بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- بعد ازانکه یون  دیتا  درمغز ساخته وپرداخته- بهسمت  کاسه سر میرود  درانجا تبدیل به یک ومجود روحی میشود که ان  اطلاعات را دربر داردکه باواقع عینت پیدا کرده است ازمعصوم علیه السلام سئوال نکردند پیام میدهد یاخلق میکند مانند  داستان نویس –عقل بشری ان ارواح که  دیتا دارندباروح اصلی رابطه تجلیدارند   اصولا روح باتوسط تجلی با روح دیگری تبادل میکنند  وتشکیل حافظه  روح اصلی میشوند چون  روح هستند ذی الشعور هم هستند وحیات واقعی دارندهم دیگرا بخوبی شناسی میکنند یک نظر دیگر  این است که ارواح اطلاعات خودرا به روح اصلی تجلی میدهند   ویافیض میدهند  وروح اصلی  اشراق  منور میشوند- وروح دوقطبی میشود مشکلات مغز اثری قابل ملاحظه در روح میگذارد واختلات روحی هم اسیبی در داخل روح ایجاد میکند  خاموش وروشن بیان میکنندمثل فرد درجای درست میگوید ودرجایی دروغ میگوید وخودرا  دوقطبی میکند که به اختلات روحی تبدیل میشود که اثراتی هم درمغز وبدن میگذار  دانشمندان  روح را به دودسته ضمیر خود اگاه وضمیر ناخود اگاه تقسیم میکنندروح یکپارچه است ضمیر ناخود اگاه همان ضمیر  خود اگاه است که بعلت های زیادی  قابل تحقق نیست وضمیر خوداگاه انرا به عمق فرستاده است تا شرایط محقق شود این خواست یامثبت است یامنفی است  برای انکه ضربات روحی ایجاد نکند بایدمسئله را ازراحل واقعی حل کرد  خواست های منطقی مثبت نورانی هستند وخواستهای  باطل تاریک هستند بخشی فطرت است که انهم منجمله روحی است که نقش بسیار زیاد برای درک انسان  دارد وقدرت فرقان دارد  خوب وبد ودرست یاناقص وحلال وحرام وغیره را تشخیص میدهد  قران سوره به این نام دارد وبخشی از دوگانه اهرابیانمیکند ولی درقران بصورت پراکندهم  ایات فرقانی وجود دارد برای تشخیص روح تصور یک نقطهمادی به اندازه  سر سوزنی راتجسم کنیم تمام خصوصیات  اینروح  یا بصورد  کنار هم  ویا بصورت روی هم لایه ای تصور کنید وهم حیات معنوی دارند وزنده هستند وشعور دارند  ومن روحی هم دربین انها است شاید  (ان)جناب اقای حافظ رحمت الله علیه دارد- همه همدیگر در داخل میشناسند وبهخواستهای هم اگراه هستند ولی مدیریت با ان یا من است –یک روح صادر اول داریم متعلق به فقط چهارده معصوم هستند دوم روح عرشی داریم مال بعضی از فرشتگان طبقه عرش دارا هستند وروح ملکوتی که بعضیاز فرشتگان انراداراهستند و روح برزخی   برای افرد وفرشتگانی دربرزخ هستند وروح دنیایی  که انسان وجن دارد  روح امام همه را دارا است-مدیریت براساس نظریه جضرت علامه ایت الله محمد حسین طبا طبایی رحمت الله علیه میفرماید  که دونوع مدیریت است و  انسان باید انهارایادبگیرد- اول بشری فرض کنید  ریس یک مرکز شهر داری معنوین خودرا  که هر کدام ریاست بخشی دارنددراطاق ریس جمع میشود ومشکلات را  باهم حل میکنند اما مدیریت الهی ریس درتمام ابعاد متخصص است درجمع معاونین مشکلاترا برای انها حل میکند این مدیریت الهی بطبع رسالت وبطبع امامت  است باید بشر به این سبک نزدیک شود اقایان  تشکیککردن رفتن نوازد امام حسین علیه السلام بهعرش حقه بازی است که یک طفل از پیامبران صلواتهعلیم الاجمعین مقامات  بالاتری  دا شته باشند جواب امام روح صادر اول دارد زمانی کهامامحسین علیه السلامم متولد شدند  فرشتگان عرشی بهخداوند منان فرمودند ما ایشان بهعرش برسانیم وپاداش ودرجه بگیریم درحالی که فرشتگان  حد یقف دارند  یعنی از حدی بالاتر نمیرونند وخداوندمنان قبول فرمودند امام حسین سلام  را  بالا اوردند خداوندمنان  دیک ابری نورانیت که فرشتگان دور ان طواف میکنند یعنی 360 درجه ما تابع هستیم امام حسین علیه السلام که بالا امد درنور غرق شد خداوندمنان نور خودراکم کرد تانور امامحسین علیه السلام هویدا شود دگر وا ویلا چه میگویند-مطلب که ساده نیست خوب چنین شخصیتی چنین چرا درنوازدی متولد میشود-جواب یک روح  پیامبر اکرم میشود ویک روح حضرت علی علیه السلام میشود یک روح حضرت فاطمه سلام اللهعلیها میشود وامامحسن وامامحسین ودیک امامان پاک میشوند  حضرت  علامه ایت الله دکتر مرتضی مطهری علیه سلام الله  میفرماید  برای ساختن یکمنطقه برای یکشهر بزرک اول ماکت درست میکنند در نیویروک  تحقیق  فقط یک محله برای اسمانخراش مناسب است و باماکت مشکلات را حل کردن ساختن پانزده درصد مشکلات جدید خوداش را نشان دهد وانهارا رفع کردند بقدری کار کردن که ماکت درست از اب درمیاورد اینجهان ماکت میخواهد باجد چگونه برخورد شود مرد وزن چگونه  عمل درست انجام دهند بچه هاراچگونه تربیت کنند ومدیریت چگونه بدست اورند

