بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی- به سخنرانی شخصیت ساز حضرت استاد پناهیان رحمت الله علیه در مجلس عزاداری بیت رهبر انقلاب- برگرفته از روزنامه گرانسنگ – یالثارات چهار شنبه28 مهر – ایه- هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم ایاته یزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمه شخصیت انسانی با چهار رکن ساخته میشود- اول ایات الهی- نشانه های وجود اثبات خداوند منان وپیامبر اکرم اش را صلواته الله علیه واله والسل بیان میکند وبقول خانم ویلو منبع شناخت وبدست اوردن مشورتها- رکن الرکان- بعداز ان تزکیه جناب استاد درباره این اصل طرحی نو میاندازند که دلیل ان که این طرح درست است سیرانقلابات جهانی است- ایشان میفرمایند درگذشته تزکیه رابه معنای بدست اوردن اخلاق الهی گونه تفسیر کردند ولی ایات قران واحادیث این مطلب را تائید نمیکند ودقیقا جای اخلاق درکتاب است ومبیایست گفت تزکیه بستر ساز اخلاق میشود- تزکیه به معنای پاک کردن اسنان از پلیدی ها –عقد ها وتبعیضها وکمبود ها وانچه باعث رنج انسانی میشود –خانم ویلو همین نظر دارد که علوم انسانی ودین میابیست گره کشا از مشکلات روانی وروحی انسان باشد که نه درعلوم انسانی غربی چنین خاصیت است ونه در مذهب مسیحیت که انسان رها میکند به معنای انکه هرانسانی مشکل اش خاص است وفقط یک سری نصایح کلی میکند که کلیشه است وتحریف شده است وبدرد امروزه نمیخورد وچون این مطلب را میداند خودرا درمشکلات انسانها کنار میکشد نمونه اخیران جریان برج های دوقلو است- که وحشتی عظیم مردم امریکارا دربر گرفت ومذهب خودرا کنار کشید- یک نکته اضافه کنم درایجادبحرانهای مردم امریکا علوم انسانی نقش داشته اند- نمونه ای را عرض کنم- مثال معروف که میخواهدابروی فرد را درست کند- چشم اورا کور میکند ویا دوستی خاله خرسه- اقاین فرمودند – مرد وزن مساوی هستند وهرکدام اهداف واروزهای ئی دارند که بایدبه ان برسند وهیچکدام حق ندارند- مانع دیگری شوند این امر به طلاقهای زیادی منجر شد که میفرمودند مبارک است ونشانه بلوغ ودانائی وخرد است-درنتجه مردان با داشتن مدارک بالا بدنبال خانم های با مدارک بالا نرفتند- دختران دیپلمه باخوصیات سکسی راترجیح دادند- درنتجه این خانم ها بعد به یک عقده حقارت رسیدند که نمی تواند با همسرشان واردچالش بحثی شوند ومجبورهستندتابع باشند وخانم ویلو بدنبال حل این مشکل رشته خودرا مشاوره بالنی انتخاب کرد وپس از مدتی توسط یک دانشجوی ایرانی ویک دانشجوی عرب به سمت قران رفت وهشتاد راهکار بدست اوردکه بسیار موثر واقع شد اخیرا درامریکا یک نهضت ازدواج- بادختران اسیای جنوب شرقی بوجود امده است- که تا امروز بسیار موفقیت امیز بوده است- این پلیدی ها-الودگی ها نقص ها وکمبوده چگونه برطرف میشود با احکام الهی برطرف میشود نه با اخلاق الهی گونه- قران میفرماید زکات بدهید تا تزکیه شوید- حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند زیکات برای تزکیه نفس است تمام احکام یک بعدانها تزکیه نفس میکند- وبعداز انکه تزکیه نفس شد بحث اخلاق مطرح میشود وسپس حکمتها مطرح میگردد- حال سئوال این است چه کسی مسئول تزکیه است- دران ایه خداومنان فرمودندپیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- ایا پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم از طریق اخلاق یا از طریق احکام تزکیه بوجود