بسم الله الرحمن الرحیم-نگرشی- به مقاله":‌جنگ ادبیات":- از کتاب":سرلوحه ها":جناب استادمعزز اقای  اقای رضا امیر خانی- بخش دوم- بحث علوم انسانی استاد  معززمینویسد": صدایش رادر نیاورید- تنها جایی که جاه طلبی مجاز است- بل مدوح است بل که اصلتا واجب است- انهم نه کفایی که عینی- ئهمین عرضهی هنر وعلوم انسانی است-": چرا؟ چون منبع وازمایشگاه اش فقط در روح است وروح دامنه ای به مراتب گسترده تر از ماده است وهر انسانی یک عالم خاص است واین انسان ذرخود ودروح خود غور نمیکند وبه قوانین ان پی نمیبرد واگر مطلبی را توجیه کرد درک ان که درست است ویانیست کاری مشکل اسن که درزمان قدما مگر انکه درویش بفهمد-انگلیسی ها حسرت خانواده های هندی وفلیپینی ها رادارندولی بر طبق جامعه شناسی سیاسی درانگلستان  انسان از درون جنگ به صلح میرسد وهمه باید این مسیر را طی کنند؟؟ رسیدن به فطرت یکسان ولی متنوع درفروعات کاری اسان نیست رسیدن به یک اخلاق کریمه عقلانی کاری اسان نیست ولی بر خلاف نظر استاد تکرار بخصوص در عرفا بخوبی مسئله روشن میکند ولی نکته اساسی این است هر عارفی درپله ای ایستاد ه است که درعلوم تجربی فاصله ها کمتر است برای روشن شدن  قبل از انکه جناب حافظ را با اقای پوشکین  مقایسه کنم داستانی رابیان میکنم- در دانشگاه لندن بچه ها گفتند درسر کلاس رایگان همسر یابی شرکت کن وما شرکت کردیم وخیلی سودمند است ونظر ما عوض شد ولی بعضی معتقد بودند این تجربه از طریق سازمانهای همسریابی انجام شود سه تا خیلی مشهور بودند که دوتای ان پول نجومی میخواستند وسومی من قادربودم که  انراتدارک کنم          ومن بنزد خانم ریس شرکت کردم دوتا دانشجوی دختر درنزد ایشان دوره انرا میدیدندوقتیکه کار انها تمام شد نزدیک زمان بستن بودهیچکس نبوداز مشاورین وغیره ومن جریان راگفتم ایشان گفت صلاح شما است از اسیائی واسلامی وسیعه خیلی کم داریم از مسلمانان انتخاب کنید ومن گفتم فقط از انگلیسی ها فرمودند موردبسیار سخت است- ایشان یک دفترچه تست به من دادند فرمودند بادقت میخوانید وهرچاجانفهمیدید باوجودانکه ما شرح کشاف دادیم از مشاور بپرسید مثلا گفتیم ازبین تابلوهای نقاشی که نام بردیم کدام یک را انتخاب میکنید باید کتاب های گفته شده رابخوانید وسر به موزه هنرنقاشی بزنید وهمان طور که گفته شده است بیادمثلا شانزده بار یروید وانتخاب کنید تواتر هرکدام زیاد شد وما گزینه زیاد دایم به هرکدام نزدیک بود بزنید ودرمورد میوه ها همنین طور وبرای انگلیسی ها زودتر از دوهفته بیاورند ما انراقبول نمکینم واگر مطالعات کافی نبود قبول نیست وپول شما سوخت میشود ولی شما کمتر سه هفته نخواهد بود وعجل هم فایدهای ندارد زیرا ما درماه فقط یک ساعت کامپتور را اجاره میکنیم واین راهم بدانید که مثلا در مسائل هنر اگر نمره هفده بیاورید یکنوع منش خاص دارید ولی اگر شانزده بیاورید یک  وسه بار منش دیگری دارید حداقل سه بار شما تست بدهید وهربار باخانم حداقل بیست روز مراوده باشید که بفهمید چقدر به شانس نزدیک شدید تا مشاوران بتوانند نظریات دقیق تری بدهند-ادامه دارد