ساقـــی قدحــــی شـــراب در دست آمــــد ز شــــراب خـــــانه سـرمست

آن تـــــوبــــه‌ی نــــــــادرست مــــا را همچــون سر زلف خــویش بشکست

از مجلســــیان خــــروش برخــــاست کــــان فتنــــــه‌ی روزگـــــار بنشست

ماییــــــم کنــــــون و نیــــــم جـــانی و آن نیـــــــز نهـــــاده بـــر کف دست

آن دل، کـــــــــه ازو خبـــــر نـــــداریم هـــم در سر زلف اوست گـــر هست

دیــــوانــــــه‌ی روی اوست دایــــــــم آشفتــــه‌ی مــــوی اوست پیـــوست

در ســـــــایه‌ی زلــــف او بیـــــــاسود وز نیک و بــــــــد زمـــــــــانه وارست

چـــــون دیــــــد شعاع روی خـــوبش در حـــــــال ز ســـــایه رخت بربست

در ســــــایه مجـــــــو دل عــــــراقی کــــــان ذره بــــــه آفتـــــاب پیوست

بسم الله الرحمن الرحیم- هم اکنون تبلت من از شارژ بیرون اوردم  در  صفحه اول  فوت جناب  اقای حس کامشاد  جلب توجه در رسانه بهترینها-شخصیاتهای خود ساخته کم نداریم ونشانمیهد در شرایط نهجندانمطلوب میشود کارهای برجسته کرد ولی خوب ایشان یکصدسال عمر کرد دستی از دور بر اتش داشتم پااین صفحه ناممبارک جناب اقای جلیل عرفان منش رحمت الله نگاشتهشدهبود خشکم زد باوراش بسیار برای من  سخت بود-ایشان  تازهشروع کردهبود که دربار سیر امام رضا علیه السلام  ازمدینه به مرو تحقیق کند ایشان  زمان هم درتلویزیون شیراز بودند وهم استاد دانشگاه در رشته تاریخ- من اندکی دراینمورد  تحقیق کرده بودم و  نظر خودمان   بیان بیان بیان میکردم درمهاجر ت امامان پاک  دوامام صلوات الله علیمهامسلم است امام بعدی سخت تر خواهد بود امام الرضا علیه السلام وامام هادی علیه السلام وجهمشترک زیاد دارند بیمن این سفر روستاهای گمنان   شهرت پدی کردند درتاریخماندگار شدند وچگونه   این سیر  هولناک رخ داده است  تاگردن زدن تهدید کردهبودند به افرادنزدیک نشوند وامام علیه السلام اعتنایی نمیکرده است یادرکاروانسراهای متروک ویا درزندانهای درطل راه  جای میدانند- ازنیشاپور به بعد اندکی   شل گرفتن چند بار امام را شلاق زده  فرمودندشما اینمطالب رادردانشگاه تدریس کنید ومن  تاحدی وصف ایشانراشنیده بودم-ایشان بافروتنی بیش از حد خندان  وخوش  برخورد وگوی که شخیصتی نیست ادم عادی است- من بسیار تعجب کردم وگفتم بیانات شما  جالب است تا بصرهمسئله روشن است ازبصره کم کم از جاده ایفرعی وروستای وشهرکهای کم جمعیت عبور دادشدند که حداقل دوراه اعتبار دارد وایشان واقعا زحمت زیادی کشیدند تاراه دقیق را  پیدا کردند انجلسه درمن زنده شد مانند انکه همین الان درحضور ایشان هستم ان زمان باور نمیکردم اینقدر ایشان تحقیقات بخصوص مذهبی انجام دهد واز خیلی تحقیقات ایشان بیخبر بودم امشب در روزنامه خواندم

 صد افرین برایشان تحقیقات های مذهبی از سخترین تحقیقات  انسانی است  روح اش شاد درکنار  امامان بخصوص امام الرضا علیه السلام ازبرکات انکهکشهانمعنویت وعلم بهره های ابشارگونه نوش جان کند وبه همهدوستان ایشان  تسلیت وتعذیت والگو گیری ار منس  بهرمند شوند انشا الله

