارا لوله میکند در زمان حضرت علی علیه السلام با یک تبانی گفتن که که پیامبر اکرم صلولتهالله علیه واله والسلم کسی رامعین کرده است وچهار نوع لیدر ورهبر بوجود امد که باهم متحد شدند یکی شیخ ودومی قاضی وسوم مفتی وچهارمی مشاور سیاسی که ریس ساواک هم است ماند اشعث بین قیس ایشان اولین وظیفه اش کوچک کردن حضرت علی علیه السلام که ایشان عددی نیست وخودایشان بسیار رزیرک وباسواد از ایشان هستند چه برسد به معاویه که دنیا درمقابلش به حق کوچگی میکنند وهمین وضعیت برای شاه بوجود اورده بودند یک غول نظامی امریکا مدتی درکاخ مهمان شاه بوده است درهمه موارد به شاه توضیح داده است وشاه طرحهای دادند شکن داده است ایشان به حمام میرود وباکامل تعجب یک طرح جدید میبیند واز شاه سئوال میکند وشاه میگوید طرح من است وساعت ها روی نکات مثبت انبحث میکند که ایشان تقاضای فرومول انرا میکند واین یک نمونه است- اشعث واردمسجد میشود با کمال پروئی میگوید شما خوب وبدخودتان رانمیتواتنید تشخیص دهید برای اییجاد افت شخصیت دربین مردم وکوچک کردن ایشان که ازاشعث باید یاد بگیرنند واشعت هم از معاویه باید یادبگیرد پس اماتی مطرح نیست امام علیه کسی نیست که پایمبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم ایشان رانتخاب کرده باشد وطبق اصول روانی ارتشی یک شوک را در مردم ایجاد میکند تا ببیند که تخم مرغهای گندیده کی هاهستند وتا چه میزان مخالف میکنند ودلیل مخالفت چیست وچگونه میشودانهارا- رام کرد ویا ترساند ویا کشت وطرح میدهد که همه بدنبال هستند که هرکس یک قیمت دارد- از لحاض تفسیر نقاط صعف انها معین میکنند وراه حل میدهند واز لحاظ قضاوت واقتضاد ورهبری هم به همین نحو وبا کما پروئی فکر خودرا بهترین فکر مکن میدانند که اصلا احتیاجی به مراجعه به قران نیست عقل کفایت میکند وبدعت هارا بهتر از نظر قرانی وحتی سنت میدادند
بسم الله الرحمن الرحیم- با الهام گرفتن از بیانات حضرت ایت الله سید محمد انجوی رحمت الله علیه-انس وجن با بیانات ساده میتوانند عرش الهی رابه لرزه دراورند ومیتواند بغیر از چهارده معصوم رحمتالله علیهم اجمعین سر سوزنی نورانی کنند ومشخص میشود میزان نوری که این بزرگواران دارندتنها اینان هستندکه استاد داروشناسی هستند که زنگار راازقلب پاک میکنند ونورانی میسازند وپردههای تاریکی را ازچشمان بر میدارند وسنگینی از گوشها بر طرف میکنندبه روح پرواز میدهند که سر سوزنی عرش را نورانی کنند قران هم میفرماید همه داروها در نزد من است وهم استاد داروشناس را معرفی میکند وادرس میدهداو کیست که کل زمین را زنده میکند امرزوه بیا بانها جزوه زمین نیستند ولی انروز جزو زمین هستند امروززنده کردن قلب ها فقط برای برای مسلمانان ومومنین است انروز برای همه است امرزوه لباس عصبی بر تن انسان شده است وانروز شادی وفرح لباس تن انسان است امروز ائمه نارعقلای روزگار هستند وجشن عروسی مطابق دستور انان است- علی علیه السلام قبل از ظهور هوا وهوس جلو وعقل پشت سر ان است وبعداز ظهورهدایت الهی جلو ومیل وهوس وهوا پشت سر ان استدر زمان پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم قران میخواندند وحدیث گوش میکردند وبشدت پیامبر اکرم صلواتهاعلیه واله والسلم را اذیت میکردند که حوصله خداوندمنان وصبور سر امد ولی درزمان حضرتاش قران میخوانند وزندگانی مطابق ان تنظیم میکنند که حضرتراخوش اید- ایا رابطه ای است بین محبوبیت جهموری اسلامی وظهور امام رحمتالله علیه وای رابطه ای است بین ترسیدن از مجتهد ومسلمانان ونیامدن امام رحمت الله علیه- ایا رابطه ای است مابین علقمندی به امام رحمت الله علیه وامدن ایشان؟؟!!