بسم الله الرحمن الرحیم—امام حسین علیه السلام واقای مارکس—منبع  مورد استفاده والهام- از مقاله- عاشورا درفرهنگ ایران- از استادمعزز جناب دکتر حداد عادل- میباشد- سوسیالیست به غرب گفتند چنانچه سوسیالیست در غرب شکست بخورد ما"| زنده بادمارکس": خواهیم گفت وما هم میگویئم زمانی که همه ایدولوژی شکست بخورند سرانجام ": زنده باد امام حسین علیه السلام خواهند گفت": که نمونه کوچگ اش ایران است- مارکس نتوانست همه راسیراب کند گرچه ایشان فرمودند همه را ازاد بگذاریدتا خود سرانجام به حقایق من معتقد شوند وکسانیکه با این اعتقاد مبارزه مسلحانه میکنند بایدمبارزه مسلحانه کرد ولی جهان که از اسمان تاز مین فرهنگ طبقاتی مخوفی  رابعنوان ایده ال الهی وعقلانی تعریف وتمجید میکرد درمقابل گفته دمارکس که انها را به مناظره دعوت کنید سرباز زدندولی بعدا دربسیاری موارد راه حل میانبری را انتخاب کردند گرچه کمونیست روسیه خیلی زود از مسیر خارج شدوبه انحطاط کشیده شد درمیان راه ماند وغرب هم راه انحطاط را پیش گرفت واندکی بهتر از کمونیست روسیه بیشتر نبود ولی امام حسین علیه السام مردمناظره ومباحثه وجدل احسن بود وهیچگونه تاریکی وضعف دراندیشه ها منورش حتی امرزه پیدا نمیشود  ومداوم درقلبه نفوذ ورسوخ ولانه میکند ویک انقلاب را که سرانجام مسلح شد ودر میدان نبرد قرارگرفت جنگی که بزرگترین افتخار برای  ایدلوژی هاست را عرصه کرد که خون بهایش گسترش اسلام ناب شد عاشور یک واقعیت استکه از بزرکترین حماسه ها واسطوره های تاریخ جذاب تر است وانسان درک نمکیند که درعالم واقع است ویا در رویا است وجادو شده است وتاریخ به ماقبل الهی  رابه تاریخ بعداز خوداش وصل کرد وچگونه از ایدلوژی میبایست حراست وتوصیف کرد را تبین ومعرفی کرد- مارکس گفته بود کارگری که حقایق اقتصاد خوب میفهمد وزیر اقتصاد کنید ومتخصصین زیر نظر اوکار کنندتا کم کم شعور افراد گمراه شده بیدار شود وامام حسین علیه السام نشان دادند رهبری کاری سخت وتخصصی بالا وایمان وتقوائی عظیم میطلبد وگرنه درمیانه راه به انحراف کشیده میشود چون سران کمونیست روسیه- جناب مارکس معتقد بود رشد انسان تصاعد هندسی است ورشد صنعت انسان تصاعد حسابی است که میبایست جای انها عوض شود ئمیبایست سندیکا واصناف حکومت کنند وحزب انها را  یاری برساند وهرمسئول صنفی کار ی کارستان نکرد اخراج شود ولی دیدم روس ها تنبلتر از گذشته ومغرورتر از گذشته شدند ولی در کربلا یک انسان به کمال رسیده عظمت انسانی به هستی نشان داد وکوجکترین انحرافی چهدر ایمان وچه درتقوا واخلاق  ظاهر نشد تمام پیام هائی که از سرسر دنیا به غرب میامد دال بران بود که مذهب همه چیز راخراب میکند ولی داستان اماحسین علیه السلام به غرب نرسید ولی امروزه پیام کربلا مردمان غرب به بهت وحیرت وسرانجام به تعظیم وتکریم میکشتند وهراسی سنگین از عظمت خود دردل مغضوبین وظالین میگذارد-ادامه دارد