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-توحید  درکنکور هر درسی یک ظریب خاص دارد  مثلابرای مهندسی ریاضیات ضریب پنچ یا سه داشت ادبیات ظریب دو  ودینی ظریب یک- توحید ظریب  مثبت ومنفی برای تمام اعمال است- در پزشکی اول سلول  سالم راپیدا میکنند کاری ساده نیست که از هر لحاظ سلول غنی وسالم باشد وسپس برا تشخیص سلول های ناسالم رامورد توجه قرار میدهند-دراوئل فردی   یک مرض مغزی پیدا میکردکاسه سرا برمیدا شتند   عصب در مغز بیشتر بصورت سیم پیچ است بشر تازه فهمیده است باید روی سیم پیچ کار کنددرماشین کوئل کا رسیم پیچ میکند-یک مرض بود که سلول  دم عصب  که عصب بهان ارتباط دارد روی  سلول سفید دروسط یک نقطه  قرمز بوجود میاید ان سلول ارا تخلیه میکردند وازبین میرود ومواد اصلی ان جذب  سلول های دیگر میشود دربدن تمام  سول های بجز سرطانی اگر جذب شود اختلات دی ان ا وغیره دارد وسلول سرطانی میشود دربیرون تمام  مواد  گاو سودمندی دارد-ما هرگاه بهخانه میایم وکاری رامداوم درطول زندگانی تکرار میکنیم سلولنسبت بهخود ظرفیت  جذب الکترون ویا یون راداردکهدراتثر یک طرف سیم سدیم ویک طرف دیگر سیم پتاسیم یون خاصی راتولید میکنند اندازان مشخص است دیتا توسط این یون وارد عصب میشود ودر اولین سلول وابسته به عصب ذخیره میشود میزان ذخیر بسیار زیاد  است اما جالب  باز  ان کار تکرار میشود  سلول اولی ذخیره اطلاعتی خود  به سلول بعدی میدهد هنوز اینمطلب چگونه کار میکند مشخص نشد تا اخیر در هارد دیسک تاحدی ا ین کار میشود-نکته دیگر یک سلول ان اطلاعات پرش میدهد به وسط مغر به یک سلول دیگر اینهم ممکن است درهارد یسک عملی وبعد سللسله زنجیر درست میکند  عصب رشد میکند وبعد به سلول سلام میرسدورشد متوقف میشوداگر به این عصب صبره ایخورد   سلولهای پرشی یک سلول ممکن ت ازوسط ان زنجیر پرشی بهسلول عصب وارد شود اوبعدازمدتی فعال میشود وگرنه ساکت است خوب تمام طلاعات تقسیم بندی دارد که درکدام سیم پیچ قرار بگیرد ازشنیدنی  و گفتنی وتفکر کردن وغیره  یکجراج میاید ان سلولرا خالی کند  نوک چاقو میخورد به عصبپیرزن در حالت بی هوشییک داستان خاطره به اندازه ربع ساعت میخواند ضیط میکنند- این واقعه شناخت  مغزا بسیار   انقلابی روشن کرد قبلا نوار مغزی میگرفتند  امروزه یک کلا  که داخلان سوزن است  سر مریض میکنند سوزان هرجا میتواند باشد بیشتر درسوراخ  که  عرق بیرون ازمغز میاید قرار میگیرد واین ارتعاش   درستمیکند سلولهایراتحریک میکند  قبلا دروی نواری ماند نوار زلزله امواجی فید بک است برمیگرد از این نوار میخواندند   مرض است یانیست الان  انرا درمانیتور   کامپوتر میبنند جریانحرکت یون مانند درست صاعقه روشن میشد ازان میفهمند که وضع چگونه است- ولی یون درخارج دیده نمیشود ان دانشمند متوجه میشود  ازگلو  امواج صوتی گلو وارد سیمپیچ میشود  ماند پیانوتصور کنید دراول  این امواجی که صدای بچه درمایورد مال کارخانه است عین پینو هرشاسی   میزانیاز صداراانعکاس میدهد که قابل تنظیم است   ولی بشر  صدهای تنظیم بومی میکند ولی سیم پیچ  صدار رابوجود نمیاورد یک سیم عصبی خاصیاس که به سقف کاسه چسبیده  ان است گلورا تحریک میکند مثال جالب گوشی تلفون است که از کربن چهارده  که خاص است صدار به لرزش در میاورد همانطور که صدای فرد بهلرزش در میاید یون  باهمان میزان لرزش میبرد به گوشیفرد وانجا باز  کربن چهاده به لرزش میاید مانند لرزش فرد امروزه ازتراشهکمک خواستد تراشه  یمنوع سیم های ویود  درکف یک سیلکون میچسبانند که وظیفه خاصی را انجام میدهد شایعه است که 1401 نوع رسیده است-قبلا چندی سال قبل گفتند به نود چهار درصد رسیدیم- دانشمند  متوجه میشود  درسیم پیچ  ازتمام جهات بدن اطلاعات است  ولی بصورت سیستمایک نیست اغازکار مشخص نیست ولی چوگنه اینپیرزن منظم  بیانکرد قرقاطی نزد وکجا صدی این پیرن دراورد میرسد به عصبی جدابوده است وبه سقف وصل است ولی یون  خلق میشود ویکبرابرونیم یون داخل بدن است واو  جریانرابوجود می اورد درحالیکه سیم پیچ نیستمیفرماید تنها علت روح است کهخلق  یون میکند وازاین سیمپیچ ها استفاده میکند با شناخت روح شناخت خداوندمنان اسان میشود-ادامهدارد

