بسم الله الرحمن الرحیم-نقدی بر فلسفه |": اخلاق ذی الشعور"|درک هستی از دوراه ممکن است- 1--از علت به معلول -2- ازمعلول به علت- قران مجید هردو رابیان کرده است زیرا از معلول به علت برای بشر عادی تا حدی انهم کلی میرسد و انهم برای همه مقدور نیست- رسیدن به روح غیر مادی کاری بس مشکل به نظرمیرسد که درتوان همه نمیباشد د انشمندان جهان اخیرا شناخت ازمعلول به علت درجهان ما وجهانهای کهکشانی وهستی شروع کردندکه دراین امر دانشمندان پیشتاز روسها هستند- ودراین مورد کتابهای زیادی نوشته اند وبه نتایج برجسته هم رسیدند که اولین شخصیت ممتاز جهانی دراین مورد جنابان خانم هلنا واقای نیکولاس رواریچ میباشد که اخرین انها اکامدیسین خانم روسی"| ال- وی-شاپو نیکووا هست- انسان مجبور است ازماده حرکت کند ومداوم به ماده پیچیده تر میرسد به نظم میرسد وبه یکسری تحولات هوشمندانه درهستیدریافت میکند که دراثر تبادل انرژی واطلاعات جدید بوجود امده است تعامل بین انرژی درجهان هستی-جهانهستی را به سمت یک بسط وگسترش هوشمندانه پیش میبرد که میبایست از یک بخش هوشمندانه که بعنوان مغز متفکر هست هدایت میشود که تصور میرود یک ماده فوق العاده ظریف وبسیار پیچیدهای که به درجه روان وروح رسیده است ویا دارا شده است زیرا این نوع تفکر .اندیشه متعلق به روان است که باهستیکه یک انرژی یک پارچه که تمام اطراف هستی را دربر گرفته استوبین اجزا هستی هم تبادل انرژی وتبادل اطلاعات است هربخش از هستی در مرحله ودر سطحی خاص وشکل خاص از ماده بوجود اورده است که باتمام ذرات هستی درارتباط مرادی- مریدی است ومیتواند ماده را درسطح روان روح دار کنداین شناخت که نیازمند بسط علومی خاص است به نظر دانشمندان جهانی اشدراینده فراتر از هر ایدلوژیمذهبی که قدرت درک این شناخت را ندارندفرا تر خواهد رفت جای تاسف است که مشخص است این علم سالها باید کوشش وتلاش کند تا به درک خداوندمنان که اسلام عزیز بیان میکند بر سد وبتواند از عالم ماده وانرژی خنارج شود وارد عالم مجرد ازماده وانهم ازنوع مطلقاش شود وفلسفه هستی را بخوبی درک کند گرچه زحمات کشیده قابل قدردانی بسیار است بخصوص اثابت انکه انسان با ان مغز هستی در اتباط تنگاتنگ است وازان منبع انرزی فراوان میکند وان تجلیلت را میتواند به خارج به عالم هستی ویا فرد دیگری انتقال دهد ولی هرگز نیمتواند مانند علوم الهی شکافنده این علم باشد
بسم اله الرحمن الرحیم-ملاصدرابا الهام جمله حضرت علی علیه السلام که خداوند منان را درتضادها بخوبی میتوان شاخت تفسیر فلسفی کرده است- ونمونه انهم یکی حج است—درسرزمینی خشن وازاد ورها انسانهای لطیف که بسیار اهل قید وبند بخصوص درززمان حج تربیت کرد- مردمانی باید که کمترین میزان علم ودانش بخصوص درمسائل مذهبی باید داشته باشند ولی برعکس منبع ومعدن علوم و وحی اسمانی شدند-منبع تکامل ها بیحد- مکه ومدینه دومنبع با تشعشعات انوار الهی که درهیج جای دنیانظیر ندارند وجایگزین ندارند- کتابی که درسطح ان عرب صدراسلامی را به جایگاهی رساند ومیتواند برساند که هیج دانشگاهی درجهان هیچ زمان قادر نیست معادل انرا بسازد سلمان فارسی نه دراصفهان ونه در مصر ونه دراشام اندکی از ان علوم را نتوانست بدست اورد وهم چنین بلالحبشی وصهیب رومی ونه دربیت المقدس مرکز علوم الهی یهود ونه امروزه در کشورهائی که قطعات بهشتی روی زمین را دارا هستند ونه چنین انسانهائی پر واضح ست که جایگاهائی که دارای امکانات برتری هستند میبایست به ساخت انسانهائی با این برنامه بتوانند انسانهای والائی رابسازنند گرچه فاقد مدینه ومکه هستند ولی میتوانند نماد انرا در قلب خود داشته باشند واز ان علوم بهره وافر را دریافت کنند انشائالله به امید انروز-