بسم الله الرحمن الرحیم- بخش دوم-وخاطره از پیشرفت غرب-در دانشگاه  شیرازاساتید برجسته ای بودند  منجمله استاد مرحوم دکتر وصال رحمت الله علیه ایشان در اشعارایران موضوعی کار کرده بود یک روز درسر کلاس بحثی پیش امد ایشان اشعار مذهبی دروصف پیامبر اکرم  صلواته الل علیه واله والسلم وعلی علیه السلام راخواندند هیچکس به به نگفت- چرا زیر بنا نداشت وهمین مسئله استائ معززدکتر مژ ده درباره عرفان در وزنامه پارس بیش از هزار صفحه نوشته وبد حاظر به کنفرانس نشد وفرمودند خودات را تنها نبین- اگرچه نمیگذاشتند استاد یگر ما استادرجائی بود چیزی بود که استائ مرحوم فرزاد را مات ومبهوت کرده بود منطق درس میدادو در عرفان دست بالائی داشت من سعی زیاد کردم که ایشان یک کنفرانس بگذارد وایشان فرمودن فضا اماده نیست وپس از تلاش ز یاد که مرحوم صباغزاده به من فرمودند برای خودات دردسر درست نکن دوکلاس ایشان داشت همین دوکلاس بروند سر امفی تاتر  بروند وبرای دوردیف دیگرهم افراد بیایند ما برای این دوکلاس زیادتبلیغات کردیم وموضوع  صفات الهی وعارف  وسیر تکاملی در طول تاریخ اسلام ازدوکلاس هفت نفر امدند بطوریکه کارمندان دم در گوش میکردند وبچه های که از راهرو میخواستند به بیرون دانشگاه بروند دعوت میکردندبه کنفر انس  بیایند دم در مقداری گوش میکردندومیرفتند ولی اگر عرفان وفلسفه امریکائی بود ویاحتی مارکس همه میامدند- خانم مرحوم پوران شجیعی ایشان روی روابط دختر وپسر حساس بود واطاقی وکمیته از دختران اطلاعات به ایشان میدادند وایشان در روی اخلاق وبخصوص اروپائی وبلاخص فرانسوی ید طولانی داشت ومداوم درسر کلاس کدها را میاورد که خانواده شما تعلیمات لازم راندادند مسائل دیگر روحانیت هیچگونه اعتباری نداشت- مرحوم دکتر شفیعی روی اشعار مدرن وبا صبغه بومی ید طولانی داشت زیاد موردتوجه نبود- تاحدودی باید مد شود- یک دانشجوی ژاپونی  بچه ها هنوز بلدنبود شگرد بحث  با خارجیان چطور است ومیخواستند ایشان مسلمان کنند ایشان من صدا کرد وفرمودند هرکشوری سنت او موتور او است بغلط کشور تمدن با شکوه دارد شما چهار کلمه از ژاپن هیج نمیدانید وما ر برای جهان ان روزمنزوی بودیم وگرنه پزشگی ما از شما جلوتر بوده است افراد ما درجنگل ها بارهای زیادی میاوردندبودن انکه کوجکترین ناراحتی برای انها بوجود بیاید ودر جنگل پله گانی ساختند که امروزه یکی از مدعی های ریاضی مدرن ما هستیم وبا ریاضیات پیچیده توانست رمورز این پله گان هاراکشف کنند وما دم ساحال با تکنیکی ماهی میگریم در گذشته کخ شما در دریا نمیتوانید بگیرید- این زبان انگلیسی دانشجویان شما بسیار کم دانشجو میگرید اینها همه باید نبوغ زیادی داشته باشد ما حجم سنگین دانشجو میگریم دانشحویان متوسط ما بیش از شما کارتحقیاتی واختراع واکتشاف دارند- اروزه اقتصاد ژاپن جزو ممتاز ها است یک کتاب دراین باره ندارید ولی بلوف خوب میزنید—ایا این بلوف ها را از قران یاد نگرفتید- ادامه دارد