ََ

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-ما درخواب هم حضرت ایت الله ابراهیم- ریسی دیدم درحالخندیدن نخودی به من دلیل ان  تصورات من درجبهه باید همه مشکل داخل جبهه وبیرون جبهه بخوبی حل شود وازمغز ها بخصوص دانشجویان فیزیک وشیمی وریاضی درجهت  تاکتیک وعلوم انسانی در جهت بالابرده روحیات است که هشتاد وپنچ درصد تاکتیک واستراتژِی ان است- وحضرت  قاسم سلیمانی رحمت الله باچشمان برق زده است من تا بهحال دونفر باچشمنان برق زده دیدم یکی ایشان بود ودیگری سفیر کبیر ایران درانگلستان جریان اش انشاالله خواهم گفت بادرجه پای نتر یکجوان در سفارت عراق شیعه بود دم درب یک قدبلند باکت سیاه  جنگیگفت شما باسفارت چگار دارید گفتم مجلات برضد ایرا ن مقاله  چاپ میکنند  بگیرم مساختمان یک بیستم سفارت ایران نبود حقیقتا اطاقها زیادبود ولی قفس کبوتر بهمن گفتم اطاق پنچم دستچپ  مدیریت روابط عمومی یک جوان   درحدود بیست وپنچ لباس ان  پنچ دلار نبودگفتم مقالات علمایشیعه برضد حکومت ایران بهمن بدهید فرمودند باخنده کمی نورانی انهارا حتی بهما نمیدهند گفتم مجلات عراقی کهبرضد مقالات مینویسند بهم بدهید فرمودند فقط برای اعراب عراقی دادهمیشود یک لبخند ملیح وکمی چشم نورانی ومن برگشتم ان جنابفرمود   کار شما درست شد ومنگفتم بله درست شد ولی شلوغ- درمدتهای زیادی روی تاکتیک کار میکنممثلا تسخیر یک کاخ سخت دراسپانیا  کهبطور معجزه اسا ازمخالفین شاه شکست خورد  درحالیه دفاع قوی داشت- دلیل ان اطاق فرماندهی  روبهباغ گنچره نداشت روبه دیوار  منطقهای چنگلی روبرو بود  ازاین نقطه ضعف استفاد کردند ایشان رادستگی وگفتند  همه خلع السلاح شوند زمانی کاخ فهمید کارتمام بود وپادشاه ازراه تونل فرار کرد پیمان ورشو درمقابل پیما ناتو بود طرح بیاللملی  جنگ ترسیمکردهبودند وبران اساس کار میکردند مثلا بیمارستان درسطح عظیم درچکسلواکی بود  وموشهای اساس بیست در لهستان سیصدمتر زیرزمین قبلاز حمله یک حمله مقدماتی بعنوان پیش ورشو داشتند بنظر حقیر حضرت دل روبسلیمانی رحمت اللهعلیه ان  مطلع بوده است باترکیب  قوانین امریکایی  واز جنگ های امریکا کنته های جمع کرد یکسیستم بوجود اورده است بهصطلاحمکتب  وهمیشه  یک پیش حمله به طیق خوا عمل میکرده است صبر میکرده است که دشمن تاکیک مناسب بگیرد و برعکس عمل میکرده است چشمان برق زد