بسم الله الرحمن الرحیم-لزوم امام علیه السلام-با الهام از بیانات حضرت ایتالله حقیقت رحمت الله علیه ابتدا شناخت امام علیه السلام یکی ازامتحانات سخت الهی است زیرا احتیاج به قلب طاهر میخواهد واراده عظیم وتعقلی ژرف- گرجه هرکس تاریخ راتاامروز بدقت مطالعه کند لامحال به شناخت پیامبران وامام ام رحمتالله علیهم اجمعین نائل میگردد-تمام موجودات که خلق میشوند بخصوص موجودات ذی الشعور به قانون نیازمند هستند وقانون باید حقیقتا رفع نیازکند واگر قانون نباشد لامحال قانون جنگل بوجود میاید گرچه امروزه بعضی دراین شرایط امروزی که کمونیست به تاریخ پیوسته است خود را شیر جنگل میپندارند ومایل هستند که قانون جنگل حکم فرماشود وچناچنه قانونی که حقیقتا رفع نیاز نکند هلاکت بهتر است وبه همین دلیل است که اگر امام معصوم نباشد هلاکت بوجود میاید وفردی که که ازلحاظ علمی فقیر است چگونه میتواند راه وچاه رابیابد وسرانجام گول نفس جاهل خود ویا دیگران جاهل راخواهد خورد ولذا جناب فیض کاشانی که فرمودند جهان درمرحله اول برای پیامبران واولیا درنظر گرفته شد وسپس برای مردم ودرعرف بشری همین طور است اول معلم است وپس شاگرد وعظمت این کار بقدری استکه خداوند درخلقت انبیا بربشر منت گذاشته است وهرجا که منت گذاشته شده باشد قابل جبران نیست- دلیل دوم- هدف از خلقت عبادت خدواند است که امام صادق علیه السلام میفرمایند تا خداوند رانشاسید وطرز عبادت ایشان راندانید که نمیتوانید عبادت الهی کنید وعبادت معرفت وشناخت دقیق وصحیح لازم دارد که احکام ان بتدریج بیان میشود وحسن بزرگ دیگرش ان است که اختلافات رابر طرف میکند وبکشمکش ها پایان میدهد وبعنوان مثال که عقل وحی تصدیقی گفته اند علمای واقعی که بتواند از عقل کمال استفاده ببرند کمیاب هستند ولذا قران میفرمایند پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم چناچه اصحاب تو درموردی کشمکشداشتند وبه شما مراجعه کردندوشما رای خودرا صادر کردید وانها کمی کدورت پیدا کردند ازایمان بهره ای ندارند- وخداوند خلقت انسان مبارک وبسیار ممتاز میدانددرتمام ابعاد- زیرا ازعقل ودرک وتفهم بالائی خوردار است وچناچه به عقل خود خوب دقت نکند داستان حض1رت یونس علیه السلام پیش خواهد امد که میتوانست برای ابددردل حوت باقی بماند داستان حضرت یونس علیه السلام با حضرت نوح علیه السلام اختلاف ماهوی دارد حضرت نوح پس از مدتی زیاد واز روی علم غیبی وشاید درک ملکوتی سنگینی ایشان پی برد که دیگر افراد قابل هدایت نیستند وخداوند منان هم تائید کرد وتجربه نشان داد همین طور بوده است وجائی برای بدا نبود ولی یونس پس از چهل سال دونفر ایمان اوردند که به ایمان خود عمل میکردندیکی از انها دانای بی همتا ودیگری کم خرد بی همتاوحضرت یونس به محل دعا رفت که شاید درکوهی بوده است وجریان خداوند فرمود وانها لعنت