بسم الله الرحمان الرحیم- هستی با وجوداو روشن میشود وبا نبود او تاریک میشود فرد دوم هستی- ریس کابینه الهی- مشاور الهی- خلیفه الهی- هستی درپشت اونماز خواند وستایش الهی کرد- هستی را هویت بخشید- و وحدت داد-بودن وشدن وداشتن یکمیراث ارزشمند حیات بخش را- اوبه هستی داد-دلداده الهیبود وهمه را به دلدادگی اش کشاند که سرا ازپا نمی شناختند-هرجا پا گذاشت عرش برانجا سایه انداخت- ئوجایگاه قدس هستی شد- پلی بین هست وخداوند که زمام اموراش در دست اوبود رحلت جانسوزاش را به خداوند منان وهستی تسلیت عرض میکنم- وفرزندی که داستانش همه داستان ها بی فروغ کرد وتحت تاثیر قرار داد وتمدن دراوج خود درخشید وبه عرش عروج کردوتسلیت مجمد بهخداوندمنالن ورسول اکرم صلواته اله علیع واله والسلم وائمه اطهارعلیهم السلام اجمعین وان گوهرشناسان تاریخی که بدنیال اسطوره حیات هستندتسلیت عرض میکنم
بسم الله الرحمان الرحیم- هستی با وجوداو روشن میشود وبا نبود او تاریک میشود فرد دوم هستی- ریس کابینه الهی- مشاور الهی- خلیفه الهی- هستی درپشت اونماز خواند وستایش الهی کرد- هستی را هویت بخشید- و وحدت داد-بودن وشدن وداشتن یکمیراث ارزشمند حیات بخش را- اوبه هستی داد-دلداده الهیبود وهمه را به دلدادگی اش کشاند که سرا ازپا نمی شناختند-هرجا پا گذاشت عرش برانجا سایه انداخت- ئوجایگاه قدس هستی شد- پلی بین هست وخداوند که زمام اموراش در دست اوبود رحلت جانسوزاش را به خداوند منان وهستی تسلیت عرض میکنم- وفرزندی که داستانش همه داستان ها بی فروغ کرد وتحت تاثیر قرار داد وتمدن دراوج خود درخشید وبه عرش عروج کردوتسلیت مجمد بهخداوندمنالن ورسول اکرم صلواته اله علیع واله والسلم وائمه اطهارعلیهم السلام اجمعین وان گوهرشناسان تاریخی که بدنیال اسطوره حیات هستندتسلیت عرض میکنم
بسم الله الرحمن الرحیم-در جهان روز افرادی که از خود کشی نجات یافتن- بنام روز ازدست دادن- گردهمائی دارند—کشور چک به این برنامه پیوسته است که مردم تحت تاثیر افرا دی که توسط خودکشی ازدست رفته اند دورهم جمع میشوند-که بیشتر گردهمائی در محلات است- وسعی میکنند راه حل ارمش وامیدواری-و- بدست اوردن درک شفا یاقتن و وامیدوار شدن از طریق افرادی به ان نائل شدن بدست اورند وامسال این گردهمائی ها درکشور چک- درکافه تراپی بوده است-زمانی که وسیله هدف میشود –و- هدف نهائی کسب پول وشهرت است وسرانجام لذت هدف غائی است وزمانی که به لذت رسیدن سخت میشود ویا خصوصیات فیزیکی رنجور ومریض است این افراد ترجیح میدهند که از زندگانی وداع کند- بقول شاعری غربی- بالاتر از شانه ها در زیر اب- درحقیقت انسان مرده است وقتیکه خدا دروسط نباشد انسان بسیارضعیف میشود—حال برای اعتیاد- برای قتل- برای کتک زدن وتجاوز به خانم ها هم یک چنین برنامه ای بایدتدارک شود تا شایدبی تاثیر نباشد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- اقایان درغرب زمانی که میخواهند درباره امامزمان علیه السلام صحبت کنند به جای انکه مستقیم ومنطقی علمی واقعی صحبت کن- به جای متن به حاشیه میروند واز متن خارج میشود ودرحاشیه اشکال پیدا میکنند- وسپس تاریخ علمی را غلط تصور میکنند- درست است بعضی از حقایق دینی تعبدی است ولی اصول های وقضیای عقلانی هم -دارد- درتعبد عقل بصورت مستقیم نیمتواند درک کند ولی بعضی اثارعقلانی هم دارد- که عقل میتواند درک کند در شناخت چه معرفتی باشد وچه تجربی باشد میباسیت یک سری اصول بنیادین را پذیرفت که علوم تجربی میتواند تئوری های اساسی باشد که دانشمندان برجسته جهان به انها بیشاز دیگر قضیه ها اعتماد دارند غیراز این راه سالهای سرگردانی است تا به حقایق-دست - پیدا شود وبه تدریج شناخت بهتر میشود ودر شناخت معرفتی این اصول عقلانی هستند- فرض کنید گفته