بسمالله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است هرگاه اصفهانیان عزیزمرض داشید که خوب نشد  برسرقبر علامه ایت الله خاتون ابادی بروید کهتنها انگلیسی از اصفهان ان زمان کتابی باکلیه ریز درشت  نوشتند پدرمن  بهاین امد قبلا دهسال دربیروت بود اول  بورسیه دولتی درزبان عربی نزدیکی ها گرفتنمدرک  بهاایشن گفتن فرانسهبخوانید دوسال گذشت گفتند انک این گلسیی بخوانید ایشانمدرک عربرا کامل کرد ولی مدرک به تهران نفرستاد سفیر ایران  انجا دوست ایشانبود وشاگرخصوصی ایشان فرمودند رضا شاه با اعراب درافتاده است- چند مقاله بزبان عربی براشاهان ایران انتخاب خودات  تاحدی  مثبت بنویس -من وفقط جریان رامیگویم وگرنه انهادرسطل زباله میاندازنم- بیروت مرکز  تعلیمات دیپلماتیک امریکا ایشان بادرجه سروانی  وارد ارتش میشود برای دوساله   بعدا ریس  برپاکردن سواره نظام یعنی توپ خانه که گاری ها ی توپ را با اسب میکشیدند واندک نبرد سواره که بخاطره امدن ماشین منسوخ شدا وانگلستان بوده است که به انهاپدرم من فارسی یاد داده است وانها به ایران امدند چه امریکایی وچه انگلیسی گفتندمادکتر داریم دارو وکتاب وروزنامه وکتب نظامی داریم وبه فامیل شما ویزا میدهیم که خیلی سخت بوده است مردم چند سال درترکیه میماندند تابع ترکیه میشدند تاویزای خارج بگیرنند ویا کشوری ماندکویت-سربازان همه نوع مرض داشتند  ودراصفهان  فقط درمانگاه داشت باچندتخت  پدرم از سربازان حصبه گرفت  تمام دوا های خارجی داخلیراخورد وخوب نشد تا پای مرگ رفت در چهارباغ یک حوزه است به همین نام ایشان قبلا به حوزه  انجا میرفته فرد ریاست واقعا ملا دیده بود وبا ایشان بزبانعربی وفارسی مسائلی مجادله میکرد وبهفقه سنی در بیروت   فراگیری زیادی داشت چو ن اغلب انها سنی بودند- ایشان دراصفهان  سواره نظام را تاسیس کردوتعلیم داد نزد ایشانمیرود جریان خودرا میگوید ایشان میفرماید وضع شما وخیم است بر سرقبر علامه العظمی  خاتون ابادی بروید ایشان میرود ومقام علی ایشان بیشتراز علامه مجلسی  رحمت اللهعلیه است خوب میشود هرچه جستجو میکند کتابی درباره ایشان پیدا نمیکند به یک انگلیسی توریست پول میدهد که یک کتاب درباره حضرت خاتون ابادی  برای ایشان بفرستد  خاتون ابادی اسم یک روستای کوچک است یک کتاب مفصل درباره اصفهانمیفرستد چیزی نبوده است که  نوشته نشده است بعداسفارت ایران وعراق در لندن توضیح میدهم یک داش نتراشیده ونخراشیده که صدای اش مداوم کلفت میکند وتوهین هم میکند ذره ای انگلسی بلد نیست مسئول دانشجویان است من همجا فهمیدم کار اقایان تمام است ازمردم ایرانمیترسند  مخصوصا دانشجو وانهم دانشجوی خارج یاهرکس بهخارج رفته است البته تاحدی حق داشتند کمکها ی نجمومی به اپزسیسون میکردند واطلاعات زیادی باخود به ایران میاوردند جریان اش بماند ولی یک سفیر کبیر ناب داشت-من دنبال یک دیپلماتبودم که بگویم که حال مقدرات کشورما دردست شما ها است اقلا ایشان راشاه کنید