بسم الله الرحمن الرحیم- خاطره-روزی خانم امریکائی در سرکلاس بحث کرد که من ده مقاله درباره هنر که بیشتر ان درباره هنر اسلامی اندلس دارم که یک از انها چهار از چهار گرفته کهدرا دانشکده معتبر درمدت بیست سال ذسابقه نداشته بعنوان افتخارات ان دانشگاه در مجله هنری ان دانشگاه مطرح شده است که مدتها من زنگ تلفن خانه کشیده بودم وحتی به پزشگ اعصاب وروان رفتم ومسئل بخش گفتنداین راچاپ کردیم تا متوجه درد سرهایش بشوی مابقیه در مجله داخلی چاپ کردیم چندروز بعد من گفتم چراشما ان مقالات را دردانشگاه کنفرانس نمیدهید- ایشان گفت اتفاقا من درخواست کردم ورد شده است ومنرا دانشکده کشاورزی خواست چه کمکی میتوانید به ما کنید ایشان گفت دردانشگاه ما از سطح ابتدائی تا فوق تخصص ویدیوهای درباره کشاورزی درست کردند نتجه ای فوق العاده مطلوب داده است  شما انها را تهیه کنید وشمانمیتوانید انهاراترجمه کنید به کمک میتوانید انهارا ترجمه کنید قبول کردند ولی نمیدانم از کجا که مسلما از بالا بوده است قطع شد- من خیلی تعجب کردم در دانشگاه پنج نفر بودند مسئول کنفرانس ریس انها را پیدا کردم وجریان راگفتم ایان گفت وضع بدتر ازاین حرف ها است دوتا استاد توپ امریکائی دررشته مهندسی امده است که منتعجب میکنم چطور حاضر شدند بیایند وبچه های مهندسی خواستند درباره پل های معرف امریکا ایشان درس بدهد دانشکده نپذیرفته است قرار شده است ساعت اضافی ایشان درس بدهد ولی دانشکده گفته است فقط برای دانشجویان فنی خوداش است ما مدتها زدوخوردداشتیم که برای عموم باشد پس ازمدت ها بحث گفتنداشکال ندارد ساعت دونیم بعداز ظهرگذاشتند- باز یک دکتری برجسته امریکا امده است به پزشکان ما راه جدیدی برای یک مرض یاد داده است وما از دکتر ایرانی که استاد دانکشده است تقاضا کردیم که بیاد انرا کنفرانس دهد وبا ان هم موافقت نشد- دوتا دانشجوداریمکه یکی از انها مادرش امریکائی است ودر امریکا متولد شده است ودیپلم در امریکا گرفته است وبه ایران امده است دیپلم ایران راگرفته وارد دانشگاه شدیکی دیگری مادرش انگلیسی است درانگلستان متولد شده  وتا سال دودانشگاه    لندن طبق مقرارت به دانشگاه امده است وهردو انها زبان انگلیسی انها مانند زبان مادری انها است- ما به اینها گفتیم مجلات خارجی که درباره ایران مقاله مینویسند ترجمه کنید وکنفرانس بدهید والبته دست پناه چراغ هم بگیرید واگر خبری بود درهرمورد که ارزش داشت انها  راهم بیان کنید ومجلات انگلیسی ایران شناسی خلاصه کنید وبیان کنید وبا این هم موافقت نکردند ماچه میتوانیم بکنیم- یک مجله بودبنام دانشمند تنها مجله علمی ایران من خیلی زود فهمیدم که مطالب بسیار ساده غرب ودنیا را  مینویسد مثل انکه بگویند ایران اچار لاستیک هواپیما را ساخته است- ایاشن درباره چای لاهیچان نوشت که مسموم است از قرار معلوم این چای متعلق به هزار فامیل بوده است وگفتند تکذیب کن ونکرد وتوقیف شد وپس از مدتی مجلات رژیم نق ونوق کردند چاپ شد ولی دیگر کسی نمی خرید واین مجله روی دست کیوسک بد کرده بود ومن از یک خانمی دم کیوسک که معلوم تحصیلات دارد پرسیدم چرا مجله دانشمند رانخریدید ایشان گفت سیاست این مجله این است یک بار مینویسد چای مفید است ودفعه بعد مینویسد مضر است ودوباره مینویسد قهوه مفید است و باز مینویسد مضر است وهمینطور وتیامین وهویچ وغیره وبه همین دلیل من دیگر نمیخرم وصاحب کیوسک حرف ایشان راتائید کرد قبل ازاین واقعه ایشان نوشت درامریکا یک توپ تنیس امده است که صدا میدهد وارد بازار شده است دانکشده یک زمین تنیس داشت وروز چند ساعت مختص اساتید بود که بیشتر خارجیان ازان استفاده میکردندوبعضی مواقع از بچه های ایرانی که کمی بلد بودند استفاده میبردند ومن گاهی اوقات به تماشا میرفتم یک دفعه یک استاد مردامریکائی فکر میکنم استادمهندسی بود ایستاده بود ومن از ایشان داستان توپ تنیس را پرسیدم ایشان خندید وگفت تازه اینرانوشته است این توپ برای این ساخته شده است که به هواپیما میزنند وبعداز برخورد به زمین میاد وممکن است درچاله بیفتد ویاداخل جنگلی ودرختانی بیفتد صدای شلیک کلتدارد وموج هم میدهد ودقیقا فاصله هواپیما از زمین مشخص میکند وسرعت راهم مشخص میکند ومیزان مقاومت بدنه رامشخص میکند ومیزان الیکتریسته بدنه را مشخص میکند ومعلوم بود چیزهای دیگری را هم مشخص میکند ویک شرکت خواست انرابرای بازی تنیس قابل استفاده کند ولی سازمانهای امنیتی گفتند این باعث ترس مردم ویا سوتفاهم شود واجازه ندادند ان شرکت یک دستگاهی درست که امواج میگرفت وتبدیل به یک صدا میکرد وسپس یک گوشی ساخت که درگوش میگذاشتند شاید برای نابینایان قابل استفاده شود ولی واردبازار نشد- ادامه دارد