بسم الله الرحمن الرحیم-شهید شخصیتی است که درمشکلی عظیمی که قرار دارد که قابل برطرف کردنش نسیت بخوبی اگاه است وتوطئه وانحراف وجنایت وظلم را بخوبی درک میکنداو بخوبی دشمنان خوداش را میشناسد واز اهداف انان بخوبی مطلع است- ودشمانش هم بخوبی اور میشناسندمعلوم نیست فرصت تفکر را بدهند ویاندهند- برای او اهدافش وحقوقاش وحقوقدیگران وجهت زندگانی اش ارزشی والا داردلذا ریسک شهادت را میپذیرد – او میتواند راه فرار را انتخاب کند ویا تسلیم شود- اگاهانه بدون ترس وتاسف را مبا رزه وقربانی شدن را اتخاب میکند که بعد مشعل بیداری شودتا دگیران را بیدارکند زیرا این توطئه همچنانبه راه خود ادامه میدهد شهادت این غفلت را به اگاهی وشجاعت مبدل میسازد انچنان که طناب بر گردن سرور اوصیا انداختند وسرانجام درمسجد شهید شد تا حقایق برای امروز باقی بماند شهید است که باعث میگردد که زوایای پنهان بخوبی روشن شوند- شهید هم واقعیت این جهانی را بخوبی درک میکند وهم حقایق ان جهانی را شهود خواهد کرد وسرانجام راهش را دراین جهان وان جهان درک خواهد کرد- شهید برای ما پیامی روشن خواهد گذاشتودر تاریخ هم پیامش همیشه منعکس است- که بد قت بیشتری اطراف خودمان را کنکاش کنیم وحقایق را بخوبی لحاظ نمائیم وازساده لوحی وغفلت خارج شویم- شهید اغاز گریک دوران جدید است که دوران قبل دارای مسائل ومشکلات وانحرافات وتوطئها بوده است- شهید بدنبال نابودی برای تغیر است- شهید پیامبر ی است که تغیرات جدیدی رخ خواهد داد که ضرورت دارد ولو به ظاهر باورش سخت است- شهید نه گیچ میشود ونه جاهل است وخود خطر ساز نبوده است و عمق فاجعه را بخوبی اشکار خواهد کرد-شهید فردی متعهد که با حقایق وارزشهایک رابطه عمیق وصمیمیدارد که میخواهد از انان پشتیبانی وحمایت کندتا پا برجا بمانند هم به اهدافش وهم به مردم کمک کند- جریان مبارزه زمانی است که امیدی به حل مسئله از روشهای منطقی نیست وضعفها بر افرادوفضا مستولی شده است .او باشهادتاش به این ضعفها نقطه پایان میگذارد- ومیدادند که شهادت ومبارزه راه حل نهائی است وبه راه خود وفا دار استولذا به راه شهادت سخت میجسبد- بدترین سخنان وازارها واذیت هااز طرف دشمنان – شهدا واسوه های انان هستند- واز انها انتقام سختی میگیرند- چهره ظالمین توسطشهدا بخوبی هویدا میشودشهادت برای ظالمین لعنت ابدی میاورد وغصب الهی را برای خودهموار میسازنند وسرانجام راه انان درجامعه مستحکم میشود ودر تاریخ جربیانی را بوجود میاورند که مداوم مورد اقتباس میگرددممکن است سالها به نظر تغیری ایجاد نشود ولی سرانجام به خاطر انکه شهیدتسلیم حقایق بود وعاشق خداوند منان الرحمن بود به یک تشعشعنورانی مجهز میگرددکه سازنده شهدای دیگر میگرددتا انکه جامعه به اگاهی لازم وشجاعت مورد نیاز دست پیدا میکند واشتیاق برای تغیر بوجود میاید وازانکه شهادت یک نوع خود کشی است عبور میکنندپاداش دنیائی شهید ایجادتغیر است وپاداش ان دنیای در جوارالرحمان در نزد عرش عظیم میباشد- راهشان پایدار وپر رهرو باد