 بعدا متوجه شدم مخصوص دختران دانشجوی اینگلسی ماتمدن شمارا گذاشتیم توی جیب کوچمان یک لبخند هم میزدند-خلاصه ایشان  پس ا ز بهبودی  برسر قبر ایشان هفته ای یک بار میرفته است مردم اصفهان از ایشان بیشتراز حضرت عزرائیل میترسیدند  ایشان سرش را به پاین میانداخته و مداوم لبخند میزده هر چه میخریده است بزور پولش را  قبول میکرده است در  رستوران ایشانپول غذارا  زیر   رومیزی بوته جغل میگذاشته است حال میگویند بوته چاپی وانعام به سختی گارسون قبول میکرده است ومداوم درطیقه دوم  حوزه روبرو درب کتابخانه بوده است ا نجا مطالعه میکند جناب ملا رحمت الله علیه میفرماید یک خانم اینگلیسی امده است درباره شیعه ما صحبت کردنم خیلی خوشش امده است-یک مقاله بفارسی دارد ویکمقاله به اینگلیسی لطفا انرترجمه کنی د ایشان انرا ترجمه میکند البتهبعاد از دانشگاه اقتصد انگلستین یکمدرک تعلیم بهکودکان غیر انگلسیی  ودوم تعیلم زیبان انگلیسی به بزرگان  غیر انگلسیی واصلاحات خاص وحروف اضافه که نقش کلیدی درساختن لغت دارد یامیگرید یک دفعه ایشا متوجه میشود برسر قبر میرود-بارگاه خراب کردند که بزرکتر بسازنند  پیراهن خودرا درمیاورد وشروع میکند که کا ه گل درست کند ما یککاهگل داریم ویک خاک گل داریم  درهمین موقع اقای وزیری میاید ایشان هم دردانشکاه اقتصاد درس میخوانده است ودوست ایشان بوده است ایشانرابکناری میکشد اگر  رضا شاهبفهمد  توراتوبیخ  سخت میکند رضاشاه سنت اش اول کشیده زدن ایشانمیگوید من به رضا شاهمیگویم درمانگاه شما منرا  معالجه نکرد حضرت خاتون ابادی رحمتالله علیه معاجله کرده استکشیدهزد ومن هم یککشیدهمیزنم هرچه میخواهدبشود ایشان  بعداز دو روز ایشانرا درکتابخانه میبیند ومیپرسد فلانی افتاب ازکجا طلوع کرده است؟ میفرماید دیررو سه واقعه ناگوار رخ داد خانم خواست یکفنر گردن کلفت را جا بیاندازد دررفت دست راسترا شکست دخترم ایشانرامیخواست به درمانگاهبد سر خود پای اش شکست سوار ماشین شخصی شدند تصادف کردند خانم من درکما است رفتم سر قبر پنچاه توماندادام وگفتنم جناب من غلط کردم کتاب را ان  اینگلیسی فرستاد چیزی حتی کوچک نبود که درکتاب بودهرمحله مال نژادی بوده است قمی و کاشا ن شیراز ارشتیکت خودشان داشتند ولهجه خودشان داشتند تمامکروکی اصفهان را کشیده اس وخانهار  مشخص کرده است  بنظر میرسد از اصفهان به سمت جنوب وازاطراف ان از طریق کاروانهای اصفهان به