میاورد وایات واحادیث بیان میکند که از طریق احکام استمثلا یک عمال تزکیه ایجا دامنیت است که نیازمند اسلحه وسرباز است که ازطریق مسائلی اقتصادی بدست میاید ویاعدالت درتقسیم بیتالمال ایجاد تزکیه میکند- درحقیقت سیاست داخلی وسیاست خارجی تزکیه بوجود میاورد یعنی تزکیه توسط حکمرانان بوجود میاید لذا امام حسین علیه السلام این ایه را خواندند وفرمودند ": من برای اصلاح امت جدم قیام کردم ومیخواهم به سیره جدم وپدرم عمل کنم- یعنی همان احکام را مانندانان پیاده کنم حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند مادرم حضرت زهرا علیهالسلام الله هست- انها سرشان پایئن انداختند- ولی هیمن که فرمودند به سیره پدرم عمل میخواهم بکنم گفتن شمارا ریز ریز میکنیم زیرا ما روش پدرت راقبول نداریم وماروش معاویه ویزید راقبول داریم یعنی زیاده خواهی عدالت را درتقسیم بیالمال راقبول نداشتند ودرنتچه اخلاق وحکمتهاراهم قبول نداشتند-زمانی که حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم درعقبه منا با هفتادنفر از مدینه پیمان بست- اولین شر طا انعظمت این بود که برای دوازه قبلیه دوازده نفر ریس انتخاب کرد که اسامی انها راحضرت جبرائیل علیه السلام از اسمان اورد وفرمودند اسمائی انها از اسمان امده است واز انها اطاعت کنید وگفتنداطاعت میکنیم- حال سئوال این است که امام حسین علیه السلام مطلب را میدانسته است که اینها اهل تزکیه نیستند پس چرا امد- چون اندکی از اخلاق جاهلیت واخلاق اسلامی باقی مانده بود کهخودشان امام علیهالسلام رادعوت کنند وخودشان هم ایشان شهید کنند
بسم الرحمن الرحیم-برگرفته از مجله گران سنگ- چشم انداز ایران- شماره 96-نوروز های زندان-شماره 96-به قلم مجاهد عظیم الشان- حضرت مهندس لطف الله میثمی- رحمت الله علیه- من شب یلدای سال 1342- به دلیل فعالیت برای دادگاه سران نهضت ازادی بازداشت شدم- وپس از مراحل باز جوئی همراه مهندس حسین عبودیت به سلولی از سلول های زندان قزل وقلعه منتقل شدیم وبه یاد دارم ان سال برف زیادی امد- وخیابان ه یخبندان شده بود وحتی راننده ماشینی که ما دونفر رابه زندان قزل قلعه میبرد راه را نمیدانست- ومن اورا راهنمائی میکردم- چون قبلابرای ملاقات دوستانم به کرات به ان زندان رفته بودم—مدت سه ماه دریک سلول به سربردیم—چند روزبه عید مانده مارا به سلول های طرف دیگرمنتقلکردند- وچند روز بعد به زندان موقت شهربانی بردند- افسر نگهبان به هنگام ورود به زندان دفتر چه اموزش زبات ترکی مرا وهم چنین دستگاه کیف بافی را که با خود اورده بودم ظبط کرد وبه من نداد--- این زندان شش بند داشت- که همه زندانیان عادی بودند فقط اعضای این اطاق سیاسی بودند وهم چنین اطاقی درطبقه سوم- فلکه- که اقایان طبسی- فهامی –روارید- وسید عبدالرضا حجازی وچند نفر دیگر هم انجا زندانی بودند- که روز عید به ملاقات انها هم میرفتیم—از انجا که ملاقات حضوری نمیدادند؟؟