کرد وخداوند فرمودند به انها بگو اماده عذاب من باشید ولی افراد در شراط خوب وبدی که حضرت یونس با انها داشت احترام ایشان راحفظ میکردند ولی بگناه معتاد بودند لذا جای بدا بود فرد نادان از نفرین کردن حضرت یونس خوشحال شد وهمراهایشان رفت ولی فرد دانا گفت نمیبایست نفرین میکردید تقاضای یک گوشمالی میکردی وشما درخانه باشید وجواب محبت های انهارا بدهید وقتیکه احساس عذاب کردند توبه کردند وجائی برای توبه بود- درنتجه شناخت باید بسیار کامل ودقیق باشد عذر عدم شاخت ویا بهانه نقص در شناخت پذیرفته نیست مگر انکه خداوند منان طبق شرایطی انرا بپذیرد وانهم بایدازجناب الهی معین شود تصور نشود که اگر ائمه اطهار درشرایط خاصی نفرین کردند چون خداوند منان به خاطر احترام به قران وحضرت رسول اکرم صلو اته الله علیه واله والسلم- اولا صبر زیادرا پیشه خود کرده است ودم به طریقی دیگر عمل میکند وامید است که شناخت حقیقی از خداوند منان بخواهیم وقلب ما برای احکام ودستورات الهی خاشع وخاضع باشد انشالله
بسم الله الرحمن الرحیم-نگرشی به خصوصیات عصر ظهور وتحلیلی از ان و نحو هدایت وربوبیت امام زمان علیه السلام- هدف از خلقت رسیدن انسان به حدکمال است که تبدیل به انسان کامل شود که پایانی برای ان حداقل تاقبل از قیامت وجود ندارد بر عکس مسیحیت که معتقد است باظهور حضرت مسیح علیه السلام انسان به نقطه پایان میرسد- با استفاده ار بیانات امام صادق علیه السلام انسان سه نوع جاهلیت خواهد داشت اول جاهلیت قبل از دوره ایشان بود که انسان همه حقایق را نفیه میکرد ودلبسته به خرافات بود وحاضر نبود که وارد میدان تحقیق وکنجکاوی وکشف حقایق ودلبسته به ان شود- ودوره ایشان که عصر جاهلیت نفاق بود که وانمود میکرد که به حقایق دلبسته است وبه ان میخواهدعمل کند ولی برخلاف ان معتقد بود وعصر بعد ازایشان کهد عصر جاهلیت ضلال بود که به حقایق وعمل به ان دلبسته است ولی راه غلطی را طی میکند بعنوان مثال- غرب برای پیشرفتبشر فقط عرصه مادیت ومحسوسات را ملاک خود قرارداد وبرای پیشرفت درمسائل مادی شعار محور طمع وجاه طلبی را مطرح کرد وبه مشکلات امروزه اش رسید- چناچه محور سود وبهره عادلانه را محور قرار میداد ورقابتی که امام علی علیه السلام درمکاسب بیان میکند محور عمل قرار میداد مسلمام امروزه به درجات عالی رسیده بود بخوبی میبنیم که تحقیق درایات الهی به جای انکه اسسان رابه خداوند نزدیک کند انسان را ازخداوند منان دور میکند وبه جای انکه بهرههای ناسنی عالی از این نعمت هاببرد- علم یکحربه ووسیله شیطانی شده است ومسابقه هم به معنای حذف خوبان ضعیف است- وبه همین علت است که مشکلات امام زمان علیه السلام بیشترین مشکلات ممکناست که امام صادق علیه السلام میفرماید اندوه وغصه من برای ایشان ابدی است کمله مننتظر به معنای ان است که انسان منتظر یک حادثه عظیم