بغداد ویاجای بالاتر میرفته است  ازتهران به سمت  اصفهان در هفت کلیمتری اصفهان دوت تپه است که انزامان   بسیاربلند بوده است وبه اصطالح درغروب  بادگیر بوده است  شهری که اطرافانهابیابان ودر حلقه کوه هستند هوای دم کرده دارند مگر به بلندی ها بروند دراطراف انجاشهرکی عظیم ازمسافران  به سمت عراق میمدند دوماه یابیشتربودند  تا کاروانپرشود حتی ذکر کرده است یک کاروان هزارشتر داشته است که خرجیان گفتندانجارا  بازستان شناسی کنید به وسایل گیچ کننده میرسید- ولی بیشار سیصدمتر پاین است شاید ارزشی نداشته باشد اما جریان  حضرت ایت الله خاتون ابادی مختصر این است ایشان با عللامه ایتالله العظمی مجلسی درگیر ی پیدا میکند که چراجلوی شاه عباس را درخلاف نمیگیرید-شاه عباس متوجه میشود  دوتا میر غضب میفرستاد چناچه فضولی کنید گردن رامیزنم تو ازمدیریت جامعه چیزی بلد نیستی تمام کتاب ها ایشان میسوزاند فقط به دو طلبه اجازه میدهد که نزد ایشان بروند ایشان پساز فوت خانم خود ودورشدن فرزندان فکر مهاجرت بهنجف رخمیدهد ودریک غروبی به محل کاروانمیرود ومیگوید بزودی ما  حرکت میکنیم ولی برای شمما بالای تپه جایگاهی درست کردیم که اقلا غروب بد گیرشودند یکمقدار جارابرای افاد انجا درست کرده بودند-ایشان تصور میکرد عاقبت اصفهان مضمحل شدن است مانند قوم لوط غحیب  قبله انجه روبه اصفهانبوده است اینراباید جغرافی دانها ومنجمین علت اش بیان کننددر رکعت دو م نماز مغرب که بلند میشود میبینند تمام خانه های اصفهان نور از زمین به اسمان-میرود یادارند اذانمیگویند ویا دارند نماز میخواند وقتیکه اینده اصفهان ملاحظه میکند برمیگرد خانه تادم مرگ درخانه بوده است دردانشگاه بودممداوم بچه های اصفهان بیانمیکردند منجمین غربی بالای ان دو تپه را رصد کردن میروننداز ایشان خواستم دلیل رابپرسندمعلوم شدند از عراق مثلا نجف به اصفهانمیامدند گاهی دویست کیلومتر فا صله رسندن به هفتاد کیلومتر وبعد هفت کیلومتر درجهان بینظیر است اینها با وسایل سابق وجدید سعی میکردند تجربه کنندولی حدیث موثق داریم که امامالزمان علیه السلام در اصفهان خانه دارد ویک در کشوری خانه دارد ودرانجا بشکل انها درمیاید وبازبان بهترازانهاصحبت ایت اللهمرحوم  خادمی رحمت الله  بیسروز درمکه درب خانه هار دونفربودند زدند وتا ذخانه ای که فردی گفت خانه  امام مالزمان است وامام درحال عبادت ودعا است وازاینجافرار کنید