ماهم به ملاقات پت میله نمی رفتیم- ومقاومت میکردیم- اما ناظر بر اتاق ملاقات زندانیان عادی بودیم ودیدیم که روز عید اطفال زندانیان را به داخل میاوردند وپدرانشان انهارا غرق بوسه میکردند- ومتاسفانه در برخی موارد درقندان این اطفال مواد جاسازی می کردند که بدست زندانی شان برسد—بر ای عباس نراقی کمپوت اورده بودند- وزندانبان برای کنترول سیخی دران فرو کرده بود—اقای عراقی عصبانی شد وکمپوت را به دیوار پرت کرد- -ریس زندان بلافاصله حاضر شد وعباس گفت برای فلان قاچاق چی صندوق میوه می اید ونظارتی نیست—بایک کمپوت این گونه برخورد می شود—ریس زندان از ان به بعد حریم مارابیشتر رعایت کرد—این هم خاطره اولین عید نوروز من در زندان—اول شهریور پنچاهبعضی سران واعضای سازمانمجاهدین دستگیرشدند- کهمن هم جزو انها بودم—ابتدا به زندان قزل قلعه وسپس به اوین رفتم- و- دوباره به قزل قلعه بر گشتم-و-پس ازمدتی دو مرتبه به اوین رفتم-ومدتی دریک اطاق سه نفر محبوس بودم-چند روز پیش از عید51 من وسه نفر دیگر را به سلول انفرادی (چهار فرادی!) بردند-روز بیست ونه اسفند برف زیادیمی بارید—حسینی جلاد مرا به خانه ای در خیابان سلطنت اباد برد که درانجا بامادر وعمویم- ملاقات کنم- ساواکی ها میگفتند- برای ازاد شدنت باید نامه بنویسی – من دومرتبه به سلول برگشتم—ان روز مقداری خوراکی ووکوزهای از گل برای ما اورده بودند—ماچهارنفری ترتیبی داده بودیم- که این گلدان رابه نوبت-درمعرض افتابی که از پنجره میامد نگه داریم-روز عید را با این کوزه گل به سر بردیم وبه سلول های مجاور با مورس تبریک می گفتیم--- این هم ازدومین عید درزندان—درخرداد 51پس از دادگاه نظامی ومحکومیت به دوسال حبس به زندان شماره 3فصر امدم- ابان همان سال نیز به زندان عادل ابادشیراز تبعید شدم-نوروز 52 را در زندان عادل اباد برگزاری کردیم- دران بند سیاسی مجموعا150 نفر بودیم که برای نوروز برنامه های جالبی طراحی شده بود-سرودهای نوروزی به زبان کردی وگیلکی خوانده میشد- پیشاز عید این بحث بود که ما شهدای زیادی دادیم- ونباید عید بگیریم- به ویژه که پیام را عید را شاهنشاه میدهد ونوروز عید شاهنشاهان است- درمقابل منطقی دیگری بود که اتفاقا نوروز جشن دهقانان است ولی پادشاهان انرا به انحصار خود دراورده اند—بالاخره- نوروز با شکوه هرچه بیشتر بر گذار شد- به ویژه که ان سال مهندس سحابی –افسران حزب توده- ودوستانجزنی- واعضای مجاهدین- وفدائیان- همه در ان مراسم شرکت داشتند- اینهم از سومین عیدمن درنوروز- ادامه
بسم الله الرحمن الرحیم-چطور شده است که دیگ اریائی شدن وتوجه به حضرت کورش علیه السلامبه چوش امده است-تبلیغات–بی –بی- سی سرانجام دراین مورد یخ چندین قرن را ذوب کرد باشعار های دمده شده- وعهدبوقی نمیشود فرهنگ کهن عقلانی یک جامعه راعوض کرد وجناب حافظ علیه السلام همه تاریخ کهن ایران تا مرز حکومت اسلامی به بایگانی تاریخ سپرد وانهارا دور زد برای انکه واقع بخواهید خودرا مریدجناب حضرت کوروش باشید خیریه ایجاد کنید وعلوم اسلامی را نشر دهید انشاالله
بسم الله الرحمن الرحیم-هوپیمای اواکس امریکائی نزدیک یک سخوی پیشرفته در سوریه نزدیک شده است ولی ارتش امریکا از روسیه عذر خواهی کرده است- احتمال زیاد اواکس توسط اشعه های سنجش الیا ژ ونوع گاز هائی که از سوخو خارج شده است به زیر زمین دانشگاه لوس انجلس با یک کیلومتر ونیم کامپوتر وتشخیص نوع الیاژها وگاز وجمادات را انجام میدهد وهمچنین به زیر زمین پنتاگون با ده کیلومتر ونیم کامپیوتر- سنج جماد گاز ومایع انجام بگیرد وکارخانجات سازنده الیازه ومایعات نباید کوچکترین موادی به خارج در زکند که ماهواره های جاسوسی علمی انهارا تشخیص میدهد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-بر گرفته از کتاب –دفتر عقل-جناب حجت اسلام دکتر محست کدیور رحمت الله علی- اسم کتاب برگرفته از شعر جناب حافظ واصل رحمت اله علیه است- که