چه کند می‌گذرد لحظه‌های دور از تو
بسم الله الرحمن الرحیم- شعر- انتظار – از استاد مغزز دکتر حداداعادل رحمت الله علیه

چه کند می‌گذرد لحظه‌های دور از تو
نمی‌کنند مگر لحظه‌ها عبور از تو

هزار پنجره در هر گذر گشوده شده است
به شوق دیدن یک لحظ? حضور از تو

خوش آن دمی که بیاید خبر که آمده‌ای
خوش آن شبی که شود شهر غرق نور از تو

زمانه با تو چه شیرین، زمانه بی تو چه تلخ
مگر بیائی و افتد به دهر شور از تو

مرا به صبر نصیحت مکن که نتوانم
که زنده باشم و باشم دمی صبور از تو

تو چشم مائی و ما را جزین دعائی نیست
که چشم بد، همه جا، باد کور و دور از تو

بسم الله الرحمن الرحیم-خاطرات جبهه- یک پاسگاهی عراقی در جبهه شرحانی درکوه بلندی که به سمت اندیشمک بود ساخته بودند که از لحاظ ساختمانی خیلی دقیق ومجهز بود وسه تا چاه اب داشت مادرعقبه جهبه بودیم در واحدتوپخانه مابین دوکوه نزدیک که از لحاظ نظامی بسیار ایده ال است- این پاسگاه درکمر کش کوه بودنزدیک به قله کوه ویک جاده از کنار عبور میکرد ته پاسگاه به سمت عراق نزدیک برج مراقبت یک خندق سرتاسری کشیده بودند بسیارپهن ومقداری سیم خاردار اطراف ان بود مخصوصا بعداز خندق چندلایه میشد  ومن خیلی تعجب میکردم اینخندق واین سیم خاردر دلیلش چیست- یک دفعه صبح من گفتن من میروم سنگگ صلواتی میگیریم ومیایم مسافتی من رفتم وان درحدود پنج نفری بیشتر نبودیم وا انها برا ی دیگران پخت هم میکردند یک استوار جوانی که ژندار مری بود انهم توی صف بود من از ایشان پرسیدم شما مال همین پاسگاه هستید  گفت ومن گفتم فلسفه این خندق واین سیم خاردار چیست ایشان بهترین هواپیما فانتوم است که موقعی میخواهدحمله کند قبل عکسبرداری میکند وتا سی ضددفاع لحاظ میکند وایشان فرمودنداطراف اینجا بیش ا زسی تا از دولول گرفته تا توپ ضدهوائی کار گذاشته شده است وزمانی کامپتورش تشخیص دهد نمیتواند بزند قفل میکندومیراژ فقط شش تا رامیتواند لحاظ کند لذا عراقی مجبور هستند که پرتاپ مداوم همین جائی که ماخندق کندیم میزنند که تاحدودی برجک ضربه نخورد وهمین طوربود نزدیک ما دیوار به دیوار ما- هوابرد بود خیلی مهندسی اطاق ها ساخته بودند با فاصله زیاد وعمودبر هم که هواپیما مجبور بودفقط یک اطاق رادرنظر بگیرد زیرا فاصله ها زیاد بود ودران مدت من درانجا بودبه سمت اطاق نهائی بهسمت عارق فقط توانست یکمترنزدیک شود وکسی حق نداشت از اطاقش خارج شود وبیادبرای رفتن به اطاق دیگر نیم دایره بزند وگرنه جریمه میشدند وتمهیدات دیگری- واما سیم خاردار بچه های ما بخصوص وظیفه مداوم درجنگ ها شرکت میکردند- تا اینکه جنگ فروکش کرد وفرمانده فرمودند همه بچه ها بفرستیدمرخصی وفقط یک نفر برای برجک باشد وهمه رفتن ان یکنفر یک فرد شمالی بود که هرچقدر من از زرنگی اوبگویم کم است- ما یک سنگر داخل خاک برای ایشان درست کردیم لبه خندق که هروقت خسته شدی دران سنگر