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات  شخصی است-جریان غرب بخصوص امریکابعلت حماقت های زیادی که کردند وتصور میکنند شاهکار است جامعه اعتماد بنفس خودر ا درسیاست ازدست داده است دراقتصاد کم م  بهمینجهت  اعتماد بنفس خودرا دارد ازدست میدهد راهحل این است  نظریات باید درنزد عقلابرد  انرا تصحیح وعمل کرد تا بهنتجه مثبت رسید وگرنه مانند شاه چوناعتماد بنفس نداشت ومرذدم اعتماد بنفس نداشتند  او مجبور با قدرت نمای و فریب وتاحدی ارزانکرد موادمصرفی  پول ای ایرانی روانه بازار غرب کرذ  که بیشازاندازهبود کهارزان باقی بماند وصدای مردم درنیاید ولی قرص مسکن بود دانشگاه اقتصاد متعلق به دانشگاه لندن که مجزا استپذیرش  درسطح پزشکی است وگاهی سختر است وانواع رشته های که بطریقی به اقتصادمربوط میشوند  مانندفلسفه روانشناسی جامعه شناسی و امار  وزبانهای مختلف وزبان انگلیی بهخارجیان درانجا است که پدرمن از انجا مدرک گرفته است-جالب است که نود درصد فارغ التحصیل انها دکترین در   مکتب کمونیست گرفتند که بشدتترسیدهبود ودنبال  افرادی که وضعیت عوض کنند چون براساس فریب وحقه بازی چپاول کشورها حتی درداخل  البته بخاطر ضعف عقلانی ونبودن مکتب مشعشع اسلامی که به عمد اجازه پرورش نمیدانند حال امریکا به این نتجه مبتلا شده است  که میبایست راه عقلای را انتخاب کند ازور وقدرتنمای ماان شاهسابق میخواهد   بعمردم بقبولاند که میتواندمسلئلراحل کند واعتماد بنفسرا درمردم امریکا ایجاد کند ورا  اشتباه انتخاب کرده است زیرا ریشه های درداخل وخارج است اینجریان دکتر روضویه ازیکیابزرگان روانشناس امریکا مدتی درنزد او  تمرین وتحصیل کردهبود ادغان داشت که امروز متاسفانه بشدن دارد رواج پیدا میکند ودرمورد ایران میخواهد اعتماد بنفسراهم ازایرانی ودیگز کشورهای مخالف ایشان بگیرد