است- حادثهای که درتمام ابعاد یک بسط وگسترش ورنسانسی رابوجود میاورد بعنوان مثال شیطان دیگر نیست زیرا عمل کرد شیطان بخوبی شناخته شده است وانسان ازان عبور کرده است وحیوانات وحشی رام شدن وحسن های خودشان رااشکار میکنند ومیکربها یا نابود شدند ویانعمتهای مثبت خودشان را نشان میدهند یعنی حسن های زیادی از نعمتهای الهی شناخته میشوند-امروزه حوزه انسان رابه سه قسمت کلی تقسیم میکنند حوزه ژئو پلتیک- حوزه ژئو اکومنیکال-(اقتصادی) وژئو کالچرال( فرهنگی) که بعد سوم بسیار ضعیف است واهمیت زیادی دارد کسب میکند ویکی از خطرات امروز خاورمیانه برتری این حوزه نسبت به کمونیست برای غرب است واین حوزه در زمان امام زمان علیه السلام به اوج خوداش میرسد وبه نظر استادمعزز حضرت حجت اسلام شرف الدین ملک حسینی رحمت الله علیه شناخت توحید از تمام ابعاد قابل شناخت میباشد- مسئله دجال ودجالیزم- کسی است میخواهد رقیب دین شود وتکامل وهدایت بشر رابعهده بگیرد وادعای ربوبیت انسان رادارد درحالیکه در جهت ضلال گام میزند وسرانجام به جنگ حق بر میاید-انسان مداوم غربال میشود تا کسانی بدنباتل حق وحقیقت هستند بالا بیانید وکسانی دنبال دجال هستند به زیر کشیده شوند از خوشحالی امام صادق علیه السلام از تاکید ایشان بر مسئله رجعت شاخته میشود که ایشان امیدوار هستند که جزئ رجعت کنندگان هستند وماباید رویای انسان کامل بانحو که اسلام عزیر مطرح میکند در حافظه داشته اباشیم وانرا ترویج کنیم که عصاره پیام منتظر است وبرای چنان رنسانسی اماده باشیم وهم چنان که امام صادق علیه السلام میفرماید – تا زمانی که شیطان در بطن شما است وحقیقتا اسوه ومربی شما است در ظاهر انرا لعنت نکیند که به نفاق دچار میشود واین امر کار اسانی نیست که امروز کفر جهانی سعی میکند که به طریق شده است خودرا اسوه ومربی انسانها قرار دهد وهمان چناکه که پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم فرمودند دراخر زمان از خانواده مومن فرز ندانی که بوئی از اسلام نبردند زیرا انها را بر علاقه به کفر بار اوردهاند که امروزه در سوریه شاهد هستیم- یک سری علائم است که جبری است نشان میدهد که ماغ درچه دورهای هستیم ولی بسیار مظاهر دیگر که نام انرا شرایط گذاشتند انسان انهار چه خوب وچه بد انتخاب میکند وقابل تغیر هستند ولوبه ظاهر غیر ممکن بیاید در زمان طاغوت استادی به میگفت که اگر جناب حضرت علامه الدهر شهید بزرگوار جناب مرتضی مطهری خوداش رابکشد زودتر از پنچاه سال دیگر این دانشجویان تغیر نخواهند کرد وشاید بقاور این امر سخت باشد که حتی غرب در نوع فحشا خوداش صدها حکمت میبیند لذا بیاد هوشضمندی انسان را به کار انداخت تا به هشومندی عقلانی تبدیل شود وشوق انسان کامل را درانها پدید اورد واسوه ومربی انها راکه حضرت مهدی علیه السلام است بخوبی معرفی کرد انشائ ا لله