استراحت کن ویک چادر دارخل ان سنگر داشت ویک گروه هبان فوق العاده زنگ وباهوش از اطاق که شیشه به خارج داشت جلو را مراقبت میکرد  واکرش را انجام میداد وپشت کوه به سمت اندیمشک ما دوربین داشیتم ویک کوه بلند مستقیم بود کسی کمتر میتوانست ازان صعود کند وخبری نبود یک روز مامتوجه شدیم دونفر سرباز هرکدام بایک  دبه اب وبا تفنگ از ضخره ها وخارها بالا به سمت ما میایند وسرباز ما در سنگر بود داشت نامه میخواند وگاهی برای اب نزد ما میامدند وهمه تعجب کردیم چرا از جاده نمیایند وبه گروهبان گفتیم سخت مراقبت کند .انها وانمود میکردند که عجله ندارند وگاهی مینشستند وصحبت میکردند وارام وارام گاهی پشت ضخره ای دراز کش میکردند تا رسیدن به ضخره اخری  ودراز کش کردند وبه سمت بالای برجک تیراندازی کردند- گروهبان  ما پشت بلندگو گفت فلانی تواز سمت چپ ومن از سمت راست ویک ار-پی- چی وبه سمت انها دودید وان سرباز درهوا پشت وارو زد ورگبار بست ودرخندق فرود امد وگروهبان درطول راه ار- پی –چی- انها از ترس دریک گودال دست خودرا پشت گردن گذاشت بودند وانهارا دستیگر کردند واوردند وگفتیم چرا تیراندازی کردید گفتند فکر کردیم ایشان خواب است و.رفیقف ما است وخواستیم بیدارش کنیم وگرهبان گفت شما مارابچه حساب کردید چرا از جاده نیامید ومداوم تاکتیک فریب زدید وما شمارابه داگاه خواهیم داد واگر  حقایق را نگوئید بضرر شما تمام خواهد شده اخر گفتند فردی منافق در سنگر ما امد ومارافریب داد که بروید فرددرداخل برجک رابگشید ویک رگبارهم به اطاق ها بزنید که بچه ها درانطرف فرصت مانور پیداکنند مابقیه ماجرابماند

بسم الله الرحمن الرحیم- با عرض تسلیت وتبریک به پیشگاه امام زمان علیه السلام ورهبر معزز رحمت اله علیه و وارتش وسپاه وخانواده های معزز شهدای مرز سراوان- - قانون جنگ های چریکی همین است که اول انها ضربه میزنند وسپس اگر  همه ابعادراوب فهمیده  باشیم میتوانیم یک دفاع ناقص درمرحله اول بکنیم- باید اینرا بخوبی درک کرده باشیم که دشمن از تمام تجهیزات مدرن وتاکتیک های برجسته مجهز است  اولین مسئله میبایست تجهیزات ماهم بسیارمدرن باشد ونکته اول مسئله مهم اولیه تاکتیک  موضوع دیده بانی است گاهی برای ان که دیده بانی باوضوح کامل باشد بایدمقداری درخاک کشور همسایه جلوتر رفت- دوم چون به ندرت رخ میدهد نیروها دراماده باش صد در صد  بسیار سخت است که مداوم باشند بیادنیروها تا پانزده برابر موردمحاسبه باشند وسوم تمام نقاط کور باید پاسگاه داشته باشد نباید دراین امور صرفه دجوئی کرد که البته بودجه قابل ملاحظه نیاز دارد تاکتیک نزدیک شده به مرز یک سری خصوصیات خاص دارد که فقط مخصوص کماندو است از پانصمتر تاکیتک صدر درصد مراقبت است در پنجاه متری اماده هرنوع ضربه زنی است وهوشیاری زیادی میخواهد که همه انها تعلیمات گسترده میخواهد امید است دردفعات بعد ما بهتر ظاهر شویم انشا الله