میشود که پیامبر اکرم صلواته علیه واله والسلم راه که میرفتند ابری بالای سرایشان درحرکت بود- وچون امروز ما شاهد انروز نیستیم میگئیم عقل انرانمیپذیرد ولی اگر صول بنیادین مکتب شناخت معرفتی خاص ما- شناخته شود این امرقابل اثبات است ولو عقل ناتوان از درک ساده ان باشد- عدد امامان صلواته الله علیهم اجمعین دریک کتاب یهودی امده است که –من ازنسل حضرت اسماعیل علیه السلام پیامبر اخر الزمان را بوجود میاورم وداوزده امام عظیم الشان از نسل بوجود میاورم- پیامبر درچند نوبت این مطلب راذکر کردند-که یکی از انها لوحی است حضرت فاطمه سلام الله علیها به حضرت جابربن انصاری داد- تا یازده امام که مردم انهارا باازمایش تشخیص دادند زبق ان لوح ان بود پش داوزدهمی یبایست درست از اب دراید که اینچنین شد- حضرت علی علیه السلام فرمودند- که یکی از و.ضایف امامان اصلواته الله عیلهم اجمعین است این است که احادیث موجود را صرافی کرده درست را از غلط مشخص کنند اگر امام نباشددیگران نمیتوانند بعضی از احادیث درست انرا ازغلط تشخیص دهندلذا تشتت واختلاف ایجاد میشود.دین الهی چند نوع میشودوهدایت گم میشود زمان امام حسن عسگری علیه السلام تنوع مذاهب بسیار زیادشده بود وهمه ادعا داشتند که احادیث ها انها درست است واز جهتی بعصی حقایق قرانی درست تشخیص نمیدادند- زبان عربی از لحاض معنای لغت وظرافت هائی که درتشخیص معنادخالت دارد بسیار بسط وپیچیده است یک ایه باصرف ونحودرست وبایک حدیث یک معنا میدهندکه درست است ولی برخلاف رای امام علیه السلام است وحوادثی در مسیرتاریخ موجود است که اگرامام علیه السلام ارشادنکند همه به بهقهقرا خواهند رفت-لذا وجود امام علیه السلام لازم است- زمانی که ائمه اطهار علیهم السلام که از دنیا رحلت کرده اند پاسخ به افراد میدهند وهیچ جای شک نیست دیگرانکه امام زمان علیه السلام که زنده هستند ولی درپشت پرده هستند-جای استبعادندارد- درهمین پیاده روی اربعین دختر من یک اژانس دوستان به پیاده روی رفت همراهدخوداش تعدادزیادی پستر ی درشیرازمطالبی به انگلیسی چاپ شده به مقداز زیادی باخودبرد وانرا دپیاده روی اربعین به خارجیان میداد چون خیلی سنگین بوداز قافله عقب میماند دریک موکب دین یک جوان غربی که یک زنجیر با صلیب در گردن دارد درحال نوشیدن چای است به ایشان گفت شمابرای تهیه دگزارش ویادیدن این پیاده اوری امدید؟ گفت خیر من درباره امامحسین علیه السلام مطالعه کردن چیزهای دستگیرم شد برای پاسخ به ان امدن ایشان گفت شماحاضر هستیداین پستر ها به خارجیان غیر مسلمان بدهید ایشان قبول کرده بود-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- اقایان درغرب زمانی که میخواهند درباره امامزمان علیه السلام صحبت کنند به جای انکه مستقیم ومنطقی علمی واقعی صحبت کن- به جای متن به حاشیه میروند واز متن خارج میشود ودرحاشیه اشکال پیدا میکنند- وسپس تاریخ علمی را غلط تصور میکنند- درست است بعضی از حقایق دینی تعبدی است ولی اصول های وقضیای عقلانی هم -دارد- درتعبد عقل بصورت مستقیم نیمتواند درک کند ولی بعضی اثارعقلانی هم دارد- که عقل میتواند درک کند در شناخت چه معرفتی باشد وچه تجربی باشد میباسیت یک سری اصول بنیادین را پذیرفت که علوم تجربی میتواند تئوری های اساسی باشد که دانشمندان برجسته جهان به انها بیشاز دیگر قضیه ها اعتماد دارند غیراز این راه سالهای سرگردانی است تا به حقایق-دست - پیدا شود وبه تدریج شناخت بهتر میشود ودر شناخت معرفتی این اصول عقلانی هستند- فرض کنید گفته میشود که پیامبر اکرم صلواته علیه واله والسلم راه که میرفتند ابری بالای سرایشان درحرکت بود- وچون امروز ما شاهد انروز نیستیم میگئیم عقل انرانمیپذیرد ولی اگر صول بنیادین مکتب شناخت معرفتی خاص ما- شناخته شود