فرموده—قدر مجموعه گل(مراد منزه) مرغ سحر ( مرید عاقل واگاه) داند وبس رابطه مراد ومریدی اسلام جزو مکتب مراد ومریدی درغرب شناخته میشود اگر مراد درست عمل کند پیشرفت ایجاد میکد میتواندبهترین باشد وگرنه فرهنک مجارستان شاهکاری است که میتوناد اسوه غرب باشد که انها باوجودتضادبی حد دربین خودشان ودر جمع گرائی وحدت بی نظیررا نشان میدهند واحترام زیادبرای هم قائل هستند وجانشان برای همدیگر در میاید—که نه هرکوورقی خواند معانی دانست- رابطه مراد ومریدی تاکید میدهد—ای که از :" دفتر عقل:"دایتعشق اموزی-مثلا یادگرفتی پس مراد ومرید هردو بیادبه درجه عشق از طریق کانال عقل وتائید عقل برسند- ترسم این نکته به تحقیق ندانی داست- متعصبین کور زیادبودند- درسفری بامادر بچه به بندرعباس میرفتم که درانجا یک بزرگوار شیرازمدتی درخانه ایشان بودیم وسپس به خانه خواهرایشان درقشم میرفتیم- داخل اتوبوس دوتا از دانشجویان من در اخراتوبوس بودند انها با افراد پشت سرمن صحبت کردند وجابجا شدن- سرصحبت باز شد رسیدیم با اولین شهرهای برداران سنی- اتوبوس ارام حرکت میکرد کی از اندونفر فرمودند ما دونفر یکسال دراینجا معلم بودیم- این اقای روحانی نامش فلان است کنار یک پیکان سفید چندنفری درمعیت ایشان ایستاده بودند که افراد رامعین کرد که ازثروتمندان هستندوجزو خیرین فلان مسجد هستند- وسگپس فرمودند ما زمانی به نزد جناب اقای روحانی رفتیم واز کمک های ایشان سپاسگذاری کردیم وگفتیم ایا شما کتب شیعه راهم مطالعه میفرمائید –ایشان فرمودندخیر من هیچ کتاب فرق اسلامی رامطالعه نمیکنم زیرا میدانم مثلا فرقه شافعی بهترین است ما سکوت کردیم- شما اگر جای ما بودید- چه میگفتید-من ئگفتم خدمت شان-عرض میکردم اگر دربرزخ خداوندمنان سئوال کند به چه دلیل مذهب شافعی بهترین است- چه جوابی دارند بدهند انسان درتطبیق مذاهب متوجه میشود کدام فرقه اگر ممتاز باشد بهترین است امرزوه در اینترنت خواندم که دردانشگاه الاسکا سکیموهاکه تا امروز مذاهب اهل سنت میخواندند از سال اینده مذهب شیعه رامیخواند واگراز انها ایشان سئول کنند به چه دلیل شما مذهب شافعی ترجیح دادید چه جواب میدهند- درغرب میگویند نقش مذهبیوندر پیشرفت غرب پنج درصد لائیک ها وسکولار ها است ووژن کار کردن وتعقل درانهاخفته است درست مانند شیران باغ وحش که درهلندبودم دریک باغ وحش کوچک که یک سالن اکواریوم بزرگی داشت مسئول باغ وحش فرمودند این شیران که تعدادی بودند روی یک سکو خوابیده بودند اینها تا زمانی که غذا برای انها بیاورند همچنان درخواب هستند-ما یک ازمایش کردیم تعدا زیادیخرگوش وموش در میدانها انها رها کردیم وغذا نیاوردیم انها همچنان گرسنگی راتحمل میکردند وخودرا بهخواب زده بودند وفقط یک بچه شیر مدتی باخرگوش باز ی کرد ورفت خوابید وماترسیدیم که انهاتلف شوند وما غذا اوردیم داخل اکاواریوم- ماهی های زیاد وخرچنک ها بودند خلیل حرکت ارامی داشتند گفتند به شیشه بزنید همه جمع میشوند زیر موقعی ما میخواهیم غذا بدهیم وانها سریعا جمع میشوند یک خرچنگ شفاف صورتی-سفیدقشنگی بود فرمودند که بعضی از این ماهی غذای ایشان است لی هرگز تکان نمیخورند هرپنج دقیه مقدار کمی غذا ازبالای سران به پایئن مفرساتند- درست زمانی که به نزدیک دهان ایشان میرسید اندکی بلند میشدند وغذارا میقاپیدند- یک خانم اروپائی پشت سرمن بود وبهمن فرمودند درغرب هم باما چنین میکنند- ودرجهان سوم چنین کردند