بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-چرا وچگونه- ما به انقلاب- اسلامی رسیدیم- استاد انگیلیسی من در دانشگاه لندن دربحثی ما درباره پایان نامه خودم در دانشگاه پهلوی که استادمن دردانشگاه پهلوی گفت با وجود سانسورهای زیادی کهمن کردم دومین خطرناکترین پایان نامه ایران است که بسیار مستند است وعلمی است به طریقی که الان من انرا بیان میکنم- استادتاریخ دردانشگاه تهران فرمودندبهترین تحقیقات درباره مشروطیت است که درایران قابل چاپ نیست ومن دوستی درترکیه دارم که انرا چاپ میکمد وبه انگلیسی ترجمه میکند تاسراسردینا- ازان استفاده کنند- این پایان نامه درکتابخانه دانشگاه نبود- ساواک یک نظارت داشت بر پایان نامه ودکتری تاریخ دانشگاه تهران- که ساواکی ب.د به شیراز فرستادوقسم وایه من چیزی من نمیگویم وبه این پایان نامه دست پیدا کرد وساواک من راهخواست ومنانزمان درسربازی بودم که بایداینراتغیر دهی وگرنه مدرک به شمانمیدهیم- وچندباربه منزل- زنگ زد- ومن گفتم من مدرک نمیخواهم وحوصله نوشتن دوباره هم ندارم و وزمانی به مرکز زرهی منتقل شدم ساواک فرمانده من رادیده بود البته تصور میکنم انرانابود کردند بیاید وپایان نامه جدیدی بومیسد که ایشان نصیحت کردند مقداری چاپلوسی کن شرراکم کنم برای افراد عاقل – این بهترین فرصت است اخر سال پنجاه یک باز من درمرکز زرهی بودم از دانشگاه زنگ زدند این بارشما بعلت بهترین پایان نامه تشویق میشود وباز من قبول نکردم که بهانجلسه بروم- اصل پایان نامه بافشردگی بیش از هفتصد صفحه میشد که تمام بیشتران از منابع خارجی بود- ولی بسیارکمتر شد و فصل ها به سختی بهم مرتبط شد- این پایان نامه من باوقت اضافی گرفتن از استادانگلیسی در دانشگاه لندن موردبحث شفاهی قرار دادم- ایشان فرمودند سعی خوبی کردی ولی به کنه مطلب نرسیدی من چهل درس مختصر درباره ایران زمان مشروطیت بر شما ترتیب میدهم وبعدا اسنادمحرمانه در اختیار شما میگذارم ومن دیگر رغبتی- برا ی ا ین کار نداشتم ولی بحث هائی شد- از جمله این بود- که روسها متوجه شدن انگلستان نمیتوانند شکست قطعی بدهند- وانگلستان کنوجه شد نبرد با روسیه از قدرت مالی وانسانی خارج است وبه یک تفاهم رسیدند- که بخشی از ایران وافغانستان ومقداری دربالکان وبخش از اروپای شرقی به روسیه بدهند وهند و بخش از ایران وجاهای دیگر دراختیار انگلستان باشد یعنی برای هم لقمه گرفتند شکست ایران درقابل تزارها یکی از این موارد بود اقای ساژِین مفسرتاریخ ایران چون اطلاعات لازم راندارد تصور میکرد که به ارتش ایران- انگلستان وفرانسه قدرت مالی وتجهیزات کافی دادند واز ارتش تزار شسکت خوردند درحالیکه برعکس است نه تجهیزات دادنت ونه کمک مالی کردند – کمک مالی که دولت ایران میتوانست بکند بدستور انگلستان انجام ندادنددلیل ان سربازان ایلاتی ارتش ایران که دارتش ملی نبود به شهرهای شمال ایران هجوم میاوردند که غذا وامانات بدست بدست اورنند- وجون مردم همکاری نمیکردند انها مردم را میکشتند وممکن است خلاف شرعی هم رخ داده باشد وانها به تزارمتوسل شدن که بهانها اسلحه بدهد که از خوددفاع کنند وجنگ داخلی درگرفت وارتش ایران مجبور شد به دستورانگلیسی که مازاین ارتش وحشی نمی توانیم دفاع کنیم واگر انچنان ایشان میگویند من قول میدهم کهارتش ایران مسکو رابه راحتی میگرفت به خاطر جنگ های زیادی که کرده بود وعرق مذهبی شدید داشت کمونیست که روی کار امدند- ناپخته بودند تصور میکردند میتوانند درمقابا غرب عرض اندام کنند وتوان امریکا به ه بهیچ گرفتن وزمانی که متوجه شدن که غرب که مایل است کمونیست نابود شود بخصوص درجنگ جهانی دوم که امریکا گفته هیچگونه کمک- به شوروی نشود تا نابود شود دست کمک از انگلستان خواستند ودوباره هم سیاست تکرار شد- از زمان مشروطیت تا پایان حکومت پهلوی تمام نهادها سیاسی- ایران واحزاب ایران سر دراخور انگلستان وغرب داشت حتی درخاور میانه نه تنها کمکی نکردند بلکه درعقب ماندگی ایران سعی وافر کردند مگرانکه غرب تصمیم بگیرد که اقداماتی بشود .این روندوسیاست- از دید مردم- ایران باتمام ترفندهای قلابی پنهان نماند- تنها الیت های مذهبی بودند که تافته جدا بافته بودن- لذا سیر جریانات غرب گرائی تبدیل به سیر وسلوک مذهبی شد وشاهد بودن تاریخ معاصر همچنان دراین صراط گام خواهد زد -انشاالله