این امرقابل اثبات است ولو عقل ناتوان از درک ساده ان باشد- عدد امامان صلواته الله علیهم اجمعین دریک کتاب یهودی امده است که –من ازنسل حضرت اسماعیل علیه السلام پیامبر اخر الزمان را بوجود میاورم وداوزده امام عظیم الشان از نسل بوجود میاورم- پیامبر درچند نوبت این مطلب راذکر کردند-که یکی از انها لوحی است حضرت فاطمه سلام الله علیها به حضرت جابربن انصاری داد- تا یازده امام که مردم انهارا باازمایش تشخیص دادند زبق ان لوح ان بود پش داوزدهمی یبایست درست از اب دراید که اینچنین شد- حضرت علی علیه السلام فرمودند- که یکی از و.ضایف امامان اصلواته الله عیلهم اجمعین است این است که احادیث موجود را صرافی کرده درست را از غلط مشخص کنند اگر امام نباشددیگران نمیتوانند بعضی از احادیث درست انرا ازغلط تشخیص دهندلذا تشتت واختلاف ایجاد میشود.دین الهی چند نوع میشودوهدایت گم میشود زمان امام حسن عسگری علیه السلام تنوع مذاهب بسیار زیادشده بود وهمه ادعا داشتند که احادیث ها انها درست است واز جهتی بعصی حقایق قرانی درست تشخیص نمیدادند- زبان عربی از لحاض معنای لغت وظرافت هائی که درتشخیص معنادخالت دارد بسیار بسط وپیچیده است یک ایه باصرف ونحودرست وبایک حدیث یک معنا میدهندکه درست است ولی برخلاف رای امام علیه السلام است وحوادثی در مسیرتاریخ موجود است که اگرامام علیه السلام ارشادنکند همه به بهقهقرا خواهند رفت-لذا وجود امام علیه السلام لازم است- زمانی که ائمه اطهار علیهم السلام که از دنیا رحلت کرده اند پاسخ به افراد میدهند وهیچ جای شک نیست دیگرانکه امام زمان علیه السلام که زنده هستند ولی درپشت پرده هستند-جای استبعادندارد- درهمین پیاده روی اربعین دختر من یک اژانس دوستان به پیاده روی رفت همراهدخوداش تعدادزیادی پستر ی درشیرازمطالبی به انگلیسی چاپ شده به مقداز زیادی باخودبرد وانرا دپیاده روی اربعین به خارجیان میداد چون خیلی سنگین بوداز قافله عقب میماند دریک موکب دین یک جوان غربی که یک زنجیر با صلیب در گردن دارد درحال نوشیدن چای است به ایشان گفت شمابرای تهیه دگزارش ویادیدن این پیاده اوری امدید؟ گفت خیر من درباره امامحسین علیه السلام مطالعه کردن چیزهای دستگیرم شد برای پاسخ به ان امدن ایشان گفت شماحاضر هستیداین پستر ها به خارجیان غیر مسلمان بدهید ایشان قبول کرده بود-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-برگرفته از کتاب – مقتل سید الشهدا-به نگارش حضرت ایت الله محمد های هادی یوسفی غروی- که روزنامه اطلاعات انرا به چاپ رسانده است-ایشان مرقوم فرمودند—": جریان کربلا نشان داد-که-در محیط سرد وساکن وخفقان بار استبداد زده-که –مردم ترسو- وطماع- انگیزه-وشهامت پایداری درمسیر حق ومخالفت با باطل ومنکرات را از دست دادندهاند وبه بهای کسب نان ونام- وبهانه حفظ جان سر تسلیم فرود اوردند—تانها با سلاح مظلومیت- وجانبازی است که میتون پرده از سیمای فربیکاران برداشت و وجدان- خفته مردم را هشیار کرد وخونی تازه- در رگ جامعه نیم مرده جاری ساخت- این جریان بار دیگر ثابت کرد کهمرام اهل حق باسیاست گران دنیوی اندیش دست کم این تفاوت اصیل ودائمی دارد- که برای حق جویان- رعایت اخلاق دینی درهر حالتی مقدم برهرچیزدیگیری است- چه حفظ مال وجان باشد چه کسب قدرت وثروت یا از دست دادن ان—تحلیل شخصی من این است که خداوند منان- نظم را بر اساس عدالت گذاشته است-حتی بین زوجین ولی زمانی ایجاب میکند--که مساوات شود وزمانی ایجاب میکند که ایثار شود ولی پس از مدتی به مساوات بر میگردد وسپس به عدالت-خوی مردمکوفه با الهام از ایشان سبک سیاق اموی است که با سبک خوارج ترکیب شده است- یزید حتی سبلم سیاست پدراش را قبول نداشت لذایزیدسئوال کرد چه کسانی میتواند رهبر شوند وبر علیه من