وخودمان هم باخودمان چنین کردیم درست بر خلاف دستورات مشعشع اسلام- درصفحه شانزده کتاب ":دفتر عقل:" چاپ دوم مینویسند--- شیخ مفید رحمت الله علیه- به مثابه پاسدار توانای مرزهای تفکر شیعی- به تهذیب( ارایش دادن وانظباط ونظم فکری ) وتنقیح ( پیراستن وتجدیدنظر کردن) وتکمیل ومرزبندی دقیق اندیشه کلامی شیعه پرداخت – اوبه سان گوهر شناسی خبره صدفهای پردرر را از جریان های مختلف فکری دینی صید کرد- وبادادوستد-گفتمان- با ارباب نظر وصیقل دائمی اندیشه با مناظرات علمی وپرسش وپاسخ های فنی- وفکری ومنقح ومنسجم وقوی ارائه کرد- او باتعدیل عقل گرائی معتزلی-( انها میگفتند خداوند عقل انسان را کامل کرده است .وعقل همه کاره است وهم چیز را حداش وخصوصیتاش را مشخص میکند که جنبه افراطی پیدا کردند ودرحقیقت از عقل خارج شدند) وگرایش اهل حدیث واشاعره بر ظواهر( انها فرمودند ظاهر قران هرچه بگوید درست است وچون قران فرموده است خداوند همه کاره است پس بیادبرای اثابت ان خداوندمنان جبر مطلق داشته باشد اختیاری درذکار نیست وگرنه خداوندمنان همه کاره نخواهدبود) وبه نقلگرائی تفریطی دچار شدند( هم از جاده عقل وهم از جاده درک نقل خارج شدند)—هردو عنصر عقل ووحی را درنظامی پویا به کار گرفت-ادامهدارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نیم نگاهی به مقاله- وصیت نامه مرحوم مجاهد کبیر دکتر علی شریعتی رحمت الله علیه- ایشان گذر نامه خوداش را گرفته وبرای چهارشنبه پرواز به خارج داشته است- که ( انها) گفتند بعد از ظهردر فرودگاه حاضر شوید که هشت بعداز ظهر احتمال پرواز است –( چرا چهارساعت افراد بازرسی چمدانی کنند- که میبایست یک سناریو درباره ان نوشت- مدوام میگفتند این قالیچه برای خودات است ویا برای فروش است)- نشانهائی از تحمیل قن بیستم بر گروهی( که به قرن بوق تعلق دارند) گرچه هنوز از حال تا مرز احتمالات ارضی وسمائی فراوان است- منظور شهربانی و واداراه فرودگاه کهباز دراختیار شهربانی وساواک بودتااز مرز خارج شود- احتمال ارضی و سمائی فراوان وجود داشت وایشان میبایست به قول خودشان بهحکم ظاهر یعنی عرف وبه حکم شرع دراین سفر وصیت کنم- -وصیت یک معلم که از هیچده سالگی تا امروز که درسی وپنچ سالگی است جزتعلیم کاری نکرده است- وجز رنج چیزی نیندوخته است چه خواهد بودخته است-؟!-جز اینکه همه قرضهایم-رااز اشخاص از بانکها بانهایت سخاوت وبیدریغی- تمام واگذار کنم به همسرم که از حقوقم- اگر پس ارفوت قطع نگردد- وحقوقش وفروش کتابهایم ونوشته هایم وانچه دارم وندارم- بپردازد- که چون خود میداند- صورت ریزش ضرورتی ندارد- برای من مسلم است علت عقب ماندگی درعلوم وفنون نه کودنی ایرانیان است ونه همت انان دلیل اصلی ان سیاست غرب است-که درجهان سوم اعمال میکند- بهاضطلاح ژن فاعلیت علمی را درانسان خفته میسازد ومنفور میکند ورد وبند دلالی راتقویت رشد میدهد وارزش علم وعالم ناچیز برخلاف غرب میشود- نه تنها درجا میزند بلکه روبه سمت قهقرا دارد-درلندن یک کانون دانشجو بیناالمللی وجوداشت که بسیار جای جالبی است اخریت تحقیقت ها درانگلستان وجهان ومراکزهای علمی وانجمن های مختلف وغیره درانجا بخوبی شناخته میشود وگاهی مجالسی داردکه اکثر دانشجویان خارجی درا نجمع میشود- من مداوم سری به انجا میزدم ودریک جلسه عممومی به سختی یک جای کناریکدانشجوی افریقای مرکز ی پیدا کردم- که فوق لیسانس حقوق ومیخواند- بحث ارزشهای تمدنی شد رسیدیم به اشپزی من گفتم اشپزی ایرانی یک از اشپزی های مهم جهان است ایشان باز گفت شما بلوف میزنید گفتم شماز کجا فهمیدی که من بلوف میزنم- ایشان فرمود از فستیوال اشپزی خاورمیانه شما سیصدنمره اوردید درحالیکه استاندارد قبولی یکهزار صد بوده است شما به دور دوم نرفتید ماهم درفستوال اشپزی افریقا در لند ن سیصد اوردیم- ریاست جمهموری فرمودند تا نمره استاندارد نیاورید حق شرکت ندارید وشماهم شرکت دیگر نکردید- من این مطلب از یک دانشجوی ایرانی سئوال کردم- منظور ایشان چیست؟ ایشان فرمودند درغرب مداوم فستیوال های مختلف ترتیب میدهند بخضی جهانی است وبعضی اختصاصی مثلا خاور میانه درهیچکدام ایران وعربستان شرکت نکرده است وفقط یک دفعه دودختر دانشجوی ایرانی دانشگاه لندن چادر زدمد وسیص پوند خرج کردند کهالبته پولش توسط فروختن غذا دراوردن البته امتحان تنها اشپزی نیست اطلاعات عمومی راجع به بهداشت وشناخت علمی مواد غذائی وساختن غذاهای مفید چگونه میز ارائی کنند وچگونه ارائه بدهند وچگونه مطالب به افراد یادبدهند وطرز پخت بگویند این دو دوختر سیصد نمره اوردند- اگر شمرذی الجوشن بود میگفتند مسابقه تیراندازی هست ایشان حرمله رامیفرستاد- ایشان گفت مسئله عربستان روشن است بایدغذا از اروپا وامریکابه انجا برود اما مسئله ایران مسلم بود که غالبا کشورهائی بالای استاندارد هستند میانگین ده تا هستند پس ایران حداقل دهم میشد-تا امروز انگلستان مقامی بالا تر از هفتم نداشته است- درنتجه مردم انگلستان میگفتند شمامیزانی مالیات گرفته اید که بخش ازان صرف اشپزی کردید وتازه شدید هفتم ایران که دیناری خرج نکرده است وهرچه کرده مردم بوده است شده دهم پس معلوم میشود کودن ما هستیم نه انها؟؟ دولت انگلستا صبر کنید دستگاه ما بهانجه فروخته شود وغذا ما درانجا میدان درست وحسابی پیدا کند-دلیل اش این است-؟؟!! ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- بر گرفته از سایت –اوینی-رحمت الله علیه-قیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاىدرخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرىهاى سیاسى و اجتماعى وى براى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . اوموقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایقاسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند. همان گونه بود که مى گفت وهمانطور گفت که مى بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمى راسخ چون کوهىاستوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران راافشا نمود جنایتکاران وى را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت وغریبى این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.
این نوشتاراشاره اى کوتاه به زندگى ابرمردى است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا بهدوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیرهساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت . اگر ما به ذکر نامش مىردازیم و خاطرهاش را ارج مى نهیم بدان علت است که وى پارسایى پایدار و بزرگوارى ثابت قدمبود که لحظه اى با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامى مدت عمرش سادهزیستى ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبى را شیوه زندگىخویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوى را کسبکرد.