قیام کنند گفتند سه نفر عبدالله بن عمر وعبدابن زبیر وعبدالله علیه السلام ملعون گفت هرسه رابکشید-گفتندعبدالله بن عمر صوفیب است کاری به سیاست نداردگفت- پس اندورا بکشید- کوفه هم به همین نتجه رسید ولی گفتندعبدالله بن زبیر خوداش یک یزد- دیگری است تنها امامحسین علیه السلام باقی مانند- یکی از رهبران مهم کوفه شخصی است بنبام –شبث بن ربعی که از سران خواج بود وخوارج بعدا همپیمان های اموین وعباسیان شدند واز امام حسین علیه السلام دعوتکه بلهکوفه بیاید-عالمی نوشته است حضرت علی علیه بسیارکم درباره خوارج صحبت کرده است درحالی که خولرج زیاد درباره حضرت علی صحبت کردند- قران هم همینطور است درحالی که جان کلامرا درباره امویان گفته است وبسیارکم صحبت کرده است امام حسین علیه السلام درباره خوارج بسیار کم صحبت کرده اسیت وقتیکه امامحسین علیه السلام به کربلا رسید وازجمله نامه شبث بن ربعی خواند ان نانجیب گفت این نامه از من نیست ومن نامه ای نوشته ام- اینهادرس کربلا است- عربستان مداوم میگفت من اتش بس قبول کردم همان روز یمن را میکوبید بازار میکویبد ایشان میگفت دربازار اسلحه مخفی کردند ومانند ان
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-برگرفته از کتاب – مقتل سید الشهدا-به نگارش حضرت ایت الله محمد های هادی یوسفی غروی- که روزنامه اطلاعات انرا به چاپ رسانده است-ایشان مرقوم فرمودند—": جریان کربلا نشان داد-که-در محیط سرد وساکن وخفقان بار استبداد زده-که –مردم ترسو- وطماع- انگیزه-وشهامت پایداری درمسیر حق ومخالفت با باطل ومنکرات را از دست دادندهاند وبه بهای کسب نان ونام- وبهانه حفظ جان سر تسلیم فرود اوردند—تانها با سلاح مظلومیت- وجانبازی است که میتون پرده از سیمای فربیکاران برداشت و وجدان- خفته مردم را هشیار کرد وخونی تازه- در رگ جامعه نیم مرده جاری ساخت- این جریان بار دیگر ثابت کرد کهمرام اهل حق باسیاست گران دنیوی اندیش دست کم این تفاوت اصیل ودائمی دارد- که برای حق جویان- رعایت اخلاق دینی درهر حالتی مقدم برهرچیزدیگیری است- چه حفظ مال وجان باشد چه کسب قدرت وثروت یا از دست دادن ان—تحلیل شخصی من این است که خداوند منان- نظم را بر اساس عدالت گذاشته است-حتی بین زوجین ولی زمانی ایجاب میکند--که مساوات شود وزمانی ایجاب میکند که ایثار شود ولی پس از مدتی به مساوات بر میگردد وسپس به عدالت-خوی مردمکوفه با الهام از ایشان سبک سیاق اموی است که با سبک خوارج ترکیب شده است- یزید حتی سبلم سیاست پدراش را قبول نداشت لذایزیدسئوال کرد چه کسانی میتواند رهبر شوند وبر علیه من قیام کنند گفتند سه نفر عبدالله بن عمر وعبدابن زبیر وعبدالله علیه السلام ملعون گفت هرسه رابکشید-گفتندعبدالله بن عمر صوفیب است کاری به سیاست نداردگفت- پس اندورا بکشید- کوفه هم به همین نتجه رسید ولی گفتندعبدالله بن زبیر خوداش یک یزد- دیگری است تنها امامحسین علیه السلام باقی مانند- یکی از رهبران مهم کوفه شخصی است بنبام –شبث بن ربعی که از سران خواج بود وخوارج بعدا همپیمان های اموین وعباسیان شدند واز امام حسین علیه السلام دعوتکه بلهکوفه بیاید-عالمی نوشته است حضرت علی علیه بسیارکم درباره خوارج صحبت کرده است درحالی که خولرج زیاد درباره حضرت علی صحبت کردند- قران هم همینطور است درحالی که جان کلامرا درباره امویان گفته است وبسیارکم صحبت کرده است امام حسین علیه السلام درباره خوارج بسیار کم صحبت کرده اسیت وقتیکه امامحسین علیه السلام به کربلا رسید وازجمله نامه شبث بن ربعی خواند ان نانجیب گفت این نامه از من نیست ومن نامه ای نوشته ام- اینهادرس کربلا است- عربستان مداوم میگفت من اتش بس قبول کردم همان روز یمن را میکوبید بازار میکویبد ایشان میگفت دربازار اسلحه